هشتادمین سالگرد تولد داوود رشیدی بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون سهشنبه شب در کانون زبان فارسی برگزار شد.
پیش از آغاز رسمی این مراسم سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور پیشین کشورمان با حضور در سالن مجاور برگزاری مراسم از عکسهای مقاطع مختلف سنی داوود رشیدی و همچنین پوستر فیلمها و تئاترهایی که این بازیگر پیشکسوت در آنها ایفای نقش کرده بازدید کرد و سپس برای مدت کوتاهی نیز در مراسم حضور داشت.
اولین سخنرانی که پشت تریبون حاضر شد تا درباره رشیدی سخن بگوید داریوش شایگان فیلسوف بود.
شایگان گفت: «دوستی من و داوود به 66 سال پیش برمیگردد. ما در ژنو با هم آشنا شدیم. روز به روز من شاهد رشد او در هنر بودم. برای اولین بار اجرای او را روی صحنه تئاتر دیدم. بعد از دوستی با داوود متوجه شدم که او یک بازیگر مادرزاد است. طنز عجیبی در صحبتهایش داشت و خیلی بازیگوش بود. سفرهای زیادی با هم رفتیم و خاطرات خوبی با هم داریم.»
او ادامه داد: «اولین اثری که از داوود روی صحنه تئاتر در ایران دیدیم نمایش «آیا میخوای با من بازی کنی؟» بود و بعد از آن «در انتظار گودو» را در جشن هنر شیراز روی صحنه برد. با چشمان خودم دیدم که شخصیتهایی مثل پیتر بروک چطور از اجرای این نمایش حیرتزده شدند.»
شایگان گفت: «خوشحالم که دوستی ما بعد از بیش از 60 سال هنوز دوام دارد. امیدوارم داوود همیشه در کارش موفق باشد.»
پس از صحبتهای شایگان، خاتمی از حاضران در سالن خداحافظی کرد.
صحبتهای علی نصیریان از چگونگی ورودش به دنیای بازیگری تئاتر آغاز شد.
او با اشاره به فضا هنر تئاتر در زمانی که کارش را آغاز کرد گفت: «بعد از 28 مرداد سال 32 عدهای از ما بازیگران تئاتر که جوان و پیرو سبک و شیوهای متفاوتی در هنر تئاتر بودیم به کلاسهای تئاتر سعدی رفتیم. آقای خیرخواه و خانمی که به ما تمرین بدن میدادند از جمله استادان خوب این مجموعه بودند. بعد از آن به هنرستان هنرپیشگی تنها مدرسه تئاتر رفتیم و شاگردان شاهین سرکسیان شدیم. او فردی آگاه به تئاتر دوران خودش بود. او یکی از شیفتگان و عاشقان تئاتر بود و مسئله احساس و الهام در تئاتر را او مطرح کرد.»
نصیریان ادامه داد: «گفتن همه این خاطرات برای رسیدن به اصل موضوع که داوود رشیدی است الزامی است. در آن دوران ما با سرکسیان کار میکردیم و امکاناتمان محدود بود. ما در یک خانه تمرین تئاتر میکردیم و چهرههایی مثل شاملو و یا آل احمد میآمدند و تئاتر ما را نگاه میکردند و نظراتشان را میگفتند. آن زمان به ما گروه جوان گفتند بهتر است به جای متنهای ترجمه به سراغ تئاتر ایرانی بیایید. برای همین قرار شد قصههای صادق هدایت را اتود بزنیم و خوشبختانه تجربه خوبی شد.»
بازیگر پیشکسوت در ادامه گفت: «بعد از آن اداره هنرهای دراماتیک تاسیس شد و ما جذب این مرکز شدیم. در آنجا یکسری از فرنگرفتهها مثل منوچهر انور، خجسته کیا، پری صابری، حمید سمندریان، داوود رشیدی و... به ما آموزش میدادند و ما با تئاتر دنیا آشنا شدیم.»
بازیگر سریال «میوه ممنوعه» ادامه داد: «داوود رشیدی تئاتر تلویزیونی را پایهگذاری کرد. از ویژگیهای شخصیتی او صمیمیت و خونگرم بودنش بود که باعث میشد با دیگران ارتباط خوبی برقرار کند. او از جمله اشخاصی است که با تمام بچههای تئاتر کار کرده است. او دوست و همکار خوبی بود. به نظر من نمایش «در انتظار گودو» که داوود رشیدی آن را روی صحنه برد نقطه عطفی در نمایش ایران است. آن زمان اجرای چنین نمایشی کار بسیار سختی بود، اما داوود به شایستگی نمایش را اجرا کرد و یقین دارم او شخصیتی است که از این مدت عمر نهایت بهرهجویی را کرده است.»
