یك نفر تماس می‌گیرد و اعلام می‌كند كه مرتضی و مادرش را به زیارت كربلا می‌فرستد، اما كفاش تبریزی حواسش جمع‌تر از بقیه است...
 
برنامه «ماه عسل» امسال 6 ساله شد؛ برنامه‌ای كه تلاش می‌كند در ماه رمضان موقع افطار كه ذهن و جان روزه‌داران در پرتو نور خداوند روشن و ماورایی شده است، آنها را به فكر همنوعان خود بیندازد، به فكر آنهایی كه نیازمندند یا ما را ببرد به سرزمینی كه نیازمندی تا آن ور زندگی خاكی رفته و برگشته و اكنون تلاش می‌كند به ذهن نیازمند به آگاهی ما پاسخ‌های درست بدهد.
 در ماه عسل سال‌های پیش كسانی را دیدیم كه به كما رفته‌اند، اما یك معجزه آنها را به زندگی برگردانده و آنها اكنون آمده‌اند تا در مقابل دوربین ماه عسل از آن روزها، از چگونگی برگشت و چگونگی تولدی دوباره بگویند تا ما درس بگیریم.
 
در ماه عسل سال‌های قبل تن‌های رنجوری را دیدیم كه روح‌های بزرگی داشتند و با این روح بزرگ زندگی خاكی را به تسخیر خود درآورده بودند؛ معلولانی كه با روشن نگه داشتن چراغ امید، دست به كارهایی زده بودند كه برای ما كه بدنی سالم داریم، اعجا‌ب‌آور بود. امسال هم برنامه ماه عسل با همین رویكرد به رمضان سال 88 آمده است. یك غروب برای تهیه گزارش از این برنامه به تلویزیون رفتیم؛ روزی متفاوت. چون در این روز مردی بلندقامت مهمان این برنامه بود كه ناامیدی، قامتش را خم كرده بود و ماه عسل می‌خواست قامت چون سرو او را بار دیگر ایستاده كند.
قدم زدن در خیابان‌های صداوسیما در لحظات نزدیك افطار، حال و هوای دیگری دارد. روز شنبه 7‌شهریور از روزنامه جام‌جم برای تهیه گزارش از پشت صحنه برنامه ماه عسل به صداوسیما رفتم. بعد از طی مسیری كه ترافیك سنگین موقع افطار را پشت سر می‌گذاشت، بموقع به محل قرار با پیام ابراهیم‌پور، تهیه‌كننده برنامه و دیگر عوامل رسیدم. با نزدیك شدن به استودیو 11؛ استودیویی كه ماه عسل در آن ضبط می‌شود، مسائل مختلفی از ذهنم عبور می‌كرد. قبل از ورود به استودیو در طبقه همكف ساختمان تولید انگار همه شبكه‌ها با هم ادغام شده بودند. علی درستكار، مجری برنامه «این شب‌ها» مشغول صحبت با سردار رویانیان بود كه به اتفاق همسرش مهمان برنامه «نان و ریحان» بودند. داریوش فرضیایی (عموپورنگ)‌ هم بعد از تمام شدن برنامه كودك كه راهی منزل بود، با دیدن سردار به این گروه ملحق شد كه این جمع با اعلام ساعت پیام ابراهیم‌پور خیلی سریع متفرق شدند و هریك به سمت استودیوی برنامه خود حركت كردند.
 
