گاهی تئاتر کارکردن مزه میدهد
اینجا تالار ایرانشهر است. در دل باغ هنرمندان. برای گرفتن گزارش یکی از روزهای تمرین نمایش «زنی از گذشته» به کارگردانی محمد عاقبتی آمدهایم. حراست راهمان نمیدهد. دست به دامن «ساقی عطایی»، دستیار کارگردان میشویم تا به تالاری برویم که چند صندلی و تعدادی کارتن در صحنهاش چیده شده تا در فضای اعجابانگیز لحظات زنی که از گذشته آمده است، گزارش بنویسیم.
محو دیالوگهای نمایش شدهام و بیشتر از آنکه چیزی بنویسم، نگاه میکنم. رامبد جوان و پانتهآ بهرام روبهروی هم بازی میکنند. محمد عاقبتی کارگردان صبوری است و برای بازیگرش احترام زیادی قائل میشود. نظرات بازیگران روی نقش اعمال یا حداقل برای محک زدن کار امتحان میشود و همه چیز توافقی پیش میرود.در این بین او همیشه دست به قلم است و نظراتش را بعد از پایان بازی هر بخش میگوید. «حالا من اینجام تا به قولم وفا کنم. که قولمونو یادت بیارم... دنبالت میگشتم،پیدا کردنت آسون نبود... .» اینها دیالوگهای «پانتهآ بهرام» است که به اندازه یک سوال هم وقت ندارد و میرود. «سحر دولتشاهی» پس از او برای تمرین به روی صحنه میآید. هنوز دیالوگها را حفظ نکرده اما محمد میگوید خطوط بازی بیش از هر چیز برایش مهم است.
بوی خون میشنوم!
رامبد جوان روبهروی صحنه نشسته و خستگی در میکند. از سربهسر گذاشتن با خبرنگار طفلک دست کشیده و به مصاحبه رضایت داده است. لحظه ای که اول کار مرا قلم به دست دید که در ردیف دوم تماشاگران روی یکی از صندلی های قرمز نشسته ام، گفت: وقتی در فاصله یک متری ام خبرنگار نشسته است، بوی خون احساس میکنم! حالا درباره متن نمایش میگوید: این نمایش درباره زنی است که بعد از 24 سال سراغ مردی میرود که در 18 سالگی به یکدیگر قول دادهاند تا ابد عاشق هم بمانند و زندگی او را دستخوش تغییراتی میکند. زمان در این نمایش مثل فیلم «21 گرم» به عقب و جلو میرود. از او که درباره حضور در نمایش «شایعات» آهو خردمند سوال میکنم، پاسخ میدهد: احتمال دارد فیلم بعدیام را در پاییز بسازم. این امر با نمایش خانم خردمند همزمان میشود که بناست در مهر و آبان اجرا برود. بنابراین در صورت قطعی شدن آغاز ساخت فیلم، به نمایش «شایعات» نمیرسم و با این شرایط اول باید وضعیت فیلمم مشخص شود تا بتوانم تصمیم بگیرم. وی در توضیح چگونگی پیوستنش به این گروه ادامه میدهد: محمد عاقبتی متن را برای من و سحر دولتشاهی فرستاد و ما را برای بازی در نقش زن و مرد قصه دعوت کرد، در متن خانم خردمند هم که نوشته نیل سایمون است زن و شوهریم. نمایش را خواندیم و احساس کردیم کار خوبی است. از آن خوشمان آمد و قرار شد در این کار باشیم. محمد عاقبتی هم از دوستان ماست و گرچه تا به حال همکاری نکرده بودیم اما کارهایش را دیده بودم. اصلا گاهی تئاتر کار کردن مزه میدهد.
نمایشنامه باید درگیرم کند
جوان در این باره که آیا خود به کارگردانی نمایش فکر میکند یا خیر؟ اظهار میکند: شاید زمانی این کار را انجام دهم اما اکنون برنامهریزی برایش ندارم. برای این کار هم ابتدا باید تکلیف فیلم جدیدم روشن شود. البته این که چه میخواهی اجرا کنی و از روی چه نمایشنامهای، قبل از این ها اهمیت دارد. این که یک فکر در ذهنم شکل بگیرد یا نمایشنامه خوبی مدام دغدغه ذهنم شود و درگیرم کند... که این اتفاق هنوز رخ نداده است. اول فیلم را به جشنواره فیلم فجر برسانیم تا ببینیم چه میشود.
بازیگر «زنی از گذشته» درباره مدت زمان تمرینهای این نمایش میگوید: نزدیک به دو ماه است که مشغول تمرینیم. البته هنوز کار کامل نشده و هم ما، هم خانم بهرام سفر داشتیم و فرصتی برای تمرین کامل کار فراهم نشده است. با بازگشت الهام کردا و سعید چنگیزیان از سفر نیز این امکان فراهم میشود که کار را از اول تا آخر تمرین کنیم. هنوز این اتفاق هنوز نیفتاده است و تنها فصل فصل تمرین کردهایم.
