اما کروز قبل از این که یکی از بانوان اسکار امسال باشد، گفته بود، به زودی با اسکار برای همیشه ‌هالیوود (لس آنجلس) را ترک خواهم کرد. کروز نشان داد که پیش‌گوی خوبی است و...
 
پنه لوپه کروز/ بهترین بازیگر زن مکمل
تا قبل از اسکاری که چند وقت پیش، پنه لوپه کروز بی همتا، برای بازی در فیلم «ویکی کریستینا بارسلونا» از آن خود کرد، چهار اسکار دیگر به بازیگران زن فیلم‌های «وودی آلن» تعلق گرفت بود. دایان کیتون، تنها بازیگر زنی است که برای نقش اول اسکار گرفته (آنی‌هال). دایان وست برای بازی در شاهکار آلن «‌هانا و خواهرانش» و «گلوله‌ها بر فراز برادوی» و میراسوروینو برای بازی در فیلم «افرودیت توانا»، توانستند اسکار بهترین بازیگر نقش دوم یا مکمل را به دست آورند.
در مورد فیلم‌های وودی آلن به عنوان یک مؤلف تمام عیار همواره می‌توان از مسیرهای خاصی از تحلیل و تفسیر، رفت و آمد کرد که به شدت خیابان‌ها و کوچه پس کوچه‌هایش به هم مرتبط هستند؛ از جمله زن در سینمای آلن. اما در این جا و به خاطر پنه لوپه کروز و به خاطر نقشی که ایفا کرده و به خاطر اسکاری که به حق به او رسیده، می‌توان خاص‌ترین و یکتاترین تحلیل را آغاز کرد؛ آلن در «ویکی کریستینا بارسلونا» سرانجام زنی را خلق کرده و در جهان متن‌اش به او هستی و ماهیت داده که تا کنون در هیچ کدام از فیلم‌های قبلی او ندیده بودیم  و آن چیزی نیست جز زنی به معنای واقعی؛ «اثیری». اگر در آثار قبلی آلن زنانی حضور داشته اند که به نوعی در دسترس نبوده‌اند و یا به دست آوردن شان بدبختی‌های خودش را داشته، تنها به این دلیل بوده که گناهی اجتماعی و یا فرا اجتماعی در کار بوده است.
 
اما در مورد «ماریا النا» (کاراکتری که کروز بازی اش کرده)، تنها یک مسئله وجود دارد و همین او را به خاص‌ترین زن سینمای آلن تبدیل می‌کند؛ این که او به شدت اثیری است. در واقع کروز ایفاگر نقشی‌ست که همواره از نمایش او می‌ترسیده و انصافا ً پنه لوپه کروز این فیلم ترسناک است. هم به این جهت که هر لحظه می‌تواند فرشته مرگ تو (مخاطب، آلن و شخصیت خاویر باردم) باشد و دیگر این که هر لحظه به تو می‌فهماند چیزی کم داری و اگر آن چیز پنه لوپه کروز باشد، هرگز به دستش نخواهی آورد. در جایی از فیلم هم، کروز یا همان ماریا النا به خوان آنتونیو گونزالو (با بازی خاویر باردم) می‌گوید که «تو هنوز در زن‌ها به دنبال من هستی». حتی عنوان فیلم هم در ستایش این زن است. یعنی ویکی، کریستینا و بارسلونا سه مفهوم و یا پدیده‌ای هستند برای دوباره معنی کردن ماریا النا یا همان زن اثیری.
پس بار دیگر تأکید می‌کنم که آلن در این فیلم، سرانجام زنی اثیری را که از همه نابغه ‌تر است خلق کرده. در خود فیلم هم دیالوگی وجود دارد که ماریا النا به زیبایی هر چه تمام تر درباره تفاوت‌های نبوغ و استعداد صحبت می‌کند.
آلن همواره در فیلم‌هایش زنانی مستعد را ستوده که قابلیت تبدیل شدن به آن چیزی را که او می‌پسندد دارند. مثلا ً می‌بینیم که در انتهای فیلم، آنی‌هال (دایان کیتون) فردی را به نمایش «یک فیلم چهار ساعته راجع به نازیسم» دعوت می‌کند و این یعنی جهت‌مند شدن استعداد زنی در راستای خواسته‌های آلن. اما در مورد النا فرق دارد؛ النا یا همان کروز، این توانایی را دارد که مرد را به هر سمتی که می‌خواهد بکشاند. می‌خواهم به این نتیجه برسم که در واقع آلن (با توجه به آن مفاهیم تئوریک منطق با نظریه مؤلف) در نهایت توانسته زنی را خلق کند که هرگز جرأت نزدیک شدن به آن را نداشته و این تغییر ناگهانی و بی مثال، در واقع بخش زیادی از مسیر کروز به «اسکار» را تشکیل می‌دهد.
بگذارید جور دیگری ادعا کنم. هر زن دیگری جای کروز بازی می‌کرد، چون می‌بایست همین ویژگی‌ها را بازآفرینی می‌کرد، و چون این ویژگی‌های خاص برای اولین بار است که به نمایش درمی‌آید (در سینمای آشنای آلن)، حتما ً برنده اسکار و یا در حالتی دیگر به شدت ستایش می‌شد. بدیهی است که کار کروز برای خلق این زن اثیری و البته مریض حال حیرت آور و ستودنی است اما یادمان نرود که این نقش به تنهایی بازیگرش را در مسیر موفقیت یا حالا همان اسکار قرار می‌داد، چرا که جنس هم ذات پنداری مخاطب با خوان آنتونیو گونزالو، تاریخچه ای برابر با حضور آلن مرد در مقابل زنان فیلم‌هایش دارد. پس کار لوپز حیرت آور است چون آلن زمان حیرت زدگی را فرا خوانده است. زمانی که ترس از مرگ و زن اثیری منطبق بر هم می‌شوند.
 
