خاطرات پس از مرگ از زبان هنرپیشگان (1)
لذا کسانی که به NED به دیده شک و تردید می نگرند هرگز قادر به یافتن یک توصیف بیولوژیکی یا فیزیولوژیکی در آینده نخواهند بود. در این صفحه ما تعدادی از این خاطرات را در افراد مشهور مرور می‌كنیم

مرگ موقت از زبان افراد مشهور

در پزشكی نوین، بسیار اتفاق می‌ افتد كه بیماری، دچار مرگ موقت شده و پس از اندك زمانی دوباره به زندگی بازمی‌ گردد.

این بیماران در تمام مدت مرگ موقت خود، یك سری از خاطره‌ ها را تجربه می‌ كنند كه به آنها ( NDE (‌near death experience یا تجربیات نزدیك مرگ می‌گویند .NDE ممکن است در بزرگسالان و یا کودکان اتفاق بیفتد و یک نکته مهم این است که لازم نیست فرد از لحاظ فیزیکی مرده باشد (قطع تنفس یا قلب) تا NDE را تجربه کنند بلکه این تجربیات ممکن است تحت شرایط متفاوتی که زندگی با تهدید مواجه است رخ دهد. این شرایط ممکن است شامل یک تصادف غیر کشنده ترافیکی یا یک اتفاق یا تصادف در حین کوهنوردی و یا هنگام تولد یک فرزند باشد.

بیشتر بدانید : خاطرات پس از مرگ از زبان هنرپیشگان (2)

در مورد این نوع از تجربیات، نكات مبهم بسیاری وجود دارد و تحقیقات بسیاری بر روی این خاطرات در حال انجام است اما یكی از نكات جالب در مورد این تجربیات این است كه صرف نظر از نوع فرهنگ ها، ادیان و نژادهای انسان، این خاطرات ماهیت و كیفیت مشابهی داشته و در بسیاری از افراد یكسان است .

آنچه که واضح و مبرهن است  NDE یک توهم یا عدم توانایی یا کارایی مغزی نیست بلکه یک تجربه واقعی است . زمانی که از تجربه کنندگان سوال می گردد که آیا این تصاویری که دیده اید همانند خواب بوده متفق القول جواب منفی می دهند. تمام این تجربیات بطور وسیع و مستند در فرهنگ پزشکی ثبت شده است . لذا کسانی که به NED به دیده شک و تردید می نگرند هرگز قادر به یافتن یک توصیف بیولوژیکی یا فیزیولوژیکی در آینده نخواهند بود. در این صفحه ما تعدادی از این خاطرات را در افراد مشهور مرور می‌كنیم .

 جین سیمور ( jane seymour)

بازیگر زنی كه در فیلم‌های كلاسیك بازی می‌كرد و در سریال پزشك دهكده نقش دكتر كوئین را داشت، در 36 سالگی دچار سرماخوردگی شدید شد و در اثر حساسیت به تزریق آمپول پنی سیلین دچار ایست قلبی گردید.

او اینگونه می‌گوید : من بدن خود را ترك كردم. من میتوانستم خودم را در تخت خواب ببینم. عده‌ای دور و بر من جمع شده بودند. به یاد می‌ آورم كه آنها سعی می‌كردند تا من را به زندگی بازگردانند .

من در بالای آنها بودم و از گوشه اتاق به پایین نگاه می‌كردم . آنها سوزن ها را به بدن من می‌ زدند و سعی می‌كردند تا من را پایین نگاه دارند .

به یاد می‌ آورم كه تمام زندگی من از پیش چشمانم گذشت اما در آن لحظه به بردن جایزه و چیزهایی شبیه به این فكر نمی‌كردم .

 تنها چیزی كه نگران آن بودم این بود كه می‌خواستم به زندگی برگردم چون نمی‌ خواستم كس دیگری از بچه‌ هایم مراقبت كند .

