سر راجر جرج مور Sir Roger George Moore مشهور به راجر مور متولد  14اکتبر 1927در لندن، امروز 23 مه 2017 در سن 89 سالگی درگذشت.

007 درگذشت

سر راجر جرج مور Sir Roger George Moore مشهور به راجر مور . متولد 14اکتبر 1927در لندن- بازیگر انگلیسی بود. وی سومین جیمز باند سینما است و بیشتر به خاطر حضور در همین نقش مشهور است. وی مدتی نیز به عنوان سفیر حس نیت با یونیسف همکاری می‌کرد. به گزارش سی ان ان او امروز 23 مه 2017 پس از مدتها نبرد با بیماری سرطان در سن 89 سالگی از دنیا رفت.

راجر مور در پشت صحنه 007
راجر مور در پشت صحنه007

 بیش از همه او برای بازی در نقش جیمز باند، مامور مخفی انگلیسی در سری فیلم‌های «جیمز باند» شهرت دارد، اما او خود را یک لعنتی خوش‌شانس (One Lucky Bastard) می‌داند. این نام کتاب خاطرات بازیگر بریتانیایی است که در آن داستان‌هایی از سال‌های کار در هالیوود و قرار گرفتن در کنار چهره‌هایی چون تونی کرتیس، شان کانری، مایکل کین، فرانک سیناترا، دیوید نیون، گرگوری پک، پیتر سلرز و خیلی‌های دیگر را روایت کرده است.

راجر مور
راجر مور

مور در بخشی از کتاب با مقایسه نسخه خود از جیمز باند با دیگر بازیگران جیمز باند نوشته است: جیمز باند من یک عاشق شوخ است، در حالی که شان (کانری) و اکنون دانیل کریگ مثل قاتل‌ها هستند. اگر حرفی که درباره دانیل کریگ گفتم بد باشد، اصلا دوست ندارم در یک شب تار با او ملاقات کنم! جرج (لارنبی)، تیموتی (دالتن) و پیرس (برازنان)، ما با هم بودیم، هر چهارتای ما،اما شان یک جورهایی دوست نداشت دیگران او را تنها با جیمز باند به خاطر بیاورند. شان بازیگر فوق‌العاده‌ای است، اما فکر می‌کرد مردم فقط او را با باند به یاد می‌آورند. من شخصا اصلا برایم مهم نیست. من فقط می‌خواهم به عنوان کسی در یادها بمانم که دِین‌اش را ادا کرده است.

راجر مور در سال های پایانی عمرش
راجر مور در سال های پایانی عمرش


مور که 14 اکتبر 87 ساله شد، در بخش دیگر کتاب خود نظرش درباره مرگ و زندگی بعدی را اینگونه بیان کرده است: از نگاه من مرگ یعنی رفتن به اتاق بغلی و این اتاقی است که باقی ما نمی‌توانیم وارد آن بشویم، برای اینکه کلید آن را نداریم. و وقتی کلید به دستمان رسید، وارد اتاق می‌شویم و می‌بینیم یک اتاق دیگر آنجاست. این منطق من درباره زندگی یا زندگی پس از مرگ است. این تفکرات سال‌ها پیش به ذهنم رسید. یک نمایش تلویزیونی پیشنهاد شده بود که فیلمنامه خیلی ترسناکی داشت. برای همین آن را قبول نکردم، اما یکی از دیالوگ‌های آن با من ماند: مرگ یعنی رفتن به اتاق بغلی.

 

 

تهیه و ترجمه: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
اختصاصی سیمرغ