قاتلین حقیقی کدامند؟ سلبریتی ها یا مردم ؟
شاید اگر توقع مردم از کیفیت اثر هنری بالاتر رود هم هنرمندان مستعدتری ظهور نمایند و هم کیفیت هنر ارتقاء یابد.

چگونه بحران سلبریتی بازی کمر هنر را میشکند؟

هرگاه هنر در جامعه ای افت نمایید, فرهنگ آن کشور, مسیری رو به سقوط و انحطاط را در پیش خواهد گرفت. بحث بر سر سوی دهی و هدف دار کردن جریانات هنری به نفع اغراض سیاسی, اجتماعی, تجاری و ... نیست. بلکه اکنون بحث بر سر هنر, در خالص ترین شکل و ماهیت آن است. هنر برای هنر, برای زیبایی و ماندگاری, برای نوازش روح و تقویت سواد بصری...

یکی از بحران هایی که این روزها, به بدنه اصلی هنر و هنرمندان حقیقی آسیب می زند, مساله تجاری شدن هنر و پدیده نوظهور سلبریتی بازی ست. این بار دیگر مقصر خود سلبریتی ها و یا چهره های مشهور نیستند, بلکه برای اولین بار قرار است مردم همیشه شاکی و همیشه ناراضی مورد انتقاد قرار بگیرند. چرا که گاهی معیار مردم, برای دیدن و یا شنیدن آثار هنری, بیش از خود اثر, شهرت خالق اثر می شود.

به عنوان مثال: یک چهره مشهور و پر طرفدار سینمایی, اقدام به برپایی نمایشگاه نقاشی, مجسمه سازی و یا عکاسی و ... می کند. اکثر مردم به هوای گرفتن سلفی با آن چهره مشهور, و یا داشتن اثری هنری با نام و امضای آن سلبریتی در منزل شان, از نمایشگاه دیدن میکنند و آن نمایشگاه, بسیار مورد استقبال قرار میگیرد.


وقتی مردم هنرنشناس می شوند!

اما اگر یک چهره مشهور سینما یا موسیقی, اقدام به برپایی نمایشگاهی با موضوع آثار هنرهای تجسمی نمود, به معنی احاطه و اشراف و توانایی هنری کامل وی در آن زمینه نیست. چه بسا نمایشگاه های بسیاری که افراد مشهور سینمایی برپا نمودند ولی آثارشان از کیفیت بسیار نازلی برخوردار بود, و مردم صرف وجود نام آن هنرمند مشهور سینما یا موسیقی پاپ بر روی آثار هنر تجسمی, آن آثار را فوق العاده و بدون نقص خواهند دانست.


مرگ هنر و هنرمند

و این مساله موجب خواهد شد که به تدریج سواد بصری و سلیقه عمومی مردم در مورد آثار هنری تنزل یابد و به جای آنکه به اثر هنری که خلق می شود بنگرند, به خالق اثر نگاه کنند و به بیانی دیگر مردم هنرنشناس شوند و تلخ تر آنکه , هنرمندان حقیقی عرصه هنرهای تجسمی که از خاصیت سلبریتی بودن به واسطه عدم حضور در سینما و یا عرصه خوانندگی پاپ برخوردار نیستند و تمام تمرکز, انرژی و عشق شان را معطوف هنرشان و خلق آثارشان نموده اند, این گونه در چنین منجلابی فرو خواهند رفت و غرق خواهند شد.

این مساله فقط در حوزه هنرهای تجسمی نیست که , آثار هنری را دچار ضعف و نقصان کرده است؛ ورود سلبریتی ها به عرصه های موسیقی, اجرا, دکلمه, گویندگی و ... نیز, اختلالات خود را ایجاد نموده است.

مثلا کنسرت فلان نوازنده سرشناس با دکلمه بازیگر فیلم های سینمای تجاری... خامی صدا و عدم تسلط بازیگر مشهور به قواعد دکلمه؛ اجرایی ضعیف را منجر می شود, که نتیجه نهایی اش, افت سواد شنیداری مردم و تنزل حس زیبایی شناسی, در جامعه خواهد بود.

بازیگرانی که پا در کفش گویندگان خواهند کرد

یا حتی اجرای نریشن های فوتبال توسط بازیگران مشهور, علاوه بر آن که موجب بیکاری نریتورهای قوی و حرفه ای خواهد شد و ورود جوانان مستعد و کوشا به این عرصه را عملا غیر ممکن خواهد کرد نیز, در پس خود, تبعه منفیِ پایین آمدنِ توقع مردم, از نحوه اجرای نریشن را نیز به همراه خواهد داشت.

مقصر کیست؟

اینکه بخواهیم به طور قطع بگوییم مسبب چنین مساله ای, خود سلبریتی ها هستند که با اتکای به شهرت شان, به تمام حوزه های هنری و فرهنگی, دخول می کنند, حرف درستی نیست. چرا که همین سلبریتی ها با هر نحوه و کیفیتی که اثرشان را ارائه دهند از سوی مردم پذیرفته می شوند و تهیه کنندگان نیز, که حساب منافع مالی شان را می نمایند, به خوبی از این معضل استفاده می نمایند. پس میتوان گفت مثلث مردم, سلبریتی ها و عدم حمایت از هنرمندان حقیقی پدید آورنده چنین جریانی ست.

نا گفته نماند که چنین معضلی امکان ظهور و حضور چهره های جوان و مستعدی که میتوانند, در امر هنر جریان سازی مثبت نمایند, را نیز عملا غیرممکن مینماید. و به همین ترتیب درهای ورود هنرمندان حقیقی به عرصه هنر از طریق سالم و درست بسته خواهد ماند.

نویسنده: پگاه ماسوری



تهیه و تدوین: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