تعدادی از بینندگان سریالهای ماه رمضان، همزمان با پایان این مجموعههای داستانی، دربارهی ساختار و موضوع این سریالهای سیما به اظهارنظر پرداختند.
به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون ایسنا، مردی 46 ساله، مهندس مكانیك اعتقاد دارد: سریال طنز ماه مبارك اصلا خوب نبود.
او ادامه میدهد: سریالهای مذهبی نیز به دلیل ماورایی بودن كارشناسی دقیق نشده بودند و روی سریالهایی كه در آنها تقابل عقل و احساس وجود دارد مثل فیلم «سقوط یك فرشته» باید بیشتر كار میشد.
وی ادامه میدهد: چند سالی است كه بحثهای ماورایی وارد سریالها شده و جای مسائل اخلاقی را گرفته است؛ فارغ از این كه این مسائل اخلاقی یا ماورایی هر دو دینی باشند یا نباشند. همچنین این سوال پیش آمده است كه چرا همه فیلمها به وصل ختم میشوند نه به جدایی. به ویژه «پنج كیلومتر تا بهشت».
مردی 38 ساله ـ كارشناس رشته معارف اسلامی ـ با این اعتقاد كه «فیلم و سریال یكی از ابزارهای رسانه و تبلیغ است.» ادامه میدهد: در قالب فیلم و سریال میتوان معارف و فرهنگ اسلامی را بسط و گسترش داد و یا میتواند در جهت تخریب فكری مسلمین حركت كرد. متاسفانه سریالهای امسال و حتی سالهای گذشته آن طور كه باید نتوانست انتظارات كارشناسان مذهبی را برآورده سازند. ورود كارگردان به مسائل اعتقادی كه هیچ سر رشتهای از آن ندارد و عدم استفاده از كارشناسان الهیات و مذهبی، امكان ایجاد شبهات و بیاعتمادی در جامعه را فراهم میكند.
او اضافه میكند: از طرفی سریالهای طنز را مشاهده میكنیم كه با زیر پا گذاشتن اخلاقیات و تمسخر اشخاص میخواهند خنده را به هر قیمتی بر لبان مخاطب بنشانند؛ در حالی كه میتوان با استفاده از روشهای دیگری طنز اخلاقی را جایگزین تمسخر كرد كه متاسفانه مسوولان صدا و سیما و رسانه ملی در این زمینه فرافكنی میكنند. میتوان با برگزاری نشستها و ایجاد گفتمان طنز اخلاقی تلویزیون را از فضای تمسخر دور كرد.
زنی 30 ساله دانشجوی رشته ارتباطات نیز سریالهای ماه رمضان را این گونه ارزیابی میكند: به جز «سه دونگ سه دونگ» همه سریالها را دیدم؛ این سریال از طنز قوی و مناسبی برخوردار نبود، همه كلیشه بودند؛ از انتخاب بازیگر گرفته تا موضوع داستان.
وی ادامه میدهد: خیلی بد است كه همچنان بعد از چندین سال كه سریالها ساخته میشوند نتوانستهاند برنامهریزی دقیقی برای محتوای سریال ها داشته باشند كه نتیجه آن پخش سه سریال ماورایی در یك ماه رمضان است.
وی دربارهی «سقوط یك فرشته» میگوید: فیلمنامه خوبی داشت، اما در قسمتهایی دارای ژانر وحشت بود و سازنده سریال توجهی به القای ترس زیاد به مخاطب نداشته كه این شاید موجب شده آن نتیجه و اثرگذاری لازم را نداشته باشد، اما از نظر فیلم نامه، كارگردانی و بازیگران مناسب بود.
وی همچنین دربارهی «پنج كیلومتر تا بهشت» میگوید: این سریال به قوت كارهای موفق علیرضا افخمی از جمله «او یك فرشته بود» نبود و بسیار خیال پردازانه به نظر میآمد و كارشناسی كمتر شده بود.
وی میگوید: به نظر میرسد «سیامین روز» بهترین سریال بود. برخلاف دو سریال ماورایی، داستان ملموستری داشت و مخاطب میتوانست موقعیتها را در زندگی اطرافیان خود ببینید و در كل نسبت به سالهای قبل سریالها ضعیف كار شده بودند و لازم است شبكه تهران تجدید نظری به خود داشته باشد؛ چون سریالها در این شبكه جزو كممخاطبترینها شناخته شد.