اکبر زنجانپور هنرمند پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون دیگر چهرهای بود که برای صحبت در مورد داوود رشیدی پشت تریبون حاضر شد.
او درباره شخصیت داوود رشیدی گفت: «از زمانی که او را میشناسم و شاهد هنرش بودم توان و قدرتش را در صحنه تئاتر دیدم. البته در اولین فیلم سینماییاش «فرار از تله» هم دیدم که چه بازی قدرتمندی ارائه داد.»
او ادامه داد: «بچههای تئاتر با عشق و گاهی جنون کار میکنند. ما سعی میکنیم همیشه انرژی لازم را روی صحنه تئاتر داشته باشیم. حتی اگر صدایمان نقص دارد سعی میکنیم نفسهایمان را کنترل کنیم تا سه خط دیالوگ را یک نفس بخوانیم، چون برای کاری که انجام میدهیم شعف داریم و یواشیواش به جایی میرسیم که میگوییم چه روزگاری...»
پس از صحبتهای اکبر زنجانپور مجری مراسم اعلام کرد که قرار بود عزت الله انتظامی هم در مراسم حضور داشته باشد که به دلیل درد پا نتوانست در مراسم حاضر شود و متنی را به نقل از عزت الله انتظامی خواند. انتظامی در این متن تولد هشتاد سالگی دوست دیرینهاش را تبریک گفته و برای او آرزوی سلامتی کرده بود.
محمدرضا عارف معاون اول دولت اصلاحات از دیگر چهرههایی بود که به دلیل کسالت نتوانست در مراسم حضور داشته باشد و به نیابت از او پسرش هدیه را به داوود رشیدی تقدیم کرد.
هوشنگ گلمکانی روزنامهنگار و منتقد سینما نیز از دیگر افرادی بود که برای صحبت درباره داوود رشیدی پشت تریبون حاضر شد.
او در ابتدای صحبتهایش گفت: «من قصد سخنرانی ندارم، فقط دوست دارم نکتهای دباره نقش و تاثیر داوود رشیدی در بازیگری سینمای ایران بگویم. اولین بازیگران سینمای ایران از اهالی تئاتر بودند و تعدادی هم اهل رادیو. زمانی بود که برخی نگاه سنتی به نمایش داشتند و هنوز تئاتر مدرن به ایران نیامده بود. در اواخر دهه 1330 و در اولیل دهه 1340 غلبه فیلمفارسی باعث شد تئاتریها از سینمای فارسی روگردان بشوند و سینمای ایران بازیگران خودش را تولید کند. تئاتریها با تولید فیلمی مثل «گاو» با سینما آشتی کردند.»
جعفر والی بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر از دیگر دوستان و همکاران رشیدی بود که درباره او صحبت کرد.
والی گفت: «چه سعادتی است که آدم درباره دوستش حرف بزند. من با خانواده داوود نسبت دور فامیلی دارم که هر چه زمان گذشت نزدیکتر شدیم. همیشه مادرم از داوود حرف میزد که برای تحصیل به خارج از کشور رفته است. وقتی به ایران آمد به دیدنش رفتیم چه روزی بود آن روز. بعد داوود به اداره تئاتر آمد من هم آن زمان در تئاتر مشغول کار بودم ما در تئاتر آن زمان تجربه فرنگ رفتهها را کم داشتیم این سعادت برای اولین بار نصیب من شد که در نمایش داوود نقش دلقک را بازی کردم. خودم از آن کار خیلی راضی بودم.»
بعد از صحبتهای جعفر والی، مرضیه برومند پشت تریبون حاضر شود و صحبتهایش را با خیر مقدم گفتن به احمد مسجد جامعی آغاز کرد.
