شبکه نمایش خانگی از اوایل امسال با حواشی و اتفاقهای مختلفی روبهرو بود؛ اتفاقهایی که باعث شد برآیند کل فعالیتهای این شبکه، چندان هم خوشایند و قابل توجه نباشد. «ابله» و «عشق تعطیل نیست» میتوانست دو اتفاق ویژه امسال شبکه نمایش خانگی باشد، اما عملا به جایی نرسید. «ابله» برخلاف انتظاری که از کمال تبریزی میرفلت به هیچ عنوان مخاطبان را راضی نکرد و «عشق تعطیل نیست» با کپیبرداری از «فرندز» و کیفیت بسیار پایینی که داشت، یکی از بدترین سریالهای شبکه نمایش خانگی از ابتدا تا الان اسم گرفت. امسال سه پروژه «شاهگوش»، «شوخی کردم» و «قلب یخی3» هم بالاخره بعد از چندین ماه تاخیر، همزمان با بازیهای جامجهانی توزیع شد و هیچ بازتابی هم نداشت. «سفر هنرمندان به برزیل» هم از جمله اتفاقات پرحاشیه امسال بود. جواد هاشمی با جمع کردن هنرمندان و بردن آنها به برزیل برای تماشایی بازیهای جامجهانی، شدیدا خودش را در مظان اتهام قرار داد. محصولی که نهایتا از این سفر به دست آمد. اما هیچ جذابیتی برای مخاطبان نداشت و آخر هم مشخص نشد هاشمی از این اقدام، دنبال چه چیزی بوده است. ساخت فیلمهای به اصطلاح «زیرشانه تخممرغی» هم امسال با قدرت در شبکه نمایش خانگی ادامه پیدا کرد و سحر قریشی، نیما شاهرخشاهی و علی صادقی، همچنان به عنوان سردمداران بازی در این گونه فیلمها، بازار را همچنان در دست خودشان گرفتند. مسئله قابل توجه دیگر، رویکرد این شبکه به فیلمهای هالیوودی بود. سه فیلم «گرگ وال استریت»، «کیکاس» و «پلیس آهنی» امسال به شکلی کاملا عجیب و البته تا حدی مضحک در این شبکه توزیع شدند و تا مدتها مورد توجه سایتهای مختلف خبری بودند. یکی از مهمترین حرکات رو به جلوی شبکه نمایش خانگی در سالی که گذشت. جلوگیری از سوءاستفادههای مختلف بود. امسال بیشتر فیلمها با کیفیت درجه یک به بازار آمدند و از توزیع فیلمهای روی پرده به اسم محصول نمایش خانگی خبری نبود. با این حال اما در زمینههایی سوءاستفادههایی صورت گرفت که میشود از کنارشان گذشت. صبح در گزارشی مفصل، عملکرد شبکه نمایش خانگی را در یک سال گذشته بررسی میکند.
بازندههای کارگردان
بیژن بیرنگ/ عشق تعطیل نیست
بیژن بیرنگ قصد داشت برای «عشق تعطیل نیست» سنگ تمام بگذارد. برای سریالش دکور سخت و نقشهای اصلی را به دو سوپراستار سینما سپرد. محمدرضا گلزار و مهناز افشار اولین برگ برنده بیرنگ بودند «عشق تعطیل نیست» بعد از چند بار تاخیر بالاخره ششم بهمن آمد. از مهناز افشار اما خبری نبود و مخاطبان تنها در دو قسمت ابتدایی صدا او را شنیدند! سریال بیرنگ خیلی زود با واکنش منفی مخاطبان روبهرو شد. او در صفحه شخصی در صدد توضیح برآمد اما قسمتهای بعد دیگر جایی برای دفاع نگذاشت. بزرگترین ضعف سریال، نوع ساختار آن است؛ کارگردان میخواست سریالی به سبک «خانه سبز» و «همسران» بسازد. غافل از این که دوره این نوع سریالسازی تمام شده حتی اگر بازیگرانش افشار و گلزار باشند. بدتر از این که «عشق تعطیل نیست» تجربه تلخ دیگری برای شبکه خانگی رقم زده، بیرنگ سریال را در پنج قسمت مام کرده و قصد دارد سال 94 ادامه آن را با بازیگران جدید بسازد!
