چه موضوع پنهانی حاتمی کیا را در جشنواره فجر تا آن حد برافروخته بود ؟
 سخنان تند و تیز ابراهیم حاتمی‌کیا در 36مین جشنواره فیلم فجر، پس از دریافت جایزه بهترین کارگردانی، حاشیه‌ساز شد، اما فارغ از همه حواشی، مساله چیست که ابراهیم حاتمی‌کیا به‌خاطرش حاضر است به خدا شکایت ببرد؟

دلیل عصبانیت حاتمی کیا در جشنواره فجر

روزنامه اصولگرای صبح نو در یادداشتی به قلم علی‌رضا ‌قائمی نیک نوشت:
از اشاره مستقیم حاتمی‌کیا به «آن عزیز» رضا رشیدپور، می‌شود خیلی چیزها را فهمید. حاتمی‌کیا از برجسته‌کردن گفتمانی شکایت داشت که مدتی است در تلویزیون جمهوری اسلامی فراگیر شده و نمادش، آن عزیز، رضا رشیدپور است. گفتمانی که سعی می‌کند با برجسته‌کردن واژگانی نظیر «ارگان‌های خاص»، «نهادهای‌خاص»، «حمایت‌های خاص» و‌... آنها را در یک‌سو قرار دهد و خود و رفقا و همکارانشان را در سوی دیگری قرار دهد که از قضا، نه تنها خاص نیستند، بلکه کاملاً برآمده از «مردم»اند. مردم، مشتاقان برنامه‌های مهران مدیری‌اند و مهران مدیریِ مظلوم، کارگر زاده‌ای است که ماهانه کمتر از 800 میلیون حقوق می‌گیرد. مردم همان‌هایی هستند که از سیاست‌های رییس‌جمهور دولت یازدهم و دوازدهم حمایت می‌کنند و رشیدپور، مجری همان برنامه‌ای است که به‌قول صادق زیباکلام، در یک گفت‌وگوی پوچ، تنها به تطهیر سیاست‌های دولت پرداخت و در‌عین‌حال مجری هفت و مجری جشنواره هم هست. مردم همان‌هایی‌اند که طرفدار برجام‌اند و رشیدپور، «مجری مردمی»ای است که می‌کوشد ابهام‌های برجام را برای مردم توضیح دهد. در مقابل، هرچه مشکلات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی است، ناشی از همین ارگان‌های خاص است. ناشی از «اوج» است، ناشی از «سپاه» است، ناشی از «وابسته‌ها» است، ناشی از «وابستگان به نظام» است. ناشی از همان نهادهایی است که مهران مدیری و رامبد جوان هم به آنها اشاره کرده بودند. اصلاً همه مشکلات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، ناشی از همین «نهادها، ارگان‌ها، افراد و سازمان‌های خاص» است. همان‌هایی که رشید‌پور(ها) دائماً سعی می‌کنند آنها را خاص جلوه دهند. این گفتمانی است که رشیدپور و رفقایش در همان شبکه‌های یک و دو و سه که حاتمی‌کیا شکایت از آنها را به خدا می‌برد، مدت‌هاست به ترویجش پرداخته‌اند. آنها بدون هیچ رأی‌گیری، فقط به‌خاطر ارتباط با مراکز قدرت، نمایندگان مردم شده‌اند. اصلاً بگذارید دقیق‌تر بگویم، آنها خود مردم‌اند، نه حتی دقیق‌تر، مردم، آنهایند. مردم همان چیزی هستند که اینها می‌سازند. مردم، ساخته رشیدپور و مدیری و فردوسی‌پور و هفت و نود و دورهمی و خندوانه و‌... اند.
 
 لاکلاوموفه می‌گویند اگر در گفتمانی، دال مرکزی، «مردم» باشد، قطعاً آن گفتمان سیاسی است. اینکه مردم چه معنایی دارد و چطور می‌شود آن را تعریف کرد، برای فرصتی و بحثی دیگر، اما آنها که با نظریه‌های گفتمان آشنا هستند، گفتمان‌ها معنای جدیدی به دال‌ها می‌دهند. حالا گفتمان رشیدپور(ها)، گفتمانی سیاسی است که دال مرکزی‌اش، مردم است. رشیدپور(ها) هستند که دال مرکزی مردم را معنا می‌دهند. «آن عزیز» و رفقایش، مدت‌هاست دارند کار سیاسی می‌کنند و این کار سیاسی را هنری می‌نامند. آنها خود را هنرمند می‌نامند، اما کارِ به‌شدت سیاسی می‌کنند. آنها هنرمند مردمی نیستند، آنها هنرمند سیاسی هستند و مردم، دال گفتمان سیاسی آنهاست. شما خودتان قاضی اول و آخر، در آثار «این عزیزان» بگردید، اگر پیدا کردید نشان دهید که آیا آنها حتی یک اثر هنری ماندگار و فاخر از خود به‌جا گذاشته‌اند؟ آیا اثر هنری آنها فردی را به تأمل عمیق در خویشتن خویش واداشته است؟ آیا آثار هنری آنها، شما را قبل از آنکه بمیرید، می‌میراند؟ آن‌ها هیچ معنای جدیدی از هنر به مخاطب نمی‌دهند تا در پرتو آن رشد و تعالی پیدا کند. آن‌ها فقط هنر را سیاسی می‌فهمند و برای همین است که گفتمان «آن عزیزان» گفتمان سراسر سیاسی است.
 
 حالا می‌توان فریادها و شکایت‌های حرف‌های حاتمی‌کیا را فهمید. می‌توان فهمید که چرا حاتمی‌کیا، با انگشت، مستقیماً نمونه‌ای از سازندگان این گفتمان را نشان می‌دهد. حاتمی‌کیا خیلی زودتر از خیلی‌ها فهمید که در پس و پشت ساخت یک اثر هنری، چه چِ باشد چه به‌وقت شام، باید خطبه‌ای سیاسی هم خواند، مخصوصاً وقتی که هنر، در چنگال سیاسیون، در حال ذبح‌شدن است. او در 22 بهمن 1396، در 36مین جشنواره فیلم فجر، بعد از دریافت جایزه بهترین کارگردانی، در‌حالی‌که چند جمله‌ای بیشتر درباره فیلم خودش حرف نزد، خطابه‌ای سیاسی ایراد کرد، اما کاری هنری انجام داد. او برای دفاع از هنر و رهانیدن آن از چنگال سیاست‌بازی‌ها، حاضر شد به خدا شکایت ببرد و آنها که مسلمان و مومن‌اند، می‌دانند که مسلمان، چه زمانی به خدا شکایت می‌برد. او کاری سیاسی کرد تا هنر را از سیاسی‌کاری‌ها برهاند. او کاری هنری کرد.


گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: روزنامه صبح نو