در كنار استودیو 11 اتاقكی بود برای جمع شدن گروه برنامه‌ساز در كنار هم و مرور آنچه قرار بود در برنامه بازگو شود. در حین رفتن به استودیو در راهروی منتهی به استودیو 11 احسان علیخانی، مجری و یكی از تهیه‌كنندگان برنامه ماه عسل با دیدن پیام ابراهیم‌پور، دیگر تهیه‌كننده برنامه، درباره بخش‌های مختلف برنامه با هم مشورت كردند. من هم تا شروع برنامه 15 دقیقه‌ای فرصت داشتم كه در این فرصت، با پیام ابراهیم‌پور، درباره برنامه صحبت كردم.
در حین گفتگو با تهیه‌كننده، متوجه تعجب عوامل برنامه شدم كه بهت‌زده به مهمان برنامه كه از در وارد شده بود نگاه می‌كردند. بله، مهمان برنامه مرتضی مهرزاد با 2 متر و 50 سانتی‌متر قد، بلندترین مرد ایران، مهمان برنامه هم رسیده بود. به اتفاق مادر و خاله و شوهرخاله‌اش كه به نوعی تكیه‌گاه حركت مرتضی بودند. مادر مرتضی با چهره‌ای كه در آن مهربانی و نگرانی موج می‌زد، نمونه بارز یك مادر فداكار را به نمایش می‌گذاشت. مرتضی به دلیل این كه عصایی در حد و اندازه خودش نداشت، با تكیه به مادرش حركت می‌كرد كه به گفته علیخانی، مرتضی به جای این كه عصای دست مادر باشد، مادرش عصای دست اوست.
پیام ابراهیم‌پور با دیدن مرتضی مهرزاد، كه مهمان برنامه روز شنبه ماه عسل بود، درباره چگونگی انتخاب مهمانان برنامه گفت: پیش از شروع ماه عسل فهرستی شامل 40، 50 نفر مهمان پیشنهادی آماده و تحویل شبكه شد كه از میان آنها تعدادی انتخاب شدند كه با همفكری گروه، با توجه به جذابیت رسانه‌ای و خواسته‌های مخاطبان این افراد نهایی می‌شوند. ابراهیم‌پور در ادامه گفت: هر روز دوستان و همكاران و حتی مردم، افراد مختلفی را معرفی می‌كنند كه به دلیل ازدیاد سوژه‌ها و افراد كار انتخاب ما هم سخت می‌شود و ما برای حل این مشكل قرار شد به زندگی این افراد نزدیك شده و از شرایط زندگی آنها تصاویری تهیه كنیم و بر اساس فیلم‌هایی كه از این افراد تهیه می‌شود، مهمانان انتخاب و به برنامه دعوت می‌شوند.
 
تهیه‌كننده ماه عسل در ادامه یادآور شد: مثلا مهمان امروز ما 7 سال بود كه خودش را در خانه حبس كرده و با همه كس و همه چیز قهر كرده بود و ما با توجه به شرایط خاصی كه او دارد تصمیم گرفتیم با دعوت كردن مرتضی به برنامه او را با دنیای بیرون آشتی دهیم. همچنین ابراهیم‌پور درباره اجرای احسان علیخانی گفت: من خودم هم كار اجرا انجام می‌دهم، به همین دلیل می‌دانم چقدر سخت است كه مجری برنامه زنده، تهیه‌كننده برنامه هم باشد اما احسان علیخانی چون كارش را بلد است و تمام فنون این حرفه را می‌داند، می‌تواند از عهده همه كارهایی كه به او واگذار شده است، برآید. او 6 سال است به نحو احسن با ماه عسل همكاری می‌كند. توانایی دارد یك ساعت برنامه را 40دقیقه‌ای تمام كند یا 40 دقیقه برنامه را تا یك ساعت ادامه دهد.
سر ساعت 19 برنامه با صدای آماده‌باش عذرا آبزری منشی صحنه آغاز شده و طبق برنامه‌ریزی مهرداد طاهری، كارگردان برنامه قرار شد ابتدا دعای فرج با صدای احسان علیخانی بدون تصویرش پخش شود و در ادامه علیخانی برنامه را با شعری آغاز كرد: می‌‌گن برگ سبز درخت، معرفت آفریدگار است، اما برگ زردش....
برنامه ماه عسل آغاز شده بود و 4 دوربین از زاویه‌های مختلف تصاویر موردنظر را می‌گرفتند تا بتوانند تنوع لازم را به برنامه بدهند.
 