پسری 22 ساله دانشجوی رشته فقه و حقوق نیز به ایسنا میگوید: در سریال «پنج كیلومتر تا بهشت» جلوههای ویژه وجود نداشت. سناریوی آن سر و ته نداشت، سریال به خوبی جمع بندی نشد و بازیگر نقش جمشید در نقش نبود و حس بازیگری در آن دیده نمیشد.
وی همچنین دربارهی «سیامین روز» میگوید: این سریال به علت زمان پخش نامناسبی كه داشت نتوانست مخاطبان را به خوبی جذب كند. در «سقوط یك فرشته» نیز فاصله طبقاتی نمایانگر بود. قشر ثروتمند را همیشه بد جلوه میدهند، اما نسبت به دیگر سریالها جذاب و خوب بود.
دختری 21 ساله و دانشجو نیز میگوید: طنز خنده بازار بهترین برنامه در ماه رمضان بود و آن را ترجیح دادم به سریالهای ماه رمضان كه اصلا از كیفیت لازم برخوردار نبودند.
وی دربارهی «سقوط یك فرشته» میگوید: به نظر میرسد فیلمنامه كند بود. اما از نظر داستانی بد نبود. ولی در كل نمیشد آن را سریال خیلی خوبی دانست. «سه دونگ سه دونگ» با توجه به این كه سریالی كلیشهای با بازیگرانی تكراری داشت برای سرگرمی خوب بود، ولی به عنوان سریالی كه آموزنده باشد از كیفیت لازم برخوردار نبود و انتخاب بازیگران و دیالوگهای آنان تكراری بود.
وی همچنین دربارهی «پنج كیلومتر تا بهشت» میگوید: این سریال كاملا تخیلی بود. درست است كه روح و مردن واقعیت دارد، اما نه به این شدتی كه فرد را وارد تخیلات كند و بیننده را بخنداند.
وی در كل سریالها را نسبت به سالهای قبل ضعیف دانست و گفت: هیچ گونه پیشرفتی در این سریالها دیده نشد. نسبت به سریالهای «جراحت»، «مثل هیچ كس» و «در مسیر زاینده رود»، كه جای تحسین داشتند در كل این سریالها نتوانست انتظار من را برآورده كند.
دختری 22 ساله فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی دربارهی سریالهای رمضان این گونه ابراز عقیده میكند: در ماه رمضان قرار است اتفاقی معنوی بیفتد، ولی ما چیزی نمیبینیم. موضوعها درباره ماه مبارك نیستند، دارای دستاویزهای ساده و سطحی هستند، شیطان فرد قدرتمندی است كه دنبال افراد متدین میرود و افراد متدین خیلی ضعیف دیده میشوند.
وی ادامه میدهد: كسانی كه نقش افراد متدین را بازی میكنند پذیرش آنها از طرف مخاطب غیرقابل قبول است؛ برای مثال نقش مهدی سلوكی كه در این سریال هیچ سنخیتی با امیرحسین نداشت.
وی دربارهی «سه دونگ سه دونگ» نیز میگوید: این سریال دارای موضوعی كلیشهای است و خانوادهای بود كه دچار بهم ریختگی و آشفتگی بود. قرار بود یك سریال ایرانی ساخته شود؛ آیا یك خانواده ایرانی به این شدت پر تنش و دائم در حال جدال است و یا به راحتی گول میخورد؟ اما حضور چند جوان ایرانی كنار هم و كنار آمدن با شغل پدر خوب بود.
وی همچنین دربارهی «پنج كیلومتر تا بهشت» میگوید: در این سریال سطحی كردن امور معنوی دیده میشود كه در ذهن فرد گنجانده نمیشد، بسیاری از قسمتها دور از واقعیت بود و باورهای آدم دچار خدشه میشد.