اما کروز قبل از این که یکی از بانوان اسکار امسال باشد، گفته بود، به زودی با اسکار برای همیشه ‌هالیوود (لس آنجلس) را ترک خواهم کرد. کروز نشان داد که پیش‌گوی خوبی است و اعتماد به نفس این زن اثیری و قدرتمند را دارد. پایان ‌هالیوودی کروز در واقع همان‌طور که او پیش بینی کرده بود به سرانجام رسید. کروز سی و چهار ساله بالأخره اسکار گرفت و نام اش را به عنوان یک بازیگر زن اسکار گرفته برای همیشه ثبت کرد. او از پدرو آلمادوار و آلن تشکر کرد و موفقیت‌اش را مدیون این دو دانست. اما یکی از جذاب ترین و در عین حال تلخ‌ترین (از نوع اگزیستانسیالیستی اش) جملات شب اسکار را کروز گفت. جایی که او به محل تولدش (آلکوبنداس) اشاره کرد، جایی که حتی به او جازه نمی‌داد به اسکار فکر کند و رویای تصاحبش را در ذهن بپروراند. بی جهت نبود که کروز بعد از دریافت جایزه اش از حضار پرسید: «آیا کسی تاکنون بعد از دریافت اسکار غش کرده؟ چون من دارم غش می‌کنم.»
کروز از آلن به خاطر فیلم‌هایش تشکر کرد، چرا که او در آثارش خالق زن‌هایی دوست داشتنی بوده. یاد جمله‌ای از ایزابل آجانی افتادم. او می‌گوید پیدا کردن کارگردانی که واقعا ً بخواهد و بداند چطوری از پشت دوربین به یک زن نگاه کند، کار آسانی نیست. جالب است که هم آل و هم آلمادوار چنین کارگردانانی هستند با این تفاوت که آلن تا پیش از این جرأت نگاه کردن از پشت دوربین به کروز را نداشت.
 
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: ماهنامه نسیم هراز/ شماره38
بازنشر اختصاصی سیمرغ
 
مطالب پیشنهادی:
چهره روز "پنلوپه کروز"
نابغه بداخلاق بدادا!!
باد در گیسوان کیت وینسلت
 جدیدترین عکسها از مراسم اسکار
عجایب اسکار از آغاز تا امروز!!