اما این كادرهای زیبا هیچ‌كدام نمی‌توانستند جای حسی را كه چهره مجری به مخاطبان القا می‌كرد، بگیرد. علیخانی رودرروی مرتضی و مادرش نشسته بود و با آنها صحبت می‌كرد. چشمان پراشك علیخانی نشان می‌داد كه از این رودررویی منقلب شده است. اشك‌های او از روی تظاهر نبود، چون مانند اشك‌های او، در آن سوی استودیو از چشمان دیگر عوامل هم جاری بود. علیخانی داشت با كلماتش مرتضی را وادار می‌كرد تا به پرسش‌‌های او پاسخ دهد و بگوید چرا 7سال خودش را در خانه حبس كرده، چرا لحظه‌ای در این سال‌ها به مادرش فكر نكرده كه با چه دشواری‌هایی روبه‌رو بوده و چه سختی‌هایی را تحمل كرده است.
علیخانی از مرتضی می‌پرسد چرا به جای پررنگ‌ كردن ناتوانی‌هایت از توانایی‌های خودت استفاده نكرده‌ای و مثلا تلاش نكرده‌ای در مسابقه‌های پارالمپیك راه پیدا كنی؟
برنامه در جریان است و علیخانی با مرتضی در حال صحبت كردن است اما همه برنامه ماه عسل آن چیزی نیست كه به روی آنتن می‌رود.
در پشت صحنه، اتفاقات جالب‌تری در حال رخ دادن است. تلفن‌های برنامه مدام زنگ می‌زنند. مردم با مرتضی و مادرش همدردی می‌كنند.
یك نفر تماس می‌گیرد و اعلام می‌كند كه مرتضی و مادرش را به زیارت كربلا می‌فرستد، اما كفاش تبریزی حواسش جمع‌تر از بقیه است، علیخانی در جایی از برنامه دلیل این كه مرتضی با دمپایی به برنامه آمده است را چنین عنوان می‌كند: تاكنون هیچ كفاشی حاضر نشده است برای پاهای بزرگ مرتضی كفشی بدوزد، اما كفاشی تبریزی به برنامه زنگ می‌زند و اعلام می‌كند برای او كفش خواهد دوخت.
این كفش از بزرگ‌ترین كفش‌های دنیا خواهد بود كه با یك دنیا مهر پاهای بزرگ را پناه خواهد داد، تا دیگر افسوس نداشتن پاپوش را نچشند. پزشك هوشمندی هم‌كلام علیخانی را دریافت كرده است كه از پزشكان كشور خواسته تا برای بیماری مرتضی فكری كنند و او را در درمان یا هزینه درمان یاری دهند. در پشت صحنه ماه‌عسل توانمندان دست نیازمندان را می‌گیرند و انسانیت خود را به نمایش می‌گذارند و اصل و ذات تولید برنامه‌ای مانند ماه‌عسل همین است:
چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار ‌
در همین حین، فضل‌الله شریعت‌پناهی مدیر گروه اجتماعی شبكه 3 و ناظر پخش در استودیو حضور دارد تا مبادا كوچك‌ترین مشكلی برای برنامه پیش آید.
او سال‌هاست برنامه ماه عسل را حمایت می‌كند. از او درباره تداوم برنامه‌ای مانند ماه‌عسل پرسیدم و او گفت: با توجه به این كه در سال‌های گذشته برنامه ماه عسل یكی از بهترین ویژه‌برنامه‌های افطار شناخته شده، دوستان پیشنهاد دادند این برنامه دوباره تكرار شود با همان اسم، چون مردم نسبت به این اسم ذهنیت خوبی دارند، كه اگر اسم عوض شود، برنامه كاملا تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد. من هم با توجه به استقبال مردم و مطلوبیت برنامه دلیلی نمی‌دیدم این برنامه نباشد، البته اجرای آقای علیخانی تاثیر زیادی در موفقیت ماه‌ عسل دارد.
شریعت‌پناهی دلیل خاص بودن موسیقی تیتراژ برنامه ماه عسل را صدای مهدی یراقی دانست و گفت: مخاطبان صدای این خواننده را كمتر شنیده‌اند، به همین دلیل برای آنها جذابیت دارد.
ناظر پخش برنامه ماه عسل یكی دیگر از دلایل موفقیت برنامه ماه عسل را انتخاب یك كارگردان ثابت برای آن دانست و گفت: كارگردان یك برنامه ظرایف كار را از نظر فنی بهتر می‌شناسد و در این شب‌ها كه به طور ثابت از آقای طاهری استفاده كردیم با كار آشنا شده و در طول برنامه راحت‌تر كار می‌كند.
دكور برنامه ماه عسل همه سال‌ها جذابیت خاص خود را برای مخاطب داشته است، اما امسال دكور این برنامه نتوانسته نظر مخاطبان را با خود همراه كند، ولی پیمان قانع طراح دكور ضمن رضایت از كار امسالش در برنامه ماه عسل گفت: رنگ‌هایی را استفاده كردیم كه شادی و انرژی را به مخاطب القا كند. من اعتقادی به این گفته ندارم كه برای القای روح معنویت باید از رنگ‌های تیره استفاده كرد! البته قبول دارم دكور امسال به جذابیت دكور فیروزه‌ای 2 سال گذشته نیست، اما آن سال ما مكان خوبی داشتیم، استودیو 14 فضای خوبی بود كه بتوانیم دكور لازم را در آن بسازیم، اما امسال این استودیوی كوچك به دو بخش تقسیم شده و دست ما را بسته است. ما در این دكور فضا را به گونه‌ای طراحی كرده‌ایم كه به فضای جوان و شادابی بیشتر نزدیك شویم. احسان علیخانی صحبت‌های قانع را كامل كرد و گفت: امسال هنوز به دكوری كه مد نظرمان است نرسیده‌ایم. اما طراح دكور هم هنوز دست از خلاقیت برنداشته و در حال كامل كردن دكور است.
 