وی دربارهی «سقوط یك فرشته» نیز میگوید: با توجه به اینكه این دختر در یك خانواده مذهبی 20 سال نهادینه شده بود چگونه یك باره اصول اعتقادی را زیر پا گذاشته و زیر و رو شد؟ افراد در این سریال به گونهای بودند كه در عرض چند ثانیه سریع متحول میشدند. در كل نسبت به سریالهای گذشته ضعیف و سوژههای آن تكراری بود.
خانومی 40 ساله و شاغل دربارهی «سه دونگ سه دونگ» بیان میكند: معضلاتی كه در جامعه وجود دارد خیلی بیشتر از این چیزی است كه در این سریال نمایان شده و این سریال این معضلات را در حد خیلی پایین مطرح كرده بود، شاید به علت كمبود وقت این سریال به گونهای سر هم بندی شده بود.
وی دربارهی «سقوط یك فرشته» میگوید: این سریال غیرمنطقی بود، فكر انسان را در حد پایین تصویر كرده بودند و به دور از ذهن بود و به تقلید از سریال سالهای گذشته همچون او یك فرشته بود ساخته شده است.
وی همچنین دربارهی «پنج كیلومتر تا بهشت» هم نظر میدهد: این سریال خیلی تخیلی و به دور از واقعیت بوده است و موضوع آن نسبت به سالهای قبل تكراری بوده است.
خانومی 35 ساله درباره سریالهای ماه رمضان ابراز عقید میكند: این سریالها در كل نسبت به سالهای قبل خوب بودند و از تنوع بیشتری برخوردار و واقعا سرگرم كننده بودند.
وی دربارهی «سه دونگ سه دونگ» میگوید: از نظر موضوعی خوب بود و انتخاب بازیگرانش بسیار خوب بود و تا آخرین قسمت سریال را دنبال كردم.
وی همچنین درباره سریالهای ماورایی میگوید: درست است كه این سریالها در ذهن مخاطب نمیگنجد ولی در كل جذاب است و مخاطب را پای تلویزیون نگه میدارد و هیجان زیادی برای مخاطب ایجاد میكند.
مردی 50 ساله هم به خبرنگار ایسنا میگوید: در كل سریالها در حد ضعیف و خیال انگیز و به دور از واقعیت بودند، در سریال «سی امین روز» همه چیز تحت الشعاع پول و دارایی قرار میگیرد و تا جایی كه وكیل همانند یك كارگردان ایفای نقش میكند و برای به دست آوردن پول هنگفت و كلان و ناحق دست به دروغگویی، چاپلوسی و ریاكاری میزند، ولی در كل نسبت به سریالهای ماورایی از نظر موضوعی مناسب تر بود.
وی همچنین درباره سریال طنز «سه دونگ سه دونگ» میگوید: این سریال یك طنز خانوادگی است و جایگاهی در اجتماع ایران ندارد چون از رسانه عمومی پخش میشود باید كلی و اجتماعیتر باشد.
وی همچنین درباره سریال «پنج كیلومتر تا بهشت» میگوید: این سریال تخیلی و به دور از واقعیت است و اغراق در آن بسیار دیده شد و عالم آخرت روح و جدا شدن روح از بدن را به دور از واقعیت و موهم انگیز نشان دادند. در رابطهی سریال «سقوط یك فرشته: نیز اتفاقاتی افتاد كه به دور از عقل بود. مردن انسان به دست عزرائیل است. اما اینجا آن شیطان باعث مردن میشود.
پسری 18 ساله دانشجوی مدیریت صنعتی به خبرنگار ایسنا میگوید: سریالهای ماه رمضان نسبت به سالهای گذشته ضعیف كار شده بودند و آن جذابیت سریالهای رمضان سال قبل را نداشتند و سریال طنز كه باعث تقویت روحیه مخاطبان میشود كمتر كار شده بود و نشاط مخاطب را نسبت به سالهای قبل كمتر كرده بود.
وی همچنین دربارهی «پنج كیلومتر تا بهشت» میگوید: از ابتدا تشخیص این سریال قابل حدس بود و از طرفی دیگر یك سری اتفاقات آن پایه و اساس علمی نداشت و باور آن برای مخاطبان دشوار بود؛ از آنجایی كه داستان یك داستان مذهبی بود باید تمام اتفاقاتی كه در آن میافتاد با دلیل و منطق و كارشناسی شده كار میشد.
