گردابی خطرناک در انتظار کودکانه گی های سجاد رضایی ؟
یک بازیگر با سابقه از مشهور شدن بی زحمت دو کودک به مدد فضای مجازی انتقاد کرد ولی با حمله تند و نه چندان منطقی از سوی این دو کودک مواجه شد.

آیا علی ضیا باعث الگوسازی منفی در ذهن کودکان شده است؟

علی ضیا در روز دانش آموز دو کودک را که به مدد شیرین زبانی در فضای مجازی مشهور شده بودند, به برنامه فرمول یک دعوت نمود. این برنامه وی با انتقاد فراوانی از سوی مردم مواجه شد. چرا که مردم میگفتند بهتر بود در روز دانش آموز دو دانش آموز موفق در امور تحصیلی, علمی یا ورزشی به برنامه دعوت شوند, نه کسانی که بدون زحمت و به مدد جوسازی های فضای مجازی با سرعت, به شهرت رسیده اند. در این راستا امیرمحمد زند یکی از بازیگران شناخته شده و با سابقه کشورمان از مساله مشهور شدن بی زحمت انتقاد کرده بود که در ادامه می توانید صحبت های امیرمحمد زند را مشاهده نمایید:


خیلی زود مدیر برنامه های امیرعباس نسبت به این صحبت ها واکنش تند نشان داد و گفت که هدف امیرمحمد زند از این انتقادات, مطرح کردن خودش است. در حالی که این بازیگر سال هاست, در این زمینه مشغول فعالیت است و برای مردم و اهالی هنر, چهره ای شناخته شده به حساب می آید. تا چند روزی اتفاق خاصی نیفتاد تا این که روز گذشته سجاد رضایی در پاسخ به حرف های امیرمحمد زند, ویدیویی کوتاه و سرشار از عصبانیت و واکنش تند را منتشر نمود. او در حالیکه حرکات دستش شبیه افرادی است که قصد تهدید دارند, با صدای نسبتا بلندی پاسخ انتقادات امیرمحمد زند را به این صورت می دهد که من تو را نمی شناسم, پس هدف تو از انتقاد به من مطرح کردن خودت است. و در نهایت می گوید من بازیگران خوب کشورمان را دنبال می نمایم, و تلویحا با این حرفش می خواهد بگوید که این هنرمند کشورمان را در زمره بازیگران به حساب نمی آورد.

 


ما در این جا کودکی نه ساله را می بینیم که به خود اجازه می دهد با یک بزرگتر, کسی که سال ها ست در زمینه بازیگری فعالیت کرده با لحنی تند و نه چندان مودبانه و شایسته صحبت نماید, و کل سابقه هنری او را زیر سوال ببرد, و بزرگتر او, این ویدیو را در فضای مجازی منتشر می نماید, چرا که علاوه بر این کودک, خانواده وی نیز از مساله شهرت کودک شان منتفع می شوند. اینکه یک کودک صرف به دست آوردن شهرتی به مدد فضای مجازی خود را در آن حد خود را دست بالا فرض کند که میتواند بزرگترش را که یک بازیگر با سابقه است قضاوت کند , شاید بتوان به سبب کودک بودن وی و عدم رشد عقلی کامل او توجیه پذیر دانست, اما رفتار والدین او در این رابطه که به فرزندشان اجازه دهند با هر شخصی هر طور که خودش دوست دارد صحبت کند, حتی اگر خلاف ادب باشد را می توان زیر سوال برد.

از سویی دیگر این کودک هنوز به جایی نرسیده، اما صرف رفتن به کلاس بازیگری, آن چنان به خود غره شده است که به راحتی به خود اجازه می دهد هر رفتاری را بروز دهد, و از طرف والدینش نیز حمایت می شود, اگر این کودک روزی به شهرت و موقعیت بزرگتری دست یابد کسی چه می داند, چه شخصیتی به خود خواهد گرفت و چه اعمالی را در پیش خواهد گرفت. وقتی این کودکان در یک برنامه تلویزیونی به عنوان میهمان دعوت می شوند, عملا از آن ها در ذهن کودکان دیگر به عنوان الگو, شخصیت سازی می شود, و اگر این کودکان با رفتارهای این چنینی تبدیل به الگو شوند و کودکانی با ضریب هوشی بالاتر و موفقیت های تحصیلی بیشتر به کنار زده شوند و مورد بی توجهی واقع گردند, چه آینده ای در انتظار کودکانمان خواهد بود؟

و در آخر آنکه بی شک در آینده نه چندان دور کودکانی با رفتارهایی جذاب برای عامه مردم از همان طریق که آن ها مشهور شده اند, مطرح خواهند شد و ممکن است آن ها را کنار بزنند, چرا که شهرتی که یک شبه به دست آمده , ممکن است یک شبه نیز بر باد رود, نه فقط به خاطر ظهور چهره های جدید و یا تکراری شدن رفتارهای آن ها برای مردم که منجر به عدم جذابیت می شود, بلکه این احتمال نیز وجود دارد که با اشتباهات کوچک و ریزی که از آن ها سر می زند , محبوبیت خود را از دست بدهند. چرا که این دو, آن طور که باید و شاید جای پای شان محکم نشده, و احتمال سر خوردن و فرو افتادن شان, اتفاقی دور از ذهن نیست.

و آن وقت باید نگران جراحتی که روح لطیف این بچه ها را که زمانی در ظل توجه مردم بودند و حالا کسی سراغی ازشان نمی گیرد، باشیم. پس به خاطر  خود این بچه ها و آینده ای که ممکن است مهربان نباشد مراقب بزرگنمایی و توجهات آنچنانی مان باشیم.

نویسنده: پگاه ماسوری


تهیه و تدوین: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