برومند گفت: «من به عنوان خواهر خانم آقای رشیدی نان زیر کبابشم، اما حضور من در عرصه تئاتر به دوران دبیرستان برمیگردد که در زمینه تئاتر فعالیت میکردیم و گهگاه بین مدارس منطقه یا با مدارس پسرانه مسابقاتی را برگزار میکردیم. خواهرم احترام برومند آن زمان مجری تلویزیون بود. او یکی از محبوبترین و دوست داشتیترین مجریان آن زمان و باعث افتخار همه ما بود. زیبا شعر میخواند و ناگهان بدون آنکه زمینهای وجود داشته باشد خواهرم با آقای رشیدی آشنا شد. آن زمان غلامحسین ساعدی مطبش کنار مدرسه ما بود و ما نمیدانستیم او همان گوهرمراد است. بعد از اینکه سوسن تسلیمی که دوست صمیمی من بود مادربزرگش را پیش او برد متوجه شدیم او همان گوهرمراد است و غلامحسین ساعدی دوست صمیمی داوود رشیدی هم بود و البته شاهد عقد داوود و خواهرم هم شد.»
کارگردان سریال «مدرسه موشها» گفت: «متاسفانه تا بحال هیچ کس از تاثیراتی که داوود رشیدی در سینما و تئاتر کودک گذاشته است صحبت نکرده است. شاید هم از کوتاهی من بوده که در مصاحبههایم از فعالیتهای او نگفتهام. اگر سینما یا تئاتر کودکی وجود دارد مدیون زحمات رشیدی است. او پایهگذار تئاتر کودک در ایران در سالهای 1351 تا 1353 بود. آن زمان ما گروهی بودیم که در مرکز کانون پرورش فکری کودکان تئاتر کار میکردیم و مربیهایی داشتیم که برخی از آنها از فرنگ آمده بودند. به مرور چیزی که توسط آنها به ما تعلیم داده میشد مورد نقد ما بود و خیلی حاضر به تبعیت از آن نبودیم و در یک زمان همه ما تصمیم گرفتیم که دیگر در این گروه نباشیم.»
او ادامه داد: «در چنین شرایطی رشیدی رئیس واحد نمایش تلویزیون بود که مثل گروه فیلم و سریال حال حاضر عمل میکرد. در زمان مدیریت داوود رشیدی بسیاری از سریالهای ماندگار تلویزیون مثل «دایی جان ناپلئون»، «سلطان صاحبقران»، «تلخ و شیرین» و... ساخته شد. تا قبل از آن به یاد نمیآورم سریالی در تلویزیون ساخته شده باشد. آن زمان آقای رشیدی به ما گفت میتوانید به تلویزیون بیایید آن زمان فکر نمیکردم چون خواهر همسرش هستم این پیشنهاد مطرح شده است. فکر کردم تلویزیون به چنین تحولی نیاز دارد و کم کم گروه تئاتر امروز در تلویزیون بنیان گذاشته شد و کارهای خوبی برای کودکان تولید شد.»
کارگردان سریال «آب پریا» ادامه داد: «اگر چنین سابقهای وجود نداشت. بعد از انقلاب کارهایی مثل «مدرسه موشها»، «خونه مادربزرگه» و... ساخته نمیشد. همه اینها مدیون زحمات داوود رشیدی است. او به گردن من و سینمای ایران حق بزرگی دارد.»
پس از صحبتهای مرضیه برومند پیام دهکردی بیانیه انجمن بازیگران را به مناسبت پاسداشت مقام داوود رشیدی قرائت کرد.
پایان پخش این مراسم صحبتهای خود رشیدی بود. او در صحبتهای خود از دوستانش که در این مراسم شرکت کردند تشکر کرد و خطاب به محمود بصیری که در میان حاضرین نشسته بود گفت «او در زمان جوانیاش به محمود خروس مشهور بود. چون برای فیلمهای سینمایی که در آنها کار میکرد خروس میبرد. برای همین اسمش را درسینما محمود خروس گذاشته بودند. او آنقدر دوست داشتنی است که مثل برادر دوستش دارم و خواهر، برادر و همسرم هم به همان اندازه دوستش دارند. خاطرم هست زمانی ماشینم را به او میدادم که روغنش را عوض کند، چند روز ماشین دستش بود و وقتی برمی گشت، میفهمدیم رفته بندر عباس و برگشته است. تشکر میکنم از علی نصیریان. ما خیلی با هم کار کردیم و خاطرههای خوبی از او دارم. او آنقدر دقیق و آماده سر تمرین حاضر میشد که من تا به امروز هیچکس را با این ویژگی در تئاتر ندیدم و از او بخاطر لطفش سپاسگذارم. از نان زیر کباب تشکر میکنم. من از دخترم لیلی از پسرم دکتر فرهاد رشیدی که مایه افتخارم است و از همه کسانی که در این مراسم شرکت کردند تشکر میکنم.»
