مهراوه شریفی نیا در مورد پدرش در صفحه شخصی اش اینگونه نوشت:
حرف هاى زیادى درباره ات مى زنند
حرف هایى كه بعضى هاش خوشاینده
بعضى هاش نیست
آدم هایى هم بودند كه منصف تر باشند و به جاى قضاوت كردن، دركت كنند و با كفش هاى تو راه برن.
سال هاست كه "درباره ى تو شنیدن"
چه خوب چه بد
جزئى از زندگیم شده
ولى راستش رو بخواى
شنیده ها
چه خوب ، چه بد
هیچ وقت براى من مهم نبوده
تو براى من
همیشه مهربون ترین و سخت گیرترین و بانمك ترین پدر دنیا بودى و تا ابد هم باقى مى مونى
پدرى كه وقتى بعد از هفتاد و دو ساعت كارِ مداوم
مى اومد خونه لبخند از رو لباش محو نمى شد و چیزى از خستگى نمى فهمید
پدرى كه جواب همه ى سوال هاى
ادبى و فلسفى و تاریخى و هنرى من رو مى دونست
پدرى كه اُخت شدن با ادبیات و موسیقى رو
به من یاد داد
پدرى كه هیچوقت به جوراب هاى هدیه ى روز پدر اعتراض نكرد و خودش هرسال داوطلبانه
رنگ دلخواهش رو اعلام مى كرد
پدرى كه حتى اُملتش خوشمزه ترین بود
پدرى كه شوخ طبعى و بامزه بودنش همه ى ما رو در بدترین شرایط به خنده وادار مى كرد
پدرى كه همیشه دلم به بودنش گرمه.
___________________________
امروز روز پدر نیست
تولدش نیست
منم جایزه اى نگرفتم كه بخوام بهش تقدیم كنم
هیچ مناسبتى نداره
فقط دلم خواست براى خودش و همه ى شما كه اینجا مهمون من هستید بنویسم تا بدونه و بدونید
چقدر دوستش دارم و چقدر برام عزیزه
همین
در ضمن الوعده وفا
گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع : صفحه شخصی مهراوه شریفی نیا