به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون ایسنا، مردی 46 ساله، مهندس مكانیك اعتقاد دارد: سریال طنز ماه مبارك اصلا خوب نبود.
او ادامه میدهد: سریالهای مذهبی نیز به دلیل ماورایی بودن كارشناسی دقیق نشده بودند و روی سریالهایی كه در آنها تقابل عقل و احساس وجود دارد مثل فیلم «سقوط یك فرشته» باید بیشتر كار میشد.
وی ادامه میدهد: چند سالی است كه بحثهای ماورایی وارد سریالها شده و جای مسائل اخلاقی را گرفته است؛ فارغ از این كه این مسائل اخلاقی یا ماورایی هر دو دینی باشند یا نباشند. همچنین این سوال پیش آمده است كه چرا همه فیلمها به وصل ختم میشوند نه به جدایی. به ویژه «پنج كیلومتر تا بهشت».
مردی 38 ساله ـ كارشناس رشته معارف اسلامی ـ با این اعتقاد كه «فیلم و سریال یكی از ابزارهای رسانه و تبلیغ است.» ادامه میدهد: در قالب فیلم و سریال میتوان معارف و فرهنگ اسلامی را بسط و گسترش داد و یا میتواند در جهت تخریب فكری مسلمین حركت كرد. متاسفانه سریالهای امسال و حتی سالهای گذشته آن طور كه باید نتوانست انتظارات كارشناسان مذهبی را برآورده سازند. ورود كارگردان به مسائل اعتقادی كه هیچ سر رشتهای از آن ندارد و عدم استفاده از كارشناسان الهیات و مذهبی، امكان ایجاد شبهات و بیاعتمادی در جامعه را فراهم میكند.
او اضافه میكند: از طرفی سریالهای طنز را مشاهده میكنیم كه با زیر پا گذاشتن اخلاقیات و تمسخر اشخاص میخواهند خنده را به هر قیمتی بر لبان مخاطب بنشانند؛ در حالی كه میتوان با استفاده از روشهای دیگری طنز اخلاقی را جایگزین تمسخر كرد كه متاسفانه مسوولان صدا و سیما و رسانه ملی در این زمینه فرافكنی میكنند. میتوان با برگزاری نشستها و ایجاد گفتمان طنز اخلاقی تلویزیون را از فضای تمسخر دور كرد.
زنی 30 ساله دانشجوی رشته ارتباطات نیز سریالهای ماه رمضان را این گونه ارزیابی میكند: به جز «سه دونگ سه دونگ» همه سریالها را دیدم؛ این سریال از طنز قوی و مناسبی برخوردار نبود، همه كلیشه بودند؛ از انتخاب بازیگر گرفته تا موضوع داستان.
وی ادامه میدهد: خیلی بد است كه همچنان بعد از چندین سال كه سریالها ساخته میشوند نتوانستهاند برنامهریزی دقیقی برای محتوای سریال ها داشته باشند كه نتیجه آن پخش سه سریال ماورایی در یك ماه رمضان است.
وی دربارهی «سقوط یك فرشته» میگوید: فیلمنامه خوبی داشت، اما در قسمتهایی دارای ژانر وحشت بود و سازنده سریال توجهی به القای ترس زیاد به مخاطب نداشته كه این شاید موجب شده آن نتیجه و اثرگذاری لازم را نداشته باشد، اما از نظر فیلم نامه، كارگردانی و بازیگران مناسب بود.
وی همچنین دربارهی «پنج كیلومتر تا بهشت» میگوید: این سریال به قوت كارهای موفق علیرضا افخمی از جمله «او یك فرشته بود» نبود و بسیار خیال پردازانه به نظر میآمد و كارشناسی كمتر شده بود.
وی میگوید: به نظر میرسد «سیامین روز» بهترین سریال بود. برخلاف دو سریال ماورایی، داستان ملموستری داشت و مخاطب میتوانست موقعیتها را در زندگی اطرافیان خود ببینید و در كل نسبت به سالهای قبل سریالها ضعیف كار شده بودند و لازم است شبكه تهران تجدید نظری به خود داشته باشد؛ چون سریالها در این شبكه جزو كممخاطبترینها شناخته شد.