قلب یخی/سامان مقدم
سامان مقدم خیلی تلاش کرد با سر و سامان دادن به سریال «قلب یخی» حداقل خوشقولیاش را ثابت کند اما اسم این سریال دیگر برای مخاطب اعتباری نداشت. «قلب یخی» ابتدا توسط محمدحسین لطیفی به بازار آمد اما با پایان فصل اول، کارگردان، بازیگران و کل قصه عوض شد. بعد از آن هم روند بینظمی سریال ادامه یافت تا وعده سازندگان برای انتشار منظم سریال رنگ واقعیت نگیرد. تهیه کننده قول داده بود که سری جدید سریال به طور کامل روایت میشود مثل فصل اول روی هوا نخواهد ماند. اما این فصل هم نیمهتمام رها شد. بینظمی در فصل سوم ادامه داشت تا این که ابتدای سال سامان مقدم با نگارش یک یادداشت وزارت ارشاد، شرکت پخش و تهیه کننده را به خاطر عدم توزیع ادامه سریال تهدید به افشاگری کرد. این بار سریال بهطور کامل به بازار آمد و پروندهاش بسته شد اما گویی نه خالی آمده و نه خالی رفته.
سیدجواد هاشمی/سفر هنرمندان به برزیل
بازار حمایت از تیم ملی فوتبال کشورمان امسال خیلی داغ بود. هنرمندان هم در قالب پروژه «یار دوازدهم» تصمیم داشتند به برزیل بروند تا ضمن حمایت از ملیپوشان دریک فیلم مستند شرکت کند؛ به کارگردانی محمدحسین لطیفی و تهیهکنندگی سیدجواد هاشمی، حامی مالی بدقولی کرد، لطیفی کنار کشید و خیلی از هنرمندان قید سفر را زدند و رفتند سراغ پیشنهادات شفافتر، سیدجواد هاشمی اما ماند به همراه چند نفر دیگر به برزیل رفت و خودش تصمیم گرفت علاوه بر تهیهکنندگی، کارگردانی پروژه هم باشد اتفاقات و حواشی برزیل که خاطرتان هست؛ شلوارک و شایعه و واکنش و... هاشمی اما ذکاوت به خرج داد و همه اتفاقات را به خدمت گرفت و از دل آنها پنج قسمت بیرون کشید. تا الان دو قسمت از این مجموعه وارد شبکه نمایش خانگی شده اما هیچکدام نتوانستهاند رضایت مخاطبان را به دست بیاورند. شاید اگر هاشمی همه اتفاقات را در قالب یک قسمت تدوین و منتشر میکرد نتیجه کارش موفقتر از آب درمیآمد.
کمالتبریزی/ ابله
وقتی اعلام شد کمال تبریزی هم قرار است به شبکه نمایش خانگی بیاید تحلیلگران این اتفاق را نشانهای از رونق بازار این شبکه تعبیر کردند. «ابله» در همان قسمتهای ابتدایی سریالی بلاتکلیف و گیج بود که هرگز نشانی از کمالتبریزی نداشت، حتی بازیگرانش به این مسئله اشاره کردند و معتقد بودند متوجه فیلمنامه علیرضا طالبپور نمیشوند. گریمهای سنگین هم نه تنها گرهای از سریال باز نکرد که حالا پاشنه آشیل شده. ضعفهای متعدد سریال و شکست آن در شبکه خانگی سازندگان را مجبور کرده پرونده «ابله» را به جای 25 قسمت در 12 قسمت تمام کنند پیشتر درباره ناکامی کمالتبریزی بهطور مفصل نوشتهایم و گفتیم چرا سریال به هیچعنوان مخاطبان را راضی نکرده است. آنچه الان مشخص است اینکه روند نزولی کمالتبریزی بعد از سینما به شبکه نمایش خانگی رسیده و این برای کارگردان خوشنام سینمای ما جای نگرانی دارد.
ناکامهای بازیگر
مهناز افشار
مهناز افشار بعد از مدتها بازی امسال تصمیم گرفت در سریالی برای شبکه نمایش خانگی بازی کند؛ سریالی که پیشبینی میشد به خاطر همکاری موافق افشار با محمدرضا گلزار، به اثر موفق بدل شود. افشار در چهار قسمت حضورش در «عشق تعطیل نیست» بازی خوبی از خودش به نمایش گذاشت اما ساختار مجموعه در کل، راضی کننده نبود. افشار اواسط ضبط سریال باردار شد و حتی اگر سایر مشکلات از قبیل مسائل مالی، کیفیت بد سریال و... پیش نمیآمد هم نمیتوانست با گروه ادامه همکاری دهد. با این حال اما او تا لحظه آخر پای سریال بیرنگ ایستاد حتی در اینستاگرامش برای این سریال تبلیغ کرد و بعد از اینکه متوجه شد سریال ار روی «فرندز» کپی شده هم واکنش منفی به این سوءاستفاده نشان نداد و فقط در پاسخ به یکی از کامنتها نوشت که متاسفانه سریال راضی کننده نبود، بعید به نظر میرسد تمایل داشته باشد دیگر برای بازی در سریالی به شبکه نمایش خانگی پا بگذارد.
