پرستار مهربان این فیلم، ژولیت بینوش معروف است. فیلم با فلاش بک‌هایی زندگی‌ هانا و آلماسی و دلبستگی‌هایشان را روایت می‌کند. بیمار انگلیسی...
 
یک دنیا چشم انداز
اکران فیلم «استرالیا» ساخته تازه باز لورمن، با بازی نیکول کیدمن و هیو جکمن، دوباره سینما دوست‌ها را یاد درام‌های حماسی، تاریخی و عاشقانه تاریخ سینما انداخته و حال و هوای این فیلم را در ذهنشان زنده کرده؛ فیلم که ساخت شان محدود به دوره خاصی از تاریخ سینما نمی‌شود و از دوران طلایی‌ هالیوود گرفته تا الأن نمونه‌های بسیار درخشانی از آن‌ها سراغ داریم؛ فیلم‌هایی که قصه‌های پر شور و حرارتی از روابط انسانی را در دل تحولات و وقایع تاریخی، سیاسی و اجتماعی روایت می‌کنند. استرالیا هم قرار نیست از این قاعده مستثنا باشد؛ فیلم داستان زنی اشراف زاده (کیدمن) را روایت می‌کند که وقتی از انگلستان به نزد شوهرش در استرالیا می‌آید، متوجه می‌شود که او مرده است و بومی‌ها هم برای تصاحب دارایی همسرش حسابی نقشه کشیده اند. به همین خاطر به کمک مردی استرالیایی (جکمن) مجبور به سفری طاقت فرسا می‌شود تا دارایی همسرش را حفظ کند. با همین داستان چند خطی می‌شود حدس زد که فیلم پر از نماهای چشم نواز از کشور استرالیا _ یک سری از آن‌ها هن در دوران جنگ جهانی دوم _ و ماجراهای نفسگیر بی شماری باشد.
محال است که «دکتر ژیواگو» (دیوید لین، 1965) را دیده باشید و آن صحنه فیلم که دکتر یوری ژیواگو (عمر شریف) از پشت پنجره یخ زده به بیرون نگاه می‌کند و چشم اندازی یک دست سپید و درخشان از سرزمینی پوشیده از برف را می‌بیند، از یاد برده باشید. «دکتر ژیواگو» و «کوهستان سرد» ( آنتونی مینگلا، 2003)، 2 نمونه درخشان از درام‌های حماسی، تاریخی و عاشقانه ای هستند که در دل سرمایی مرگبار رخ می‌دهند و به همین خاطر چشم اندازهای پرشکوهی از سپیدی برف_مثل برف‌های تلنبار شده در کوهستان‌های کارولینای شمالی در «کوهستان سرد»_ را در ذهن تماشاگر حک می‌کنند. گذشته از برف و سرما که در آغاز فصل زمستان طبیuتا ً اولویت با آن است، درام‌های تاریخی با توجه به مقطع تاریخی خود و محل وقوع رخدادهایشان به سازندگان خود این امکان را می‌دهند که تا حد ممکن از لوکیشن‌های واقعی و چشم نواز موجود نهایت استفاده را ببرند، مثلا ً در «بیمار انگلیسی» ( آنتونی مینگلا، 1996)، دانه‌های توفان شن بد جوری در چشم تماشاگر می‌رود.
این روزها هم که چشم اندازهای طبیعی سرزمین استرالیا در همین فیلم جدید آقای لورمن هوش از سر همه برده است، تا ببینیم در آینده چه می‌شود!

یکی به نفع روابط انسانی!

وقایع تاریخی زمینه ای برای روایت داستان‌هایی از روابط انسانی است. مثلا ً در «کوهستان سرد» ماجراهای وحشتناک جنگ‌های داخلی آمریکا از لا به لای بازگشت دبلیو. پی. اینمن (جودلا) برای ملاقات محبوبش_ آدا (نیکول کیدمن) در کارولینای شمالی_ به تصویر کشیده می‌شود.
یا در تایتانیک، جیمز کامرون آن قدر ماجرای جک ( لئوناردو دی کاپریو) و رز (کیت وینسلت) را شور می‌کند که تماشاگران در سراسر دنیا بیشتر به خاطر فداکاری جک و یخ زدنش در دل آب سرد اقیانوس اشک ریختند تا فاجعه ای مثل غرق شدن تایتانیک و تلفات عظیمش که یک اتفاق واقعی تاریخی است. یا نمونه بهتر این که سیدنی پولاک در «خارج از آفریقا»، رابطه احساسی و پر از فراز و نشیب بین 2 انسان را در دل کشور کنیا و در دل قاره ای بکر و درهم و برهم و پر هرج و مرج روایت می‌کند. داستان ماجراهای رت باتلر (کلارک گیبل) و اسکارلت ا ُهارا (ویوین لی) در بر باد رفته ( ویکتور فلمینگ، 1939) را هم که دیگر همه می‌دانند، داستان‌هایی پر از شیطنت، رسوایی و حتی دلتنگی در دوران جنگ‌های داخلی آمریکا اتفاق می‌افتد.

