لادن طباطبایی: هرکی حرف زد و خوشت نیومد، با زاویه چهل و پنج درجه، بزن تو دهنش!
امروز زادروز لادن طباطبایی هنرمندی که اگر چه به خاطر فرزندش, سال هاست که دور از وطن زندگی می کند, اما همچنان پی گیر اخبار و اتفاقات ایران است.

لادن طباطبایی: زنی که دغدغه اش برای ایران و کودکان حقیقی ست!

می شود سکوت کرد, می توان دید و خود را به ندیدن زد. می شود, صحبت به میان آوردن از مصائب و مشکلات مردم را بی فایده دانست و با همین بهانه, سطح دغدغه انسان به تفاوت چهره بدون آرایش و آرایش کرده یک سلبریتی تنزل کند. می توان ساعت ها وقت گذاشت تا سر دربیاوریم که فلان چهره مشهور که به تازگی رابطه اش را با کسی به اتمام رسانیده , آیا با فرد جدیدی وارد ارتباط شده است یانه؟

می توان ساعت ها در بند لباس های جدید چهره ها در مراسم مختلف بود و وقت زیادی را در جست و جوی مسائلی از این دست گذراند و زمانی هم که صحبت از مسائل جدی تر به میان آمد, با گفتن جملاتی از قبیل این کارها فایده ندارد, با گفتن ما چیزی تغییر نمیکند, فرصت کافی برای رصد این ماجراها را ندارم, دلم طاقت دیدن این تصاویر را ندارد و.... از خود سلب مسئولیت نمود. می شود کسی هنرمند باشد, و تمام وقت و تلاشش را صرف این کند که هر روز تصاویر جذاب تر و لاکچری تری از خود و تفریحاتش را به نمایش بگذارد تا شاید فالوورهای بیشتری را مجذوب خود نماید.و در مقابل، هرکسی را که نسبت به مسائل روز و دغدغه های اجتماعی مردم_حتی اگر به طور مستقیم به خودش ربط پیدا نکند_ واکنش نشان دهد, را خودنما نامید و حساسیت نشان دادن او نسبت به مشکلات مردم را شوآف نامگذاری نمود, و پس از آن با خیال راحت به سراغ مسائل کاملا شخصی خود رفت .

به قول نیما یوشیج می توانیم در ساحل شاد و خندان بنشینیم و آن کس را که در حال غرق شدن است نبینیم و صدایش را نشنویم.

 می شود در وطن بود و درد هم وطنان را نادیده و نا شنیده گرفت و یا حتی جلای وطن نمود, و به طور کلی نه تنها درد مردم, بلکه وطن را از خاطر برد.

اما در این میان عده ای هستند, که سطح دغدغه ها و حساسیت هایشان از مشکلات شخصی, دامنه گسترده تری دارد و با چشم و گوشی بازتر و هوشیار تر به اطرافشان می نگرند و علی رغم هجمه عده ای خاص که اساسا روی خوشی نسبت به هرگونه اظهار نظر اجتماعی هنرمندان اگر مخالف عقاید و دیدگاه ها و مواضع و منافع خودشان باشد روی خوشی نشان نمی دهند, بازهم آن قدر که از دست شان بر می آید تلاش می نمایند تا در جهت ارتقای فرهنگی جامعه گامی بردارند و صدای افرادی باشند که صدای شان به جایی نمی رسد. آن ها فراموش نکرده اند که شهرت و محبوبیت شان را مدیون مردم هستند.


لادن طباطبایی از جمله هنرمندانی ست که چندین سال است وطن را ترک نموده و ساکن امریکاست, اما هرگز دست از رصد اتفاقات داخلی وطنش برنداشته و همواره درد مردم را درد خود دانسته است.