محمدرضا گلزار
او چند سال قبل با سریال «ساخت ایران»، حضور در شبکه نمایش خانگی را تجربه رده بود و به نظر میرسید به خاطر آن تجربه ناخوشایند چندان هم تمایلی به بازی در سریالهای این شبکه نداشته باشد اما به هر حال بازی در «عشق تعطیل نیست» را پذیرفت. در واقع میشود گفت که به بیژن بیرنگ و همکاری موفق قبلیاش با اقشار در «آتش بس» اعتماد کرد و دست آخر هم به نتیجه قابل قبولی نرسید. در تمام مراحل ساخت سریال، هیچوقت خبر با نظری انتقادی درباره کیفیت سریال منتشر نشد و او حتی بعد از فراگیر شدن موج اعتراضی به قضیه کپیبرداری از فرندز هم واکنشی نشان نداد. با این حال اما او هم مثل سایر بازیگران، از ادامه همکاری با بیرنگ سرباز زد و بعد از پایان شش قسمت از پروژه کنارهگیری کرد. حضور در این سریال برای گلزار که این چند وقت فیلم خاصی هم از او به نمایش در نیامده، اتفاق ناخوشایندی بود.
هانیه توسلی
اعتماد به کمالتبریزی این بار برخلاف سایر مواقع، برای بازیگرانش اتفاق خوشی به همراه نداشت. هانیه توسلی که اوایل حضور در پروژه «ابله»، مدام از گریمهای مختلفش در این سریال عکس منتشر می کرد و به خاطر این همکاری خوشحال بود نهایتا روز گذشته صبرش تمام شد و نسبت به کیفیت پایین این سریال اعتراض کرد. او در صفحه اینستاگرامش متن بلندی نوشت و اعلم کرد نتیجه کار چیزی نبود که انتظارش را داشته اما به هر حال تجربه است و... در آخر هم نوشته که باید حواسش را جمع کند چون خیلیها سر قول و قرار و امضایشان نیستند. با وجود تمام ضعفهای «ابله» توسلی یکی از بهترین بازیهایش را به نمایش گذاشت و میشود از او به عنوان یکی از برگ برندههای اصلی سریال نام برد. اما به هر حال «ابله» اثر قابل قبولی از آب درنیامد و میشود نتیجه گرفت که حضور در «ابله» به طور کلی اتفاقی خوبی برایش نبود.
رامبد جوان
تیزرهای اولین قسمت مجموعه «کوچه مروارید» زمانی در ابتدای فیلمهای شبکه نمایش خانگی به نمایش درآمد که رامبد جوان به واسطه حضور در «خندوانه» شدیدا در اوج قرار داشت. آن زمان «خندوانه» یکی از پرمخاطبترین برنامههای تلویزیون بود و خب طبیعی بود که حضور جوان در هر پروژه به ف روش آن کمک میکرد در تیزرهای این مجموعه تصاویری شاد از رامبد به همراه عروسکها به چشم می خورد و اینطور به نظر میرسید که باید منتظر اتفاق ویژهای در این مجموعه بود. محصول نهایی اما با وجود اینکه یک سر و گردن از کارهای کودک این اواخر بالاتر بود اما باز هم مشکلاتی اساسی داشت. یکی از موارد منفی مجموعه، حضور خود رامبد بود. او بر خلاف انتظار، یکی از معمولیترین بازیهایش را به نمایش گذاشت و از انرژی کارهای قبلیاش اصلا خبری نبود. جوان حتی زمانی که به عنوان میهمان، یک قسمت در «کلاه قرمزی» حضور داشت انرژی بیشتری صرف کرد تا «کوچه مروارید».
بازندههای بازیگران
سحر قریشی
وقتی تلویزیون ممنوعالکارش کرد، در اوج محبوبیت قرار داشت. او راهش را به سمت شبکه نمایش خانگی کج کرد و تبدیل به گزینه اول کارگردانان شد. حضور او در این رسانه به قدری پر رنگ بود که هیچ وقت در و دیوار سوپرمارکتها از پوستر فیلمهایش خالی نشد. قریش این روند را از سال 89 شروع کرد و همچنان به حضور پر تعدادش در فیلمهای ویدئویی سوپرمارکتی ادامه میدهد، او امسال هم پای ثابت فیلمهای ویدئویی بود، فیلمهایی که وجه مشخصه همه آنها داستانهای سطحی و ساختار دمدستی و بسیار ارزان قیمت آنهاست. فیلمهایی که میخواهند با صرف کمترین هزینه و فقط به واسطه حضور این بازیگر به فروش خوبی دست پیدا کنند. البته از آنجایی که سحر قریشی دستمزد خوبی برای بازی در این فیلمها میگیرد، به اکثر پیشنهادهایش پاسخ مثبت میدهد و در نهایت خروجی کارهایش هم میشود فیلمهایی مثل «رجب آرتیست میشود» و...