پایان پخش این مراسم رونمایی از کتاب مجموعه آثار نمایشی او بود و فوت کردن شمع تولید هشتاد سالگیش. او در کنار همسرش احترام برومند، دخترش لیلی رشیدی و پسرش فرهاد رشیدی قدم به هشتمین دهه زندگیش گذاشت. در هنگام فوت کردن شمع توسط داوود رشیدی مهمانان یکصدا شعر تولد مبارک را برای او خواندند.
از دیگر چهرههای حاضر در این مراسم میتوان به احمد مسجد جامعی، داریوش اسدزاده، محمدعلی سپانلو، راضیه برومند، مریم معترف، بهرام شاهمحمدلو، سروش صحت، حبیب رضایی، مهدی فخیمزاده، آتنه فقیه نصیری، مسعود رایگان و غلامرضا موسوی اشاره کرد.
پیش از آغاز رسمی این مراسم سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور پیشین کشورمان با حضور در سالن مجاور برگزاری مراسم از عکسهای مقاطع مختلف سنی داوود رشیدی و همچنین پوستر فیلمها و تئاترهایی که این بازیگر پیشکسوت در آنها ایفای نقش کرده بازدید کرد و سپس برای مدت کوتاهی نیز در مراسم حضور داشت.
اولین سخنرانی که پشت تریبون حاضر شد تا درباره رشیدی سخن بگوید داریوش شایگان فیلسوف بود.
شایگان گفت: «دوستی من و داوود به 66 سال پیش برمیگردد. ما در ژنو با هم آشنا شدیم. روز به روز من شاهد رشد او در هنر بودم. برای اولین بار اجرای او را روی صحنه تئاتر دیدم. بعد از دوستی با داوود متوجه شدم که او یک بازیگر مادرزاد است. طنز عجیبی در صحبتهایش داشت و خیلی بازیگوش بود. سفرهای زیادی با هم رفتیم و خاطرات خوبی با هم داریم.»
او ادامه داد: «اولین اثری که از داوود روی صحنه تئاتر در ایران دیدیم نمایش «آیا میخوای با من بازی کنی؟» بود و بعد از آن «در انتظار گودو» را در جشن هنر شیراز روی صحنه برد. با چشمان خودم دیدم که شخصیتهایی مثل پیتر بروک چطور از اجرای این نمایش حیرتزده شدند.»
شایگان گفت: «خوشحالم که دوستی ما بعد از بیش از 60 سال هنوز دوام دارد. امیدوارم داوود همیشه در کارش موفق باشد.»
پس از صحبتهای شایگان، خاتمی از حاضران در سالن خداحافظی کرد.
بعد از پخش مستندی از رشیدی، نوبت به علی نصیریان بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون رسید که درباره دوستی با او صحبت کند.
صحبتهای علی نصیریان از چگونگی ورودش به دنیای بازیگری تئاتر آغاز شد.
او با اشاره به فضا هنر تئاتر در زمانی که کارش را آغاز کرد گفت: «بعد از 28 مرداد سال 32 عدهای از ما بازیگران تئاتر که جوان و پیرو سبک و شیوهای متفاوتی در هنر تئاتر بودیم به کلاسهای تئاتر سعدی رفتیم. آقای خیرخواه و خانمی که به ما تمرین بدن میدادند از جمله استادان خوب این مجموعه بودند. بعد از آن به هنرستان هنرپیشگی تنها مدرسه تئاتر رفتیم و شاگردان شاهین سرکسیان شدیم. او فردی آگاه به تئاتر دوران خودش بود. او یکی از شیفتگان و عاشقان تئاتر بود و مسئله احساس و الهام در تئاتر را او مطرح کرد.»
نصیریان ادامه داد: «گفتن همه این خاطرات برای رسیدن به اصل موضوع که داوود رشیدی است الزامی است. در آن دوران ما با سرکسیان کار میکردیم و امکاناتمان محدود بود. ما در یک خانه تمرین تئاتر میکردیم و چهرههایی مثل شاملو و یا آل احمد میآمدند و تئاتر ما را نگاه میکردند و نظراتشان را میگفتند. آن زمان به ما گروه جوان گفتند بهتر است به جای متنهای ترجمه به سراغ تئاتر ایرانی بیایید. برای همین قرار شد قصههای صادق هدایت را اتود بزنیم و خوشبختانه تجربه خوبی شد.»