او  زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۴۹ در تهران است و امروز ما به بهانه سالروز تولدش, چهار پست از از پست های اینستاگرام وی را که او در آنها با حساسیت و دغدغه مندی نسبت به مشکلات روز جامعه ایران و دردهای مردم واکنش نشان داده را آورده ایم, که در ادامه میخوانید:

واکنش لادن طباطبایی به رفتار خشونت آمیز گشت ارشاد

مجموعه اتفاقات رو که نگاه میکنیم، یه جوریه که انگار یک عده به عمد میخوان همه رو دلزده و متنفر کنن!!! آخه مگه میشه؟ امر به معروف با چک و لقد؟ اونم تو روز روشن؟.... جون مردم امانته دست کیا؟ منکه باورم نمیشه. حتما یه کاسه ای زیر نیم کاسه است. این جور که اینا دارن الگو میشن و امر به معروف میکنن و ما قراره یاد بگیریم، که کلا کار و زندگی مونو ول کنیم و بریم جودو و کاراته یاد بگیریم! اصلا مدرسه چی میگه؟ حرف زدن چیه؟ راحت... دستت رو دراز کن! حالا از آرنج خم کن ! آفرین! هرکی حرف زد و خوشت نیومد، با زاویه چهل و پنج درجه، بزن تو دهنش! والله بخدا ! مگه وقت علف خرسه؟ هی حرف بزن... حرف نداره! عمل کن جانم!! بزن لهش کن همچی که بیان با خاک انداز جمعش کنن!!!!
همین دیروز گفتن یک نفر مرتکب جرم شده... بعد رفته اعتراف کرده، اموال رو هم تحویل داده، شاکی هم رضایت داده... بعد اعدامش کردن! خوب مگه اینجوری نبود که میگفتن؛ اعتراف کن تا در مجازاتت تخفیف داده بشه.... ! به خدا بود ها! من خودم تو فیلمها دیدم... خودم هم تو فیلم در نقش پلیس یه همچی جمله ای رو گفتم! یه بار هم در نقش مجرم همچی جمله ای رو بهم گفتن!! چی؟ الکی بود؟؟؟؟ پس آدم تو این دنیا به کی میتونه اطمینون کنه؟؟؟
وقتی خوب فکر میکنم میبینم‌ بچه ها باید بزرگترها رو الگو قرار بدن... خب یه اشتباهی کرد، دزدی کرد ، خب گازشو بگیر برو دیگه!!!!! چه توبه ای ؟ چه اعترافی ؟ چه کشکی ؟ چه دوغی؟ اینهمه بزرگترها میلیاردی دزدیدن و رفتن و هیچکس هم ککش نگزید! خب الگو قرار میدادی دیگه !!!واقعا چه فرهنگ سازی بی نظیری برای کم ارزش کردن توبه و اعتراف به گناه و معرفی همدستان
من هنوز سر حرف اولم هستم... همش الکیه! کار دشمنه! مگه میشه؟ مگه داریم؟

واکنش لادن طباطبایی به رفتار خشونت آمیز گشت ارشاد

واکنش لادن طباطبایی به رفتار خشونت آمیز گشت ارشاد

واکنش لادن طباطبایی به عدم قانون رسیدگی به مشکلات کودک آزاری در ایران

بابت تصاویر دلخراش عذرخواهی میکنم، اما لازم است که عمق فاجعه رو درک کنیم.

ننگ بر کسانی که می بینند و سکوت میکنند...
ننگ بر کسانی که سالهاست برای تصویب لایحه حمایت از،کودکان تعلل میکنند...
درود بر مردم با غیرت ماهشهر که در برابر جنایت ، سکوت نکردند...
امروز تولد دختر منه. جایی هستم که کودکان بالاترین ارزش رو دارند. وقتی سها با منه، دری نیست که باز نشه. همه همراهند. همه درک میکنند... کسی، هیچ جا، جرات نمیکنه حتی صداش رو روش بلند کنه... فکر میکنید از اول همین بوده؟؟؟
نخیر.... سالها مبارزه و تلاش نتیجه داده و قوانینی تصویب شده که حق کودکان رو حفظ کنه. کودکان ضعیف و آسیب پذیرند. زخمهایشان آنها را به ناکجاها می کشاند.
ما.... همه مسئولیم... تک به تک . سکوت کردن، همان همدستی با جرم است.
با مدیر یک مرکز خصوصی اوتیسم صحبت میکردم. تعریف میکرد که تا سال دوهزار و چهارده که قانون حمایت از حقوق کودکان دارای نیازهای خاص تصویب بشه، سی و هشت سال مبارزه کردند!
بله دوستان. تغییرات اتفاقی نیست....
نیازی به لایک و فالو ندارم. اگر واقعا دلتون به درد اومده ، در همون صفحه تون، حتی اگر خصوصیه، حتی اگر بیست نفر فالور دارید، به اشتراک بگذارید.