نیما شاهرخشاهی
از جمله بازیگرانی است که گمان میشد بتواند مسیری درست در سینما و تلویزیون طی کند. نیما شاهرخشاهی یکی از پرکارهاست اما برایش فرقی هم نمیکند چه نقشی به او پیشنهاد شود، چون در هر فیلمی با هر نقشی با هر ویژگی که فکرش را بشود کرد، میشود نشانی از او پیدا کرد. شاهرخشاهی با فیلم «مکس» و «پارکوی» به میدان آمد و به نظر میرسید بتواند یکی از بازیگران خوشآیته سینما باشد اما از یک جایی به بعد سر و کلهاش حتی در فیلمهایی مثل »رفیق فابریک»، «لاکلنگ» یا حتی «عطسههای نحس» محسن افشانی هم پیدا شد بعد از 10 سال حضور در سینما و بازی در 20 فیلم سینمایی و 12 فیلم ویدئویی شاید بشود از همان فیلم اولش یعنی «پارکوی» به عنوان بهترین اثرش نام برد و دیگر هیچ. به تازگی از نیما شاهرخشاهی فیلم «رجب آرتیست میشود» وارد بازار شبکه نمایش خانگی شده و نشان میدهد این بازیگر قصد ماندن و فعالیت در همین مسیر را دارد.
مهران احمدی
بازیگر خوبی است اما در «ابله» موفق نبوده هم سریال ضعیف است و هم اصلا مهران احمدی مناسب این نقش نیست. احمدی نقش اصلی را بر عهده دارد و بیش از دیگر بازیگران در سریال دیده میشود. او نقش یک فیلمنامهنویس را بازی میکند که برای تکمیل متنش وارد بازی زندگی چند آدم شده. این نقش هم مثل خیلی از دیگر نقشهای «ابله» بلاتکلیف است و با بازی احمدی دچار تکلف هم شده. فیزیک و چهره مهران احمدی بیشتر مناسب نقشهای جدی است؛ اگر هم قرار است رنگ و لعاب کمدی داشته باشد میتواند از جنس فیلم «هیچ» باشد. فانتزی کاراکتر خیلی بالا است و اصلا روی چهره جدی احمدی ننشسته است. منگی کاراکتر به همراه تکرار تکیهکلامها هم نتوانسته این شخصیت را بانمک کند و برعکس پاشنه آشیل شده. تجربه شکست خورده «ابله» بیش از همه باید رنگ هشداری برای مهران احمدی باشد تا در ادامه سراغ نقشهایی برود که در خلق آنها استعداد دارد.
علی صادقی
بازیگر محبوبی است اما قدر خود را نمیداند و بر یک مدار حرکت میکند. علی صادقی امسال خیلی پرکار نبود نه در سینما و نه در تلویزیون. در شبکه خانگی دو فیلم با بازیاش وارد بازار شد که از قضا مثل دیگر تجربیات قبلیاش بود. با این حال علی صادقی از بازیگران رکوردار فیلمهای ویدئویی است. «مردها فرشته نیستند» که تولید دو سال پیش است، امسال در میان اعتراض علی صادقی عرضه شد. «اخیرا فیلمی با عنوان «مردها فرشته نیستند.» با مونتاژی که مورد قبول کارگردان نیست در این شبکه توزیع شده است. این فیلم آهنگ و صدای خوبی ندارد و کارهای بیکیفیتی از این دست باعث اعتراض تعدادی زیادی از مردم که در خیابان با آنها برخورد کردهام، شده است در حالی که این اتفاق هیچ ارتباطی به من ندارد.» او امسال فیلم «بوف 2014» را هم در شبکه خانگی داشت؛ فیلمی ضعیف که تنها وزن کارهای ضعیف این بازیگر را اضافه میکند.