پسری 22 ساله دانشجوی رشته فقه و حقوق نیز به ایسنا میگوید: در سریال «پنج كیلومتر تا بهشت» جلوههای ویژه وجود نداشت. سناریوی آن سر و ته نداشت، سریال به خوبی جمع بندی نشد و بازیگر نقش جمشید در نقش نبود و حس بازیگری در آن دیده نمیشد.
وی همچنین دربارهی «سیامین روز» میگوید: این سریال به علت زمان پخش نامناسبی كه داشت نتوانست مخاطبان را به خوبی جذب كند. در «سقوط یك فرشته» نیز فاصله طبقاتی نمایانگر بود. قشر ثروتمند را همیشه بد جلوه میدهند، اما نسبت به دیگر سریالها جذاب و خوب بود.
دختری 21 ساله و دانشجو نیز میگوید: طنز خنده بازار بهترین برنامه در ماه رمضان بود و آن را ترجیح دادم به سریالهای ماه رمضان كه اصلا از كیفیت لازم برخوردار نبودند.
وی دربارهی «سقوط یك فرشته» میگوید: به نظر میرسد فیلمنامه كند بود. اما از نظر داستانی بد نبود. ولی در كل نمیشد آن را سریال خیلی خوبی دانست. «سه دونگ سه دونگ» با توجه به این كه سریالی كلیشهای با بازیگرانی تكراری داشت برای سرگرمی خوب بود، ولی به عنوان سریالی كه آموزنده باشد از كیفیت لازم برخوردار نبود و انتخاب بازیگران و دیالوگهای آنان تكراری بود.
وی همچنین دربارهی «پنج كیلومتر تا بهشت» میگوید: این سریال كاملا تخیلی بود. درست است كه روح و مردن واقعیت دارد، اما نه به این شدتی كه فرد را وارد تخیلات كند و بیننده را بخنداند.
وی در كل سریالها را نسبت به سالهای قبل ضعیف دانست و گفت: هیچ گونه پیشرفتی در این سریالها دیده نشد. نسبت به سریالهای «جراحت»، «مثل هیچ كس» و «در مسیر زاینده رود»، كه جای تحسین داشتند در كل این سریالها نتوانست انتظار من را برآورده كند.
دختری 22 ساله فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی دربارهی سریالهای رمضان این گونه ابراز عقیده میكند: در ماه رمضان قرار است اتفاقی معنوی بیفتد، ولی ما چیزی نمیبینیم. موضوعها درباره ماه مبارك نیستند، دارای دستاویزهای ساده و سطحی هستند، شیطان فرد قدرتمندی است كه دنبال افراد متدین میرود و افراد متدین خیلی ضعیف دیده میشوند.
وی ادامه میدهد: كسانی كه نقش افراد متدین را بازی میكنند پذیرش آنها از طرف مخاطب غیرقابل قبول است؛ برای مثال نقش مهدی سلوكی كه در این سریال هیچ سنخیتی با امیرحسین نداشت.
وی دربارهی «سه دونگ سه دونگ» نیز میگوید: این سریال دارای موضوعی كلیشهای است و خانوادهای بود كه دچار بهم ریختگی و آشفتگی بود. قرار بود یك سریال ایرانی ساخته شود؛ آیا یك خانواده ایرانی به این شدت پر تنش و دائم در حال جدال است و یا به راحتی گول میخورد؟ اما حضور چند جوان ایرانی كنار هم و كنار آمدن با شغل پدر خوب بود.
وی همچنین دربارهی «پنج كیلومتر تا بهشت» میگوید: در این سریال سطحی كردن امور معنوی دیده میشود كه در ذهن فرد گنجانده نمیشد، بسیاری از قسمتها دور از واقعیت بود و باورهای آدم دچار خدشه میشد.
وی دربارهی «سقوط یك فرشته» نیز میگوید: با توجه به اینكه این دختر در یك خانواده مذهبی 20 سال نهادینه شده بود چگونه یك باره اصول اعتقادی را زیر پا گذاشته و زیر و رو شد؟ افراد در این سریال به گونهای بودند كه در عرض چند ثانیه سریع متحول میشدند. در كل نسبت به سریالهای گذشته ضعیف و سوژههای آن تكراری بود.