روزشماری میکنیم برای تصویب قانون حمایت از کودکان و نوجوانان.

واکنش لادن طباطبایی به عدم قانون رسیدگی به مشکلات کودک آزاری در ایران

واکنش لادن طباطبایی به عدم قانون رسیدگی به مشکلات کودک آزاری در ایران

واکنش لادن طباطبایی به ماجرای اسیدپاشی در تبریز

سی ساعت مانده به سال تحویل ... همین سه هفته پیش...
سناریوی تکراری با تسلط و اعتماد به نفس فراوان اجرا میشه... با حاشیه های دردناک تر... عین فیلم های ترسناک...
خواستگار جواب رد شنیده معصومه جلیل پور، دختر زیبای تبریزی، ابتدا با قمه دو انگشتش رو قطع میکنه. بعد روی سینه اش میشینه و از فاصله نزدیک روش اسید میپاشه... حالا که مثلا گرفتن بردنش ... از،زندان تبریز هر روز زنگ میزنه به برادر معصومه و کل خانواده رو تهدید میکنه... جالبه اینه که به تفضیل تعریف میکنه که چه کارهایه گنده تری کرده و هیچ اتفاقی هم براش نیوفتاده!! احتمالا عوض زندان تبریز ، دوستان بردنش هتل!
اگر با اسید پاشان اصفهان برخورد درخور میشد؛ امروز شاهد تکرار این فاجعه نبودیم...
معصومه روزهای وحشتناکی رو سپری میکنه... بیمارستان سینای تبریز مبالغ زیادی برای جراحی های بی پایان اون طلب میکنه و خانواده او توان پرداخت هزینه ها رو ندارن... فاجعه اینجاست که معصومه بخاطر در امان بودن خانواده اش، میخواد رضایت بده!
یعنی این روانی ، این داعش وطنی؛ خیلی راحت برمیگرده تو جامعه و می افته دنبال قربانی بعدی!!
اینجاست که باید گفت: ایرانی نیستی اگه کپی نکنی!
( انقدر از این جمله بدم میاد که.... به کسی چه مربوطه که کی چقدر ایرانیه یا نیست.... شوخی بود)
چه فایده؟؟؟ چه فایده ؟؟؟؟ خیلی هم فایده داره... قاتل اهورا امروز اعدام شد... هرچند به شخصه معتقدم اعدام راه چاره نیست و این گونه اختلالات رفتاری و وحشیگری ، ریشه در سرخوردگی ها و ضعف وحشتناک سیستم آموزشی و فرهنگ سازی داره... اما برای کوتاه مدت چه باید کرد؟ فرزند زیبا و دست گلمون رو چطور در این جامعه وحشی و بی قانون رها کنیم؟ والله به خدا جنگل شرف داره به این جامعه...
نمایندگان زن مجلس هم، زن که نیستند، مادر که نیستند، حداقل یک جو مردانگی هم ندارند که یه سر و صدایی بکنن. فکر کن دختر یا خواهر خودشونه... به خیرشون اصلا امیدی نیست.
دیروز داشتم فکر میکردم یک ماهی اینستاگرام رو غیر فعال کنم. از کار و زندگی افتادم به خدا. اما این خبر رو که دیدم خون به مغزم هجوم آورد . تا صبح کابوس میدیدم...
کمک کنید... هم به معصومه ؛ برای هزینه های درمانش و هم برای به مجازات رسیدن این جلاد... تا دیگه نتونه به جنایاتش ادامه بده.شک ندارم هموطنان غیور در کنار آذربایجانی ها به این گونه جنایت ها اعتراضی درخور خواهند کرد.