اتفاقات عجیب
احیای سینمای فارسی
در چند سال اخیر شبکه نمایش خارجی شاهد انواع و اقسام اسمهای عجیب و موضوعات غریب بوده. این بار در اتفاقی تجربه نشده فیلمی به بازار آمد که نامش عینا از یک فیلمفارسی دهه پنجاه کپی شده: «رجب آرتیست میشود.» همانطورکه چندی پیش نوشتیم سازندگان «رجب آرتیست میشود» به خاطر شباهت درون مایهاش با آن فیلم معروف، سراغ این وامگیری رفتهاند و به این اسم رسیدهاند. آنطور که در خلاصه داستانش آمده، فیلم داستان رجب و نامزدش بلور است که در پی رسیدن به رویای بازیگری از ده خود به تهران آمدهاند و سیاهی لشگر شدهاند اما خانوادهشان از این موضوع بیاطلاعند و قصد میکنند به دیدنشان بیایند... این گزارش بازتاب زیادی در سایتهای خبری داشت و کاربران هم به شیوههای مختلف به آن واکنش نشان دادن.
هالیوودیهای مضحک
امسال هم شبکه خانگی شاهد چند اتفاق عجیب و مضحک بود. البته این که تعدادشان کم است جای خوشوقتی دارد. سه اتفاق مضحک مربوط به فیلمهای گرگ والاستریت، کیکاس و پلیس آهنی است. انتشار اولی هم عجیب بود و هم پر سر و صدا فیلم را خریدیم و دیدیم دوستان انصافا خیلی خوب گرگ والاستریت را کات زدهاند و موارد فوق منشوری را به خوبی بیرون گذاشتهاند وضع دیالوگها هم همینطور بود و معدلها گویای نسخه اصلی بعد متوجه شدیم از جانب تهیهکننده یک نسخه برای کشورهای اسلامی تدوین شده و همهچیز زیر نظر خودش بوده، اتفاق بد برای Kick-ass رخ داد، درحالی که اسم این فیلم آمریکایی روی پوستر خودنمایی میکرد، ترجمه آن شد ابرقهرمان! عجیبترین مورد ما به دوبله و انتشار فیلم پلیس آهنی برمیگردد. این فیلم بهطور واضح ایران را کشوری تروریست معرفی میکند که یک مشت روبات قرار است برای انجام عملیات ضدتروریستی به آن بیایند!
نصفهکاره ماندهها!
شبکه نمایش خانگی امسال پروژههای نیمهکاره زیادی داشت چه آنهایی که قرار بود امسال در این شبکه کلید بخورند یا ساخته شوند و چه آنهایی که یک یا چند تا از قسمتهایشان به بازار آمد و دیگر خبری از آنها نشد. سریال «ساعت صفر» به کارگردانی محمد آهنگرانی که قرار بود بعد از عید فطر کلید بخورد از جمله سریالهای بلاتکلیفی بود که هیچوقت ساخت نشد «روبیک» هم از جمله همین سریالها بود سال گذشته اعلام شد که مراحل تولیدش را میگذراند اما هیچوقت به نتیجه نرسید. از طرف دیگر آرش معیریان هم قرار بود سریالی با بازی سعید راد، امین حیایی، خاطره اسدی و... در این شبکه تولید کند که هیچوقت خبری از آن نشد. در کنار اینها با اینکه اعلام شده بود ادامه مجموعه «عقاید یک آکتور سینما» امسال ساخته میشود اما عملا چنین اتفاقی نیفتاد. امسال یک قسمت از مجله تصویر 24 هم با اجرای رضا رشیدپور هم به بازار آمد که در ابتدا متوقف شد و هیچوقت به سرانجام نرسید.
سوءاستفاده از چهرهها
بحث سوءاستفادهها در شبکه نمایش خانگی، سال گذشته به اوج خودش رسید از عرضه فیلمهای بیکیفیت و فروش دموهای کامپیوتری پرندههای خشمگین به اسم کارتون گرفته تا استفاده از تصاویر بازیگران مطرح برای فروش بالای یک فیلم امسال این اتفاق تا حدی کنترل شد و تقریبا کلاهبرداریهای اینچنینی به صفر رسید اما بحث سوءاستفاده در پوسترها همچنان به قوت خودش باقی ماند. توزیعکنندگان دو فیلم «نخودی» و «پلهآخر» برای جذب مخاطب بیشتر، دست به سوءاستفادههایی زدند که با اعتراض عوامل آنها روبهرو شد. در پوستر و کاور فیلم «نخودی»، عکسی از صابر ابر با چادر گلیگلی منتشر شده بود که با گلایه شدید این بازیگر و تهیه کننده فیلم مواجه بود روی کاور «پله آخر» هم تصویری از جامد بهداد به عنوان بازیگر اصلی منتشر شده بود در صورتی که بهداد نقشی بسیار کوتاه در این فیلم داشت. این مسئله هم اعتراض علی مصفا را برانگیخت.
گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع : روزنامه هفت صبح