سر کیسه‌ها شل می‌شوند
 
ساخت فیلم‌هایی از این دست به چند دلیل خرج هنگفتی روی دست تهیه کننده‌ها می‌گذارد، اول این که باید کلی بازیگر درست و حسابی گرد هم بیاورند، بعد هم که کار ساخت لوکیشن‌های غول آسا شروع می‌شود. اما بخش سوم و شاید مهم تر از همه این است که زمان ساخت چنین پروژه‌هایی معمولا ً طول می‌کشد و هزینه‌های بیشتری بر دوش تهیه کننده‌های نگون بخت می‌گذارد. البته این فقط تا زمانی است که فیلم اکران بشود چون بعد از آن مراسم بره کشان تهیه کننده‌ها خواهد بود.
این که می‌گوییم تهیه کننده ای درست و حسابی باید پشت پروژه بایستد، نیاز به نمونه دارد_مثلا ً معروف است که می‌گویند کارلو پونتی_ غول تهیه کننده سینمای ایتالیا و جهان _ با این کار روی پروژه ای به قد و قواره «دکتر ژیواگو» را شروع کرده که نقش اصلی فیلم را همسرش، _سوفیا لورن_بازی کند.
هر چند که لین و بولت او را از انجام این کار منصرف کردند اما پونتی بود که توانست پروژه ای به این عظمت را به سر منزل مقصود برساند و گرنه غیر از او چه کسی جرأت می‌کرد لوکیشن‌های شهر مسکو را در کشور اسپانیا بازسازی کند چون ساخت چنین فیلمی ‌به خاطر ممنوعیت رمان بوریس پاسترناک در اتحاد جماهیر شوروی سابق عملا ً غیر ممکن بوده. یا بعدها جز جیمز کامرون چه کسی می‌توانست یکی از پر خرج ترین آثار سینما به نام «تایتانیک» را بسازد؟ «بیمار انگلیسی» را هم که سال زنتس_تهیه کننده بزرگ آمریکایی _ تهیه کرد و سیدنی پولاک هم که پای ثابت 2 فیلم «خارج از آفریقا» و «کوهستان سرد» بود. به روزهای طلایی سینمای آمریکا هم که سر بزنیم، می‌بینیم کار تهیه کنندگی پروژه ای به عظمت بربادرفته بر عهده دیوید اُ.سلزنیک با ذوق و سلیقه بوده است. این‌ها تهیه کننده‌های نامدار آثار بزرگی بوده اند که قصه‌هایی از روابط انسان‌ها را چنان با ظرافت در دل وقایع تاریخی یک سرزمین گنجانده اند و به این ترتیب چشم اندازی به وسعت یک دنیا پیش روی تماشاگران سراسر جهان قرار می‌دهند.

نمونه های مشابه:
 بیمار انگلیسی / 1996
جغرافیدان مردنی
«بیمار انگلیسی» یکی دیگر از ماندگارترین عاشقانه‌های سینماست. بیمار انگلیسی را آنتونی مینگلا در سال 1996 بر اساس کتابی به همین نام از اونداتیه سریلانکایی ساخته است. داستان بر اساس زندگی واقعی کنت لازلو آلوماسی_ جغرافیدان مجاری الاصل_ است که برای رسم نقشه بیابان صحرا به شمال آفریقا سفر می‌کند اما هواپیمایش در جریان جنگ جهانی دوم مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد و آلماسی توسط صحرانشین‌ها نجات پیدا می‌کند و به نیروهای متفقین در ایتالیا تحویل داده می‌شود. نقش آلماسی را در این فیلم، رالف فاینس بازی کرده است. آلماسی که به شدت بیمار است، چیزی از گذشته اش بروز نمی‌دهد و همه به اسم بیمار انگلیسی صدایش می‌کنند. از این جا به بعد داستان در صومعه دورافتاده ای در ایتالیا می‌گذرد که پرستاری به نام ‌هانا که می‌داند بیمار انگلیسی زیاد زنده نخواهد ماند، به تنهایی از او پرستاری می‌کند. پرستار مهربان این فیلم، ژولیت بینوش معروف است. فیلم با فلاش بک‌هایی زندگی‌ هانا و آلماسی و دلبستگی‌هایشان را روایت می‌کند. بیمار انگلیسی که با بودجه ای حدود 27 میلیون دلار ساخته شده، یکی از پر فروش ترین فیلم‌های دهه 90 سینماست و طبق پیش بینی دقیق کارگردانش، برنده 9 جایزه طلایی اسکار شد.

خارج از آمریکا / 1985

هفت اسکار
فیلم پولاک برنده 7جایزه اسکار شده است. یونیورسال پیکچرز برای فیلم درخشان پولاک حدود یک میلیون دلار خرج کرده و فروش 80 میلیون دلاری فیلم پولاک، جریان اقامت اروپایی‌ها در کنیا را در سال 1914 تا 1931 و برخورد بومی‌ها را با این غریبه‌ها به تصویر می‌کشد. کتاب منبع این فیلم با اسم مستعار کاترین بلیکس نوشته شده و راوی فیلم پولاک هم همین خانم بلیکس است که حالا در دانمارک زندگی می‌کند و خاطراتش از آفریقا ما را به آفریقای پر حادثه آن سال‌ها می‌برد. مریل استریپ و رابرت ردفورد در این فیلم بازی می‌کنند.

