گفت و گو با حامد محمدی
کارگردان فیلم سینمایی «اکسیدان» درباره سریال شهرزاد گفت:
بارها شنیدهایم که تعریف عشق، حقیقتی ساده و عینی است اما هیچگاه به این راحتی قابل شرح و بسط نبوده است. از عشق نوشتن و عاشقانه ساختن به ظاهر ساده میآید اما اینکه مخاطب، جادوی عشق را باور کند و با عاشقان قصه همذات پنداری کند، دشوار است و جناب فتحی در آثارش نشان داده این لحظات جادویی عاشقانه را میتواند آنچنان به دل مخاطبین بنشاند که با غم شهرزادهایش اشک بریزند و از شادی لحظههایشان هم اشک شوق به چشمشان بیاید. عشق و سرنوشت عاشقان افسانهای مانند «لیلی و مجنون»، «ویس و رامین»، «خسرو و شیرین»، «بیژن و منیژه» و… در ادبیات ما در ظاهر همراه با هیجان و شوری عجیب بوده اما همیشه غمی پنهان در خودش داشته که هیچ وقت سرنوشت شیرینی برای این عشقهای اساطیری رقم نخورده است:
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست
وی خطاب به حسن فتحی نیز گفت:
جناب فتحی این فهم کامل را از عشق داشته که این غم و اندوه حقیقی عشق را در تمام لحظههای سریال «شهرزاد» و شخصیتهایش ساخته و روایت کرده است. چندسالی میشد که عاشقانه گفتن در سینمای ایران با سانتی مانتالیسم و روشنفکرنمایی و قرارهای کافهای همراه شده بود، ولی خوشحالم که جناب فتحی به اصالت این لحظات و واقعگرایی جادویی عشق در اجرای عاشقانه «شهرزاد» مقید بود و عاشقانهای خالص را برای مخاطب تصویر کرد. و باز برای خودم خوشحالم که دختر نوجوانم به تماشای یک عشق ناب مینشیند و به جای تمثال و نمادهای عجیب و غریب، گردن آویز «مرغ آمین» به گردن میاندازد. برای خلق این همه عشق خسته نباشید جناب فتحی.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: cinemacinema.ir