برنامه با همه هیجاناتش به دقایق آخر نزدیك می‌شود. اما یك ساعتی كه من در استودیو و فاصله چندمتری این برنامه به تماشای آن مشغول بودم، خیلی زود گذشت. اما شاید باورتان نشود كه چهره سراسر نگران مادر مرتضی در انتهای برنامه، تبدیل به موجی از امید و لبخند و شكوفایی شده بود؛ طوری كه انگار با یك شخصیت دیگری روبه‌رو شده بودیم. قدم‌های مرتضی بلندتر از یك ساعت قبل بود، دیگر از سنگینی جثه‌اش بر دوش مادرش كم شده بود. با هم بر سر سفره افطار نشستیم. آقای علیخانی مدام می‌گفت: مرتضی آماده‌باش می‌خواهیم برویم پیش علی‌ كریمی، علیخانی می‌خواست در اولین گام یكی از مهمترین آرزوهای مرتضی را برآورده سازد و او را ببرد تا از نزدیك كریمی را ببیند و به اولین آرزوی فوتبال خود برسد.
سر سفره افطار علیخانی می‌گوید: این بهترین افطاری است كه می‌خورم، چون كنار مرتضی و مادرش هستم و می‌بینم امید به زندگی به آنها راه یافته است، می‌بینم مرتضی دیگر نمی‌خواهد خودش را در خانه حبس كند، بگذار برخی بگویند علیخانی تظاهر می‌كند، اما مهم این است كه من به نیت خود جامه عمل پوشانده‌ام و نشان داده‌ام كه ماه رمضان، ماه خداست، ماهی كه باید به دیگران كمك كرد.
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir
 
مطالب پیشنهادی:
 گفت‌وگو با وحید جلیلوند بازیگر نقش غیاث‌الدین در «نردبام آسمان»
گفت و گو با نیوشا ضیغمی؛ بازیگر «در چشم باد»
گزارشی از پشت صحنه جدیدترین سریال علیرضا افخمی برای ماه رمضان
با علی دهكردی، بازیگر سریال‌های مسافر زمان و سایه تنهایی
نيم‌روزی در پشت صحنه سريال رستگاران