من در چنین افكاری غوطه ور بودم " نه، من نمی‌ خواهم بمیرم. من برای ترك كردن بچه‌هایم آماده نیستم "

سپس در آن هنگام به خدا گفتم " اگر تو آنجا هستی، خدایا، اگر تو واقعا وجود داری و اگر من زنده بمانم، هیچوقت دوباره نام تو را بیهوده نخواهم آورد ".

با اینكه برای حدود سی ثانیه مرده بودم، می‌توانم به یاد بیاورم كه از دكترم خواهش می‌ كردم تا من را به زندگی برگرداند. من اراده كرده بودم كه نمیرم. سپس ناگهان جین خود را در بدن خودش یافت .

 الیزابت تایلور (Elizabeth Taylor )

بازیگر زن اهل انگلیس، از هنگامی‌ كه روی تخت عمل جراحی مرده بود می‌ گوید. او به یاد می‌ آورد كه از داخل یك تونل به سمت یك نور روشن سفید رنگ می‌ رفت. در برنامه‌ی لاری كینگ در شبكه CNN، ستاره افسانه‌ ای هالیوود می‌ گفت كه چگونه برای پنج دقیقه بر روی تخت اتاق عمل مرده بود.

خانم تایلور می‌گفت كه او از نظر بالینی مرده بود و  روح" میشل تاد "، یكی از شوهران قبلی‌ اش كه در گذشته عاشق او بوده است را دیده است . او می‌خواست كه با تاد بماند ولی، تاد به او گفته است كه كاری بر عهده الیزابت است و زندگی منتظر او است، "سپس او من را به سوی زندگی كشاند ".

برای احیای خانم تایلور و بازگرداندن او به زندگی یازده نفر از پزشكان و پرستاران تلاش كردند. وقتی كه من نور را دیدم به من گفته شد كه مرده ام. واقعاً گفتن و شرح دادن آن برای من مشكل است، به خاطر اینكه آن صدا حالتی باستانی داشت .

این در حدود پنجاه ثانیه پایانی اتفاق افتاد و من پس از آن "تاد" را دیدم . ( تاد همسر سوم تایلور بود كه در یك حادثه هوایی در سال 1958 كشته شده بود ).

وقتی من به آنجا برگشتم حدود یازده نفر در آن اتاق بودند.  من برای حدود پنج دقیقه رفته بودم . آنها من را به زندگی فرستادند تا مرگ من را به عنوان یك اخطار بر روی دیوار بچسبانند !

من این جریان را به بقیه مردم گفتم و پس از آن به گروه دیگری از مردم و پس از آن فكر كردم " وای، آن صداها واقعا ترسناك بودند "، من فكر كردم بهتر است چیزی نگویم.

برای مدتی طولانی، من چیزی درباره آن نگفتم و هنوز هم برای من مشكل است كه درباره آن حرف بزنم . اما من آن را با بیماران مبتلا به ایدز درمیان گذاشتم چرا كه من از مرگ نمیترسم چون آنجا بودم.  در یك مصاحبه دیگر با مجله ایدز "لیز" NDE   خود را دوباره شرح داد : من داخل آن تونل رفتم، نور سفید و مایك ( تاد ) را دیدم . گفتم مایك، هر جا كه تو هستی من هم می‌خواهم آنجا باشم و مایك گفت نه عزیزم، تو باید برگردی، كارهای مهمی‌است كه تو باید انجام دهی .

 تو نباید تسلیم مرگ شوی .

 تحقیقات بر روی   NDE از این جهت بسیار مشكل است كه معمولاً در این موارد فرد دچار مرگ موقت شده و دستگاهی كه بتواند این خاطرات را ببیند یا اندازه گیری كند در حال حاضر وجود ندارد .

تا به حال تحقیقات فقط بر اساس خاطرات افرادی كه این تجربه را داشته‌اند انجام شده است و همچنان ادامه دارد .

 
تهیه و ترجمه : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ ـ دکتر حامد ترکمان
seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