«رولند شیمل فنیگ» با این کار معرفی میشود
سه ساعت است که اینجایم و تمرین هنوز ادامه دارد. مارتین شمعون پور روی موسیقی یکی از صحنهها کار میکند که بار دراماتیک زیادی دارد. در فاصله یکی از زمانهای استراحت بازیگران است که به سراغ محمد عاقبتی میروم که همزمان نمایش تک نفره «شاهزاده اندوه» با بازی افشین هاشمی را در تالار سایه تئاترشهر به روی صحنه میبرد. عاقبتی درباره انتخاب متن «زنی از گذشته» میگوید: زمانی برای اجرا در اختیار ما گذاشته شده بود. در آن زمان یکی دو پروژه از جمله «تیستوی سبز انگشتی» در دست داشتیم که به دلایلی احساس کردیم این کار نیازمند زمان زیادی است و از آن صرفنظر کردیم. متن دیگری هم بود که شرایط سالن اجازه اجرای آن را به ما نمیداد. در نتیجه مشورت و گفتوگویی که با افراد مختلف برای انتخاب متن داشتم امیررضا کوهستانی این متن را که توسط مهین صدری ترجمه شده و تا به حال به چاپ نرسیده است را به من معرفی کرد. با اجرای نمایش ما در حقیقت این متن و نویسنده معروف آلمانی آن رولند شیمل فنیگ معرفی میشود که اجراهای متعددی از آثار او به ویژه همین اثر به روی صحنه رفته است. وی در پاسخ به این سوال که آیا متن نیازی به آداپته داشت یا خیر؟ اظهار میکند: به کلی موافق آداپته کردن نیستم و معتقدم زمانی که متنی کارکرد خود را دارد ضرورتی برای این کار وجود ندارد. چرا که ما با تماشاگر فرهیختهای روبهرو هستیم. حتی در اجرا نیز تا 99 درصد به متن وفادار بودهایم. عاقبتی درباره دلیل انتخاب تالار ایرانشهر برای اجرای کار میگوید: ابتدا قرار بود در تئاتر شهر به روی صحنه برویم، بعد اجرای کار در تالار رودکی مطرح شد و در نهایت پیرو توافقی که از پیش با دکتر جوزانی داشتیم، قرار شد به دلیل محدودیت زمانی که به خاطر سفر برای ادامه تحصیل دارم، در همین فرصت با آقای پوراحمد مشترک اجرا برویم که اجرای نمایش ما پیش از اذان خواهد بود.
ظرفیت تئاترشهر خندهدار است!
عاقبتی درباره اقبال هنرمندان نسبت به تالارهای مجموعه ایرانشهر و تمرکززدایی از تئاتر شهر اظهار میکند: این اتفاق فرخندهای است و باید در تکتک مناطق این شهر چراغی روشن شود و امکان اجراهای متعدد در تالارهای متعدد وجود داشته باشد.چراکه اکنون تئاترشهر ظرفیت خندهداری برای جمعیت و متقاضی موجود تولید تئاتر در مملکت است و باید چندین و چند برابر شود. وی با گلایه از مدت زمانی که برای تمرین در اختیار داشتهاند، تصریح کرد: ما به شرایط سختی که هیچ وقت درصدی به وضعیت آرمانی نزدیک نبوده است عادت کردهایم. برای مثال کاری از سوی جشنواره فجر سفارش داده میشود اما مکان تمرینی در اختیار گذاشته نمیشود. زمان تمرین همیشه بر روی گروه، بازیگران و کارگردان فشار وارد میکند که به آن عادت کردهایم. این شرایط ناگفتهای است که از لحظهای که کار را شروع کنیم آن را پذیرفتهایم و نه تنها من بلکه کیومرث پوراحمد نیز از این شرایط رنج برده است. کارگردان «زنی از گذشته» درباره انتخاب بازیگران گفت: همه بازیگران از انتخابهای اول من بودند و جدا از توانایی و حال و هوای بازیگران، دوست داشتم نمایش با حضور این گروه شکل بگیرد. برای پیشبرد بهتر کارها هم به امکان خانواده بودن بازیگران فکر کردم و دو زوج در کار داریم. عوامل دیگری هم در کار حضور داشتند که گرچه فرصت گپ و گفت با آنها فراهم نشد اما آوردن نامشان خالی از لطف نیست: دستیار اول کارگردان: ساقی عطایی، منشی صحنه: نفیسه میرزایی، دستیار دوم کارگردان:مهدی شاهحسینی، مدیر صحنه: پیمان مدهنی،دستیار صحنه: روزبه زهدی، طراح صحنه: حسام نورانی، طراح لباس: منصوره یزدانجو، دستیار لباس: سوسن نوروزی، اجرا و ساخت دکور: آرش مالمیر، موسیقی: مارتین شمعونپور، تبلیغات: سیدرضا رضوی، روابط عمومی: آرامه اعتمادی.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: tehrooz.com/ مریم عرفانیان
مطالب یپشنهادی:
گرم کردن صحنه با خنده + عکسهای نمایش
بهاره رهنما، الهام پاوهنژاد و مسعود دلخواه در یک نمایش/ گزارش تصویری
گزارش تصویری: صابر ابر و هانیه توسلی در نمایش «جیرهبندی پر خروس برای سوگواری»
روایت بازیگران از نمایش جدید پارسا پیروزفر
گزارش تصویری نمایش «درس» داریوش مهرجویی