خانومی 40 ساله و شاغل دربارهی «سه دونگ سه دونگ» بیان میكند: معضلاتی كه در جامعه وجود دارد خیلی بیشتر از این چیزی است كه در این سریال نمایان شده و این سریال این معضلات را در حد خیلی پایین مطرح كرده بود، شاید به علت كمبود وقت این سریال به گونهای سر هم بندی شده بود.
وی دربارهی «سقوط یك فرشته» میگوید: این سریال غیرمنطقی بود، فكر انسان را در حد پایین تصویر كرده بودند و به دور از ذهن بود و به تقلید از سریال سالهای گذشته همچون او یك فرشته بود ساخته شده است.
وی همچنین دربارهی «پنج كیلومتر تا بهشت» هم نظر میدهد: این سریال خیلی تخیلی و به دور از واقعیت بوده است و موضوع آن نسبت به سالهای قبل تكراری بوده است.
خانومی 35 ساله درباره سریالهای ماه رمضان ابراز عقید میكند: این سریالها در كل نسبت به سالهای قبل خوب بودند و از تنوع بیشتری برخوردار و واقعا سرگرم كننده بودند.
وی دربارهی «سه دونگ سه دونگ» میگوید: از نظر موضوعی خوب بود و انتخاب بازیگرانش بسیار خوب بود و تا آخرین قسمت سریال را دنبال كردم.
وی همچنین درباره سریالهای ماورایی میگوید: درست است كه این سریالها در ذهن مخاطب نمیگنجد ولی در كل جذاب است و مخاطب را پای تلویزیون نگه میدارد و هیجان زیادی برای مخاطب ایجاد میكند.
مردی 50 ساله هم به خبرنگار ایسنا میگوید: در كل سریالها در حد ضعیف و خیال انگیز و به دور از واقعیت بودند، در سریال «سی امین روز» همه چیز تحت الشعاع پول و دارایی قرار میگیرد و تا جایی كه وكیل همانند یك كارگردان ایفای نقش میكند و برای به دست آوردن پول هنگفت و كلان و ناحق دست به دروغگویی، چاپلوسی و ریاكاری میزند، ولی در كل نسبت به سریالهای ماورایی از نظر موضوعی مناسب تر بود.
وی همچنین درباره سریال طنز «سه دونگ سه دونگ» میگوید: این سریال یك طنز خانوادگی است و جایگاهی در اجتماع ایران ندارد چون از رسانه عمومی پخش میشود باید كلی و اجتماعیتر باشد.
وی همچنین درباره سریال «پنج كیلومتر تا بهشت» میگوید: این سریال تخیلی و به دور از واقعیت است و اغراق در آن بسیار دیده شد و عالم آخرت روح و جدا شدن روح از بدن را به دور از واقعیت و موهم انگیز نشان دادند. در رابطهی سریال «سقوط یك فرشته: نیز اتفاقاتی افتاد كه به دور از عقل بود. مردن انسان به دست عزرائیل است. اما اینجا آن شیطان باعث مردن میشود.
پسری 18 ساله دانشجوی مدیریت صنعتی به خبرنگار ایسنا میگوید: سریالهای ماه رمضان نسبت به سالهای گذشته ضعیف كار شده بودند و آن جذابیت سریالهای رمضان سال قبل را نداشتند و سریال طنز كه باعث تقویت روحیه مخاطبان میشود كمتر كار شده بود و نشاط مخاطب را نسبت به سالهای قبل كمتر كرده بود.
وی همچنین دربارهی «پنج كیلومتر تا بهشت» میگوید: از ابتدا تشخیص این سریال قابل حدس بود و از طرفی دیگر یك سری اتفاقات آن پایه و اساس علمی نداشت و باور آن برای مخاطبان دشوار بود؛ از آنجایی كه داستان یك داستان مذهبی بود باید تمام اتفاقاتی كه در آن میافتاد با دلیل و منطق و كارشناسی شده كار میشد.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: isna.ir