بازیگر پیشکسوت در ادامه گفت: «بعد از آن اداره هنرهای دراماتیک تاسیس شد و ما جذب این مرکز شدیم. در آنجا یکسری از فرنگرفتهها مثل منوچهر انور، خجسته کیا، پری صابری، حمید سمندریان، داوود رشیدی و... به ما آموزش میدادند و ما با تئاتر دنیا آشنا شدیم.»
بازیگر سریال «میوه ممنوعه» ادامه داد: «داوود رشیدی تئاتر تلویزیونی را پایهگذاری کرد. از ویژگیهای شخصیتی او صمیمیت و خونگرم بودنش بود که باعث میشد با دیگران ارتباط خوبی برقرار کند. او از جمله اشخاصی است که با تمام بچههای تئاتر کار کرده است. او دوست و همکار خوبی بود. به نظر من نمایش «در انتظار گودو» که داوود رشیدی آن را روی صحنه برد نقطه عطفی در نمایش ایران است. آن زمان اجرای چنین نمایشی کار بسیار سختی بود، اما داوود به شایستگی نمایش را اجرا کرد و یقین دارم او شخصیتی است که از این مدت عمر نهایت بهرهجویی را کرده است.»
اکبر زنجانپور هنرمند پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون دیگر چهرهای بود که برای صحبت در مورد داوود رشیدی پشت تریبون حاضر شد.
او درباره شخصیت داوود رشیدی گفت: «از زمانی که او را میشناسم و شاهد هنرش بودم توان و قدرتش را در صحنه تئاتر دیدم. البته در اولین فیلم سینماییاش «فرار از تله» هم دیدم که چه بازی قدرتمندی ارائه داد.»
او ادامه داد: «بچههای تئاتر با عشق و گاهی جنون کار میکنند. ما سعی میکنیم همیشه انرژی لازم را روی صحنه تئاتر داشته باشیم. حتی اگر صدایمان نقص دارد سعی میکنیم نفسهایمان را کنترل کنیم تا سه خط دیالوگ را یک نفس بخوانیم، چون برای کاری که انجام میدهیم شعف داریم و یواشیواش به جایی میرسیم که میگوییم چه روزگاری...»
پس از صحبتهای اکبر زنجانپور مجری مراسم اعلام کرد که قرار بود عزت الله انتظامی هم در مراسم حضور داشته باشد که به دلیل درد پا نتوانست در مراسم حاضر شود و متنی را به نقل از عزت الله انتظامی خواند. انتظامی در این متن تولد هشتاد سالگی دوست دیرینهاش را تبریک گفته و برای او آرزوی سلامتی کرده بود.
محمدرضا عارف معاون اول دولت اصلاحات از دیگر چهرههایی بود که به دلیل کسالت نتوانست در مراسم حضور داشته باشد و به نیابت از او پسرش هدیه را به داوود رشیدی تقدیم کرد.
هوشنگ گلمکانی روزنامهنگار و منتقد سینما نیز از دیگر افرادی بود که برای صحبت درباره داوود رشیدی پشت تریبون حاضر شد.
او در ابتدای صحبتهایش گفت: «من قصد سخنرانی ندارم، فقط دوست دارم نکتهای دباره نقش و تاثیر داوود رشیدی در بازیگری سینمای ایران بگویم. اولین بازیگران سینمای ایران از اهالی تئاتر بودند و تعدادی هم اهل رادیو. زمانی بود که برخی نگاه سنتی به نمایش داشتند و هنوز تئاتر مدرن به ایران نیامده بود. در اواخر دهه 1330 و در اولیل دهه 1340 غلبه فیلمفارسی باعث شد تئاتریها از سینمای فارسی روگردان بشوند و سینمای ایران بازیگران خودش را تولید کند. تئاتریها با تولید فیلمی مثل «گاو» با سینما آشتی کردند.»
