دیدار مهناز افشار با خانواده رقیه
مهناز افشار سخنگوی پویش «بدسرپرست تنهاتر است» وقتی به دیدار خانواده رقیه میرفت، گفت:
آنچه که من را از تهران به اینجا کشانده، معصومیت و بیپناهی رقیه و رقیههاست که توان دفاع از خود را ندارند و قربانی نزاع و خشونتهای خانگی میشوند.
مادر و مادر بزرگ رقیه در منطقهای در حاشیه شهر مشهد زندگی میکنند، در محلهای که کودکانش سر سفره ساده و صمیمی پدر و مادر، با عشق و محبت بزرگ میشوند، بچههایی که در کوچه دنبال هم میدوند و از مناسبات میان آدم بزرگها بی خبر هستند، رقیه هم تا همین چند روز پیش میان همین بچهها ابتدا و انتهای کوچه را میدوید و کاری به اختلافات آدم بزرگها نداشت اما قربانی شد.
مهناز افشار در همین کوچه به دیدار خانواده رقیه رفت و مادر رقیه در حالی که به شدت بی تاب بود و در آغوش او اشک میریخت روز حادثه را برای افشار چنین توصیف کرد:
اختلاف ما از چند وقت پیش شروع شده بود، نمیدانم چه کسی به او چه چیزی گفته بود که حرفهای من باورش نمیشد، عصبانی بود و داد و بیداد میکرد، به او میگفتم بگذار آرام شوی با هم صحبت میکنیم، اما قبول نمیکرد تا اینکه روز حادثه به خانه ما آمد، داد و بیداد راه انداخت اول خودم را کتک زد، بعد هم رفت سراغ رقیه که در اتاق خوابیده بود، بچه را از پا بلند کرد و سرش را چند باز به زمین کوبید، من و مادرم هرچه تلاش کردیم نتوانستیم مانعش بشویم، حریف او نمیشدیم.
مادر و مادر بزرگ رقیه در میان گریه و شیون خود مدام این جمله را تکرار میکردند که خواستار قصاص ناپدری هستند، به گفته مددکار موسسه مهرآفرین -که مقدمات این دیدار را فراهم کرد- او هم اکنون به خاطر شکایت پدر واقعی رقیه در بازداشت به سر میبرد.
مهناز افشار در پایان این دیدار بر این نکته تاکید کرد:
بررسی ابعاد مختلف این اتفاق و روشن شدن حقایق را باید بر عهده مسئولان مربوط گذاشت ولی آنچه نباید فراموش شود این است که رقیهها بیگناه و بیپناه در حالی که توان دفاع از خود را ندارند قربانی میشوند. اگر من امروز اینجا هستم به خاطر این است که صدای مظلومیت این بچهها باشم.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: afkarnews.ir