بهاره رهنما: به آقای فلانی رای می‌دهیم، مگر نه؟
بهاره رهنما: من هم کم کلنجار نرفته ام اما رای بدهید حتی با ناامیدی اما انتخابتان را دور نیندازید، رای می دهیم، مگر نه؟
یک حرف: سر صحنه سریال پژمان مثل خیلی جاهای دیگر بحث بر سر انتخابات داغ است، کار به جایی می رسد که یکی از همکاران می گوید عزیزان لطفا آنهایی که می خواهند رای بدهند، به آنهایی که نمی خواهند رای بدهند زور نگویند و برعکس.

نتیجه دموکراتیک خوبی برای پایان دادن به یک بحث بی سرانجام و برگشت به فضای فیلمبرداری است، ولی مغزم هنوز هم دارد روی تک تک کلمات بچه ها و دوستانم کار می کند، تفاوت فضای امسال و فضای آخرین انتخاباتی که تجربه کردیم تفاوت فضای یک وصلت عاشقانه با یک ازدواج بی سروصدا و از روی مصلحت است، به رای ندادن اعتقادی ندارم چراکه معتقدم اگر پذیرفته ام که در این کشور زندگی کنم، نمی توانم نسبت به شرایط سیاسی و اجتماعی اطرافم بی تفاوت باشم، هر اتفاقی هم که بیفتد من به عنوان یک فرد در قبال وجدان خودم مسوول انتخاب خودم هستم حتی اگر رای من تصادفا در صندوقی بیفتد که همان یک صندوق دچار سانحه آتش سوزی یا سیل یا صاعقه بشود باز پیش خودم سهم خودم را ادا کرده ام و بی تفاوت نبوده ام، انتخاب یک مسوولیت اجتماعی است مگر بپذیرم که آدم بی تفاوت و مسوولیت گریز و بی اعتقادی به وجود وجدان اجتماعی و هنوز اندکی پاک هستم، می روم تحقیقات که ببینم چه بکنم.

از مناظره های شکل بازجویی هم چیزی نمی فهمم انتخاب ها و افراد عجیب نزدیک به هم و دور از امید ها و آرزو های شخصی من برای جوانان کشورم هستند با مسوولان دو نفر از کاندیداها مذاکره می کنم، مدیریت اجرایی یکی و اندیشه مداری دیگری برایم جذاب است چیزی که می دانم این است که می خواهم مسوولیتم را انجام دهم و میلی به حضور میدانی و تبلیغات نمایان برای هیچ کدام را ندارم، با خودم لج کرده ام، می گویم این بار اگر چنین حضوری را انتخاب کنم به شکل یک کار به آن نگاه می کنم، ولی نمی توانم جنس من نیست همان بهتر که در سکوت مسوولیتم را انجام دهم، این وسط صحبت از ردصلاحیت مجدد یکی از نامزدها می شود، شوکه می شوم بعد تکذیب می شود، فردا مرد نازنینی که سال هاست به شعور سیاسی و وطن پرستی اش ایمان دارم پیامک می دهد:

اجماع بر سر آقای فلانی (روحانی) قطعی شد.
یک پرچم ایران در لابه لای اشک هایم نمایان می شود و صفحه موبایل را تار می کند، پیامک خیس می شود حالافقط می دانم که به چه نامی رای می دهم ولی از شما چه پنهان حال عروسی را دارم که با مصلحت اندیشی به خانه بخت می رود خدا داند شاید چنین وصلتی پایدارتر باشد اما هنوز هم ته دلم برای عاشقی غنج می زند.

یک نگاه: من هم کم کلنجار نرفته ام اما رای بدهید حتی با ناامیدی اما انتخابتان را دور نیندازید، رای می دهیم، مگر نه؟
   


گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: روزنامه شرق
 


مطالب پیشنهادی:
مریلا زارعی در آستانه کشف حجاب! + عکس
سخنرانی سینماگر مشهور زن در جمع اصلاح‌طلبان
هنرمندان حامی روحانی چه می‌گویند؟
حمایت 140 هنرمند برجسته از روحانی + اسامی
رقابت عشقی لعیا زنگنه و شقایق فراهانی به بیمارستان کشید + تصاویر