گلمکانی ادامه داد: «وقتی داوود رشیدی «فرار از تله» را بازی کرد بسیاری را شگفت زده کرد. این فیلم هم از طرف شخص خاصی به داوود رشیدی پیشنهاد شد؛ جلال مقدم که خودش با حال و هوای آن روزهای سینمای ایران فرق داشت. حضور داوود رشیدی در فیلم «فرار از تله» نقطه عطف بود و وقتی وارد سینما شد چون از قبل نامش با ساموئل بکت گره خورده بود، یکی از مظاهر تئاتر مدرن محسوب میشد. زمانی که فیلم «فرار از تله» ساخته شد جوانی 17 ساله بودم و پیگیر مطبوعات و سینمای آن دوران. وقتی عکسها و مصاحبههای داوود رشیدی را میدیدم فکر میکردم اتفاقی در سینمای ایران در حال رخ دادن است و به سینمای ایران اعتباری داده میشود و عیار بازیگری در سینمای ایران بالا میرود. داوود رشیدی این اعتبار بیشتر را به سینمای ایران داد.»
جعفر والی بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر از دیگر دوستان و همکاران رشیدی بود که درباره او صحبت کرد.
والی گفت: «چه سعادتی است که آدم درباره دوستش حرف بزند. من با خانواده داوود نسبت دور فامیلی دارم که هر چه زمان گذشت نزدیکتر شدیم. همیشه مادرم از داوود حرف میزد که برای تحصیل به خارج از کشور رفته است. وقتی به ایران آمد به دیدنش رفتیم چه روزی بود آن روز. بعد داوود به اداره تئاتر آمد من هم آن زمان در تئاتر مشغول کار بودم ما در تئاتر آن زمان تجربه فرنگ رفتهها را کم داشتیم این سعادت برای اولین بار نصیب من شد که در نمایش داوود نقش دلقک را بازی کردم. خودم از آن کار خیلی راضی بودم.»
بعد از صحبتهای جعفر والی، مرضیه برومند پشت تریبون حاضر شود و صحبتهایش را با خیر مقدم گفتن به احمد مسجد جامعی آغاز کرد.
برومند گفت: «من به عنوان خواهر خانم آقای رشیدی نان زیر کبابشم، اما حضور من در عرصه تئاتر به دوران دبیرستان برمیگردد که در زمینه تئاتر فعالیت میکردیم و گهگاه بین مدارس منطقه یا با مدارس پسرانه مسابقاتی را برگزار میکردیم. خواهرم احترام برومند آن زمان مجری تلویزیون بود. او یکی از محبوبترین و دوست داشتیترین مجریان آن زمان و باعث افتخار همه ما بود. زیبا شعر میخواند و ناگهان بدون آنکه زمینهای وجود داشته باشد خواهرم با آقای رشیدی آشنا شد. آن زمان غلامحسین ساعدی مطبش کنار مدرسه ما بود و ما نمیدانستیم او همان گوهرمراد است. بعد از اینکه سوسن تسلیمی که دوست صمیمی من بود مادربزرگش را پیش او برد متوجه شدیم او همان گوهرمراد است و غلامحسین ساعدی دوست صمیمی داوود رشیدی هم بود و البته شاهد عقد داوود و خواهرم هم شد.»
او ادامه داد: «ما تصمیم گرفته بودیم رشته تئاتر بخوانیم، اما از ترس اینکه بگویند اگر قبول شدید از پارتی بازی داوود رشیدی است، جرئت نمیکردیم این رشته را انتخاب کنیم، اما به هر حال وارد این رشته شدم. داوود رشیدی شوهر خواهر بسیار خوبی است. اما در بازیها زیاد جر میزند.»
کارگردان سریال «مدرسه موشها» گفت: «متاسفانه تا بحال هیچ کس از تاثیراتی که داوود رشیدی در سینما و تئاتر کودک گذاشته است صحبت نکرده است. شاید هم از کوتاهی من بوده که در مصاحبههایم از فعالیتهای او نگفتهام. اگر سینما یا تئاتر کودکی وجود دارد مدیون زحمات رشیدی است. او پایهگذار تئاتر کودک در ایران در سالهای 1351 تا 1353 بود. آن زمان ما گروهی بودیم که در مرکز کانون پرورش فکری کودکان تئاتر کار میکردیم و مربیهایی داشتیم که برخی از آنها از فرنگ آمده بودند. به مرور چیزی که توسط آنها به ما تعلیم داده میشد مورد نقد ما بود و خیلی حاضر به تبعیت از آن نبودیم و در یک زمان همه ما تصمیم گرفتیم که دیگر در این گروه نباشیم.»
