رین تاکاناشی بازیگر ژاپنی: کاش عباس کیارستمی را دوباره می دیدم تا حرف هایم را به او بگویم!
 رین تاکاناشی بازیگر فیلم «مثل یک عاشق» به کارگردانی عباس کیارستمی می‌گوید: «شخصا به دلیل از دست دادن ایشان غم بزرگی در سینه دارم.»

گفت و گو با رین تاکاناشی

 «فیلم «مثل یک عاشق» بازگشت عباس کیارستمی است به ارزش‌های فراموش شده سینما. ژان کلود کری‌یر این فیلم را «خانه دوست» دیگر دانسته و ژیل ژاکوب برای وصف پایان‌بندی‌اش از کلمه «جادو» استفاده کرده. فیلم البته موافقان و مخالفان خود را دارد. زمانی که تصمیم به گفت‌وگو با بازیگران فیلم‌های کیارستمی گرفتیم، فهرست بلندبالایی در دستمان بود. زمان اندک و دشواری هماهنگی در تعطیلات سال جدید میلادی، ما را کمی از مقصودمان دور کرد؛ با این حال موفق شدیم با رین تاکاناشی، یکی از بازیگران اصلی این فیلم گفت‌وگو کنیم....

«مثل یک عاشق» اولین تجربه کیارستمی از فیلم‌سازی در ژاپن با بازیگرانی کاملا ژاپنی بود. کیارستمی فیلمساز را چگونه دیدید؟ و همین طور کیارستمی را در عرصه‌ای غیر از فیلمسازی؟
یکی از ویژگی‌های مهم کیارستمی در فیلم‌سازی این است که دنبال اجرای نقش و تیپ‌سازی نیست، بلکه در کارگردانی به درون و روحیات بازیگر نگاه می‌کند. پرداخت یک پرسوناژ را با تبحر هر چه تمام‌تر به انجام می‌رساند و از این نظر راهنمای خوبی برای بازیگرانش است. با این حال او در فیلمسازی به همه چیز دقت داشت؛ از دکور گرفته تا نورپردازی و حرکات بازیگران. همه این ها به کنار، کیارستمی شخصیتی کاریزماتیک داشت و شــوخ‌طبع و رفتارش همیشه محبت‌آمیز بود.

باید کار با کیارستمی در «مثل یک عاشق» سخت بوده باشد.
 خیلی ساده بگویم، آقای کیارستمی برای ما محبوب‌ترین کارگردان هستند و برای من فیلم «مثل یک عاشق» حکم یک گنجینه را داشت. در این همکاری درس‌های زیادی از ایشان یاد گرفتم.

 کیارستمی فیلمسازی است از جغرافیا، فرهنگ و زبانی خاص. فیلم‌هایش هم نشانه‌های مخصوص خودش را دارد. در این همکاری کاراکتر ایرانی او بیشــتر برجستگی داشت یا کاراکتر جهانی‌اش؟
در این فیلم من تنها آقای کیارستمی و خانم شهره را که مترجم بودند می‌شناختم. تا قبل از این همکاری با روحیات و خلقیات مردم ایران خیلی آشنا نبودم. اما از بودن کنار هر دو آن‌ها فاصله‌ای احساس نکردم و آن‌ها را آدم‌هایی گرم و با احساس یافتم.

«مثل یک عاشق» فیلم نامه‌ای نداشــت. بازی در فیلمی بدون فیلمنامه آن هم از کارگردانی مانند کیارستمی، چه تفاوتی با بازی در فیلم‌های دیگر داشت؟
در فیلم‌های امروز ژاپنی، فیلم‌سازان اغلب به دنبال شخصیت‌‌پردازی و نقش قوی هستند و به نوعی نقش را مهم می‌دانند، ولی کارگردانی کیارستمی بسیار متفاوت بود؛ برای مثال توضیحی به بازیگر مبنی بر این که چطور بازی کند، نمی‌داد و اجازه می‌داد تا بازیگر شخصیت فیلم را در خود احساس کند. از این نظر من مدام احساسات خودم را کنترل می‌کردم تا به پرسوناژ اصلی نزدیک و نزدیک‌تر شوم.

 کیارستمی اعتقادی به میزانسن ندارد و در عوض به کار با دوربین روی دست اعتقاد دارد...
دقیقا. ما باید خودمان می‌بودیم. کیارستمی نمی‌خواست پرسوناژ ساختگی خلق کند. برای همین کارکردن با بازیگری مثل من برای او خوب بود؛ چون من بلد نیستم آن قدر خوب بازی کنم.

 خاطره‌ای از کیارستمی دارید که جایی نقل نکرده باشید؟
خاطرات بسیار زیادی از او دارم. حرف‌های عباس کیارستمی را خوب در خاطر دارم، ولی هر چه زمان می‌گذرد، تفسیر حرف‌هایش را متوجــه نمی‌شوم، آرزو داشتم که یک روز دوباره عباس کیارستمی را می‌دیدم و با او صحبت می‌کردم، اما به این آرزو نرسیدم. دلم برایش تنگ شده.

 زمان درگذشت او شما توییت کرده بودید که روح عباس کیارستمی در آرامش باد. تا قبل از آن هیچ گاه فکر می‌کردید به این سرعت او از بین ما برود؟
خبر داشتم حالشان زیاد خوب نیست، اما باور داشتم حالشان بهتر می‌شود. درگذشت آقای کیارستمی برای سینما زیانی بزرگ و اتفاقی تلخ بود، ولی بیشتر از آن، شخصا به دلیل از دست دادن ایشان غم بزرگی در سینه دارم.

 دوست دارید در فیلمی از یک کارگردان ایرانی بازی کنید؟ اگر بله، چه کسی؟
بله. اصغر فرهادی را دوست دارم. البته سبک کارهای آقای فرهادی با کارهای آقای کیارستمی متفاوت است، ولی من به سینمای فرهادی هم علاقه‌مند هستم و دوست دارم در فیلم‌های ایشان هم بازی کنم.

 چه صحبتی برای پایان این گفت‌وگو دارید؟
افتخار می‌کنم که با آقای کیارستمی در یک فیلم همکاری کردم و با این افتخار از این بــه بعد تلاش خواهم کرد یک بازیگر زن فعال در سینما باقی بمانم.»

 

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر
seemorgh.com/culture
منبع: سالنامه شرق