آدری هپبورن: دختری زودرنج كه در مواجهه با مردان سرسختِ به تلنگری می‌شكست
پویان عسگری در یادداشتی درباره آدری هپبورن به بررسی ابعاد روانشناختی کاراکترهایی که وی ایفا می کرد, پرداخته است.

یادداشت پویان عسگری درباره ادری هپبورن به مناسبت زادروز تولدش

نازك‌طبع و نرم‌خو، حساس و شكننده. شمایل معصومیت و ملاحت و طراوت دخترانه در تاریخ سینما. دختری زودرنج كه در مواجهه با مردان سرسختِ فیلم‌ها به تلنگری می‌شكست، و خویشتن‌دار بی‌آنكه قصد جنگ داشته باشد به همراهی با آن‌ها در پایان فیلم‌ها می‌رسید.

سلاح او در فیلم‌ها ظرافت بیش از حدش بود و این نكته كه هیچ مردی حق ندارد با چنین زنی به گستاخی و خشونت رفتار كند. پس از روی متانت و وقار زنانه، مردان را وادار می‌كرد كه دوستش بدارند و به محترمانه‌ترین شكل با او رفتار كنند. به شكلی نمادین اولین حضورش در سینما، نقش شاهزاده «تعطیلات رمی» ویلیام وایلر بود. همچون شاهزاده‌ای از قصه‌های پریان پا به تصاویر متحرك گذاشت و خیره‌سری ملیح دخترانه‌ را به معصومیت ذاتی‌اش پیوند زد. از گریگوری پك فیلم وایلر و همفری بوگارت «سابرینا» و گری كوپر «عشق در بعد از ظهر» و جرج پپارد «صبحانه در تیفانی» تا كری گرانت «معما» و ركس هریسون «بانوی زیبای من» و آلبرت فینی «دو همسفر» و شان كانری «رابین و ماریان»، همه این مردان در طول فیلم‌ها مقهور شخصیت خاص‌ او می‌شدند و تحت‌تاثیر تمایلش به برقراری رابطه عاشقانه قرار می‌گرفتند.

ادری هپبورن همیشه در فیلم‌ها نقش دختر عاشق‌پیشه‌ای را برعهده داشت كه از تقابل معصومیت درونی با سبعیت دنیای بیرونی، رنج می‌برد و سپر دفاعی‌اش برای مقابله، همچون شاهزاده‌های قصه‌های پریان غرق شدن در احساس امن برآمده از یك رابطه عاشقانه بود. اما ایده معصومانه هپبورن در مواجهه با پیچیدگی‌های جامعه و سینمای آمریكا در نیمه دوم دهه شصت میلادی، بیش از حد ساده و تخت بنظر می‌رسید و به همین خاطر تصویر ادری برای یك دهه از سینمای آمریكا محو شد. اواسط دهه هفتاد و بعد از سرخوردگی عمومی، بار دیگر و این‌بار در قامت زنی‌ میانسال و با چروك‌هایی بر چهره در «رابین و ماریان» ظاهر شد.

فیلم ریچارد لستر كه به رابطه میان‌سالانه رابین هود و معشوقه‌اش ماریان اختصاص داشت، هم در حكم بازسازی شمایل‌های عاشقانه هالیوود كلاسیك بود و هم در نسبت با فرم جدید فیلمسازی و شكل تازه واقع‌گرایی در سینمای آمریكا، ناقوس مرگ زیبایی‌شناسی كلاسیك فیلم آمریكایی را به صدا در می‌آورد. پایان فیلم و مرگ خودخواسته زوج، بمثابه ورود به عصری تازه بود. پس «آرواره‌ها» و «جنگ ستارگان» و سایر فانتزی‌های نوجوان‌پسند پسرانه از راه رسیدند و دیگر كمتر كسی از خود برای تماشای حضور ملیح و معصومانه یك دختر زیبارو اشتیاق نشان داد.

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: اینستاگرام فیلم نیوز