او ادامه داد: «در چنین شرایطی رشیدی رئیس واحد نمایش تلویزیون بود که مثل گروه فیلم و سریال حال حاضر عمل میکرد. در زمان مدیریت داوود رشیدی بسیاری از سریالهای ماندگار تلویزیون مثل «دایی جان ناپلئون»، «سلطان صاحبقران»، «تلخ و شیرین» و... ساخته شد. تا قبل از آن به یاد نمیآورم سریالی در تلویزیون ساخته شده باشد. آن زمان آقای رشیدی به ما گفت میتوانید به تلویزیون بیایید آن زمان فکر نمیکردم چون خواهر همسرش هستم این پیشنهاد مطرح شده است. فکر کردم تلویزیون به چنین تحولی نیاز دارد و کم کم گروه تئاتر امروز در تلویزیون بنیان گذاشته شد و کارهای خوبی برای کودکان تولید شد.»
کارگردان سریال «آب پریا» ادامه داد: «اگر چنین سابقهای وجود نداشت. بعد از انقلاب کارهایی مثل «مدرسه موشها»، «خونه مادربزرگه» و... ساخته نمیشد. همه اینها مدیون زحمات داوود رشیدی است. او به گردن من و سینمای ایران حق بزرگی دارد.»
پس از صحبتهای مرضیه برومند پیام دهکردی بیانیه انجمن بازیگران را به مناسبت پاسداشت مقام داوود رشیدی قرائت کرد.
پایان پخش این مراسم صحبتهای خود رشیدی بود. او در صحبتهای خود از دوستانش که در این مراسم شرکت کردند تشکر کرد و خطاب به محمود بصیری که در میان حاضرین نشسته بود گفت «او در زمان جوانیاش به محمود خروس مشهور بود. چون برای فیلمهای سینمایی که در آنها کار میکرد خروس میبرد. برای همین اسمش را درسینما محمود خروس گذاشته بودند. او آنقدر دوست داشتنی است که مثل برادر دوستش دارم و خواهر، برادر و همسرم هم به همان اندازه دوستش دارند. خاطرم هست زمانی ماشینم را به او میدادم که روغنش را عوض کند، چند روز ماشین دستش بود و وقتی برمی گشت، میفهمدیم رفته بندر عباس و برگشته است. تشکر میکنم از علی نصیریان. ما خیلی با هم کار کردیم و خاطرههای خوبی از او دارم. او آنقدر دقیق و آماده سر تمرین حاضر میشد که من تا به امروز هیچکس را با این ویژگی در تئاتر ندیدم و از او بخاطر لطفش سپاسگذارم. از نان زیر کباب تشکر میکنم. من از دخترم لیلی از پسرم دکتر فرهاد رشیدی که مایه افتخارم است و از همه کسانی که در این مراسم شرکت کردند تشکر میکنم.»
بعد از صحبتهای رشیدی، احترام برومند پشت تریبون حاضر شد و از همه مهمانان تشکر کرد واز بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، بنیاد ملت، مجله بخارا و علی دهباشی هم قدردانی کرد.
پایان پخش این مراسم رونمایی از کتاب مجموعه آثار نمایشی او بود و فوت کردن شمع تولید هشتاد سالگیش. او در کنار همسرش احترام برومند، دخترش لیلی رشیدی و پسرش فرهاد رشیدی قدم به هشتمین دهه زندگیش گذاشت. در هنگام فوت کردن شمع توسط داوود رشیدی مهمانان یکصدا شعر تولد مبارک را برای او خواندند.
از دیگر چهرههای حاضر در این مراسم میتوان به احمد مسجد جامعی، داریوش اسدزاده، محمدعلی سپانلو، راضیه برومند، مریم معترف، بهرام شاهمحمدلو، سروش صحت، حبیب رضایی، مهدی فخیمزاده، آتنه فقیه نصیری، مسعود رایگان و غلامرضا موسوی اشاره کرد.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: khabaronline.ir
مطالب پیشنهادی:
وخیمتر شدن اوضاع مجری معروف با چند اتهام جنسی دیگر!!
«ازدواج سعید و لیلا» با حضور چهرههای جوانجشن تولد داوود رشیدی با حضور خاتمی و بازیگران مشهور + تصاویر
عکس جدید: پیمان معادی در کنار کریستین استورات
اصغر فرهادی همراه با همسر و دخترش به تماشای تئاتر نشستند + تصاویر