واکنش لادن طباطبایی به ماجرای اسید پاشی در تبریز

واکنش لادن طباطبایی به ماجرای اسید پاشی در تبریز


جسد پسر بچه ده ساله با ۲۱ ضربه چاقو در مشهد کشف شد.
▪️قاضی حسینی معاون دادستان مشهد: روز گذشته پسر بچه های ده ساله از مقابل منزل خود رو بوده شده و با ۲۱ ضربه چاقو و یک ضربه جسم تیز به سر به قتل رسیده است. ▪️وی روز گذشته ساعت ۱۲ ظهر هنگام رفتن به مدرسه یادش می‌آید که سرویس مدرسه چند روزی غیبت خواهد داشت به همین علت زنگ خانه را می‌زند و از مادرش می‌خواهد برای او آژانس بگیرد.
پس از مدت کوتاهی از تماس با آژانس، مادر پسرش را می‌بیند که با راننده یک پراید در حال گفتگوست و پس از مدت کوتاهی سوار شد.
▪️مادر پس از تماس با آژانس متوجه می شود که ماشینی که پسرش را سوار کرده آژانس نبوده و پسر بچه اشتباهی سوار ماشین شده است.
▪️متاسفانه جسد این کودک حوالی ورزشگاه ثامن الائمه کشف شد. ▪️هم اکنونعامل قتل پسربچه ۱۰ ساله مشهدی شناسایی و دستگیر شده و تحقیقات کارآگاهان برای کشف انگیزه این متهم ۲۷ ساله از ارتکاب جنایت ادامه دارد.
----
شروع کنیم، کامنت بذاریم که ما چه بدبختیم... که همینه دیگه... که تقصیر مادر بدبخت بچه ست... واه واه و آخ آخ کنیم... گریه کنیم... اعصابمون خورد بشه... گوشمون رو بگیریم... بریم صفحه شاخ های مجازی لایک بزنیم دلمون وا شه.... گوشی و پرت کنیم یه گوشه و برای هزارمین بار تصمیم بگیریم سراغ فضای مجازی نیاییم... ما دست و پا بسته ایم؟ قربانی هستیم؟ واقعا بدبخت و بیچاره ایم؟ زورمون همینه؟ بگیم ... بگیم... تموم شد... مملکت از دست رفت... درخت باشیم ، چسبیده به زمین ، معطل یه باد که تکون بده برگامون رو....

یه پست نگذاریم یه وقت... تو خلوت صفحه خصوصی مون عکس باقالا پلو و باشگاه بدن سازی بذاریم و ته دلمون بگیم به من چه؟ فایده نداره..‌.. ! گوشه قبرستون با صفای خصوصی مون بشینیم... آسه بریم آسه بیایم که گربه شاخی نزنه...

یا... آمار آمریکا و انگلیس و کشور کفار ردیف کنیم... بگیم که این چیزا همه جا هست... بیمار روانی همه جا هست... توجیه کنیم، متهم به سیاه نمایی کنیم... لای زرورق و کاغذ کادو بگیم خفه شو... خفه شو... هر جای دنیا ، هر امنیت و قانون مداری که میبینیم یا میشنویم با سالها مبارزه و اعتراض ایجاد شده. جوینده یابنده است. امنیت میخواهیم باید همه با هم تلاش کنیم. وگرنه همینه که هست. لایحه حمایت از کودکان هفت ساله داره خاک میخوره. خسته نشدید واقعا؟ نمیترسید؟ من اینجا دارم سکته میکنم... نمیفهمم این سکوت و بی خیالی رو

واکنش لادن طباطبایی به قتل کودک ده ساله مشهدی

واکنش لادن طباطبایی به قتل کودک ده ساله مشهدی


نویسنده: پگاه ماسوری


تهیه و تدوین: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
احتصاصی سیمرغ/به نقل از صفحه شخصی لادن طباطبایی