بر باد رفته / 1939
شهرت باد آورده
این فیلم با 9/3 میلیون دلار بودجه ساخته شد و تا آن زمان هیچ فیلمی ‌آن قدر خرج روی دست تهیه کننده‌اش نگذاشته بود. ویوین لی _ بازیگر نقش اسکارلت اوهارا_ در این فیلم 30 هزار دلار دستمزد گرفت و به همین خاطر مدت‌ها جزو گران ترین بازیگران ‌هالیوود محسوب می‌شد. این در حالی است که «لی» در آن زمان بازیگر مشهوری نبوده. سلزنیک البته از سرمایه گذاری کلانش پشیمان نشد. بر باد رفته، پر تماشاگرترین تاریخ سینماست که از فروش آن 400 میلیون دلار عاید سلزنیک و شرکایش شد؛ این تازه بدون در نظر گرفتن درآمدهای جانبی فیلم است. بسیاری از دکورهای این فیلم عظیم هنوز در موزه‌های سینمای آمریکا موجود است، هر چند بعضی از آن‌ها فقط نقاشی اند. برباد رفته علاوه بر این‌ها، رکورد شکنی‌های دیگری هم داشته؛ این فیلم با 8 جایزه اسکار و نامزدی در 13 رشته، اولین فیلم تاریخ است که بیش از 6 جایزه اسکار گرفته است. این رکورد را فیلم «بن هور» 20 سال بعد شکست.

دکتر ژیواگو / 1965
از سرزمین سرخ‌ها
دیوید لین که بعد از ساختن «لورنس عربستان» فیلمی ‌را کارگردانی نکرده بود، در سال 1965 سراغ داستان احساسی دکتر ژیواگو رفت که قصه دکتر جوان شاعر و نویسنده عاشقی است که انقلاب و جنگ، زندگی اش را زیر و رو می‌کند. لین که نمی‌توانست برای ساختن فیلمش به مسکو برود، بیشتر فیلم را در اسپانیا فیلم برداری کرد و بیشتر صحنه‌ها دکور است. هر جا هم که برف و یخبندان لازم بود، لین و گروهش به فنلاند و کانادا سفر کرده اند. دکتر ژیواگوی فیلم، عمر شریف مصری است. این فیلم که ‌هالیوودی نیست و گروهی از سینماگران درجه یک انگلیسی آن را ساخته اند، 11 میلیون دلار هزینه داشته که البته فروش 111 میلیون دلاری اش باعث شده تا دکتر ژیواگو، پر فروش ترین فیلم دیوید لین به حساب بیاید. با این که فیلم برنده 5 جایزه اسکار شده، پاسترناک هرگز از آن راضی نبود و فکر می‌کرد که لین کتاب محبوبش را تحریف کرده است و بسیاری از منتقدان هم با پاسترناک هم عقیده بودند.

کوهستان سرد / 2003

کروز و کیدمن؛ نشد که بشود
«کوهستان سرد» فیلم موفق دیگری از آنتونی مینگلاست. مینگلا این فیلم را در سال 2003، بر اساس رمانی از چارلز فریزر نویسندگی و کارگردانی کرده است. داستان فیلم کوهستان سرد در سال 1864 _ یک سال قبل از پایان جنگ داخلی آمریکا_ روی می‌دهد و قصه سرباز جوانی به نام اینمن است که بعد از مجروح شدن در جنگ تصمیم می‌گیرد به خانه برگردد و با نامزدش_آدا_ ازدواج کند. از طرفی آدا به خاطر قحطی و مزاحمت‌های یک رهبر خشن که کارش اعدام سربازان فراری است، در شرایط خوبی نیست. قرار بود که در این فیلم تام کروز نقش مقابل نیکول کیدمن را بازی کند اما با انصراف کروز، مینگلا جودلا را برای بازی در نقش اینمن انتخاب کرده است. رنه زلوگر در این فیلم در نقش «روبی» بازی می‌کند و به خاطر بازی در این نقش، برنده اسکار بهترین بازیگر مکمل زن هم شده است. میراماکس فیلم، برای ساخت این فیلم 83 میلیون دلار هزینه کرده است که گران ترین سرمایه گذاری این شرکت تا آن زمان محسوب می‌شد؛ اگر چه فروش 173 میلیون دلاری فیلم مینگلا، سود قابل قبولی را روانه جیب میراکس کرد. دهکده ای که قصه در آن اتفاق می‌افتد خیالی است اما واقعا  منطقه‌ای به اسم کوهستان سرد در کارولینای شمالی وجود دارد. با این حال، مینگلا ترجیح داده برای تصاویر طبیعی و رویایی فیلمش از طبیعت بکر رومانی استفاده کند.
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع:  مجله همشهری جوان/ شماره 197
بازنشر اختصاصی سیمرغ