گفت و گو با علی دهکردی رئیس انجمن بازیگران ایران
در ادامه میتوانید بخشی از یک گفت و گو را با علی دهکردی بخوانید:
علی دهکردی در تبیین یک آرزوی محقق نشده اش و نیز یک خیانت فرهنگی بزرگ توضیح داد:
اعتراف میکنم مجموعه شخصیتهای تاریخی و ملی کشورم، برای من محترم بوده و اجرا و بازی در نقش آنها برایم وسوسهکننده است. آرزوی عمیق من است اتفاقاتی از این دست برایم رخ دهد. سهروردی بزرگ هم جزو همین شخصیتهاست. وقتی نمایشنامه آقای شکرخدا گودرزی را خواندم، خیلی نسبت به آن علاقه پیدا کردم، چون خیلی خوب نوشته شده است. ضمن این که این مساله خیلی جدی ذهنم را مشغول کرده بود که چرا ما نباید کسی مثل سهروردی را بشناسیم؟ این همه این روزها در تمام بخشهای فرهنگی کشور مدعی پیوند دو کلمه مهم یعنی «ملی» و «مذهبی» هستیم، چون دو بخش انکارناپذیر از وجود فرهنگ و تاریخ و تمدن ما هستند. وقتی اینقدر با مصداقهای خوب و بدرستی روی این پیوند پافشاری داریم، چرا به شخصیتی مثل سهروردی که بهترین پیوند را میان این فرهنگ کهن و حکمت ایران باستان با اندیشههای مذهبی و ایدئولوژی اسلامی برقرار و عجین کرده، بیتفاوت و بیاعتناییم و چرا نباید او را بشناسیم؟ این موضوع برای من نگرانی و دغدغه بود. اگر از همین تعداد تماشاگرانی که در این مدت به تماشای نمایش سهروردی آمدهاند، بپرسند سهروردی کیست، حداقل چهار جمله میتوانند درباره او حرف بزنند. آدمی که یکی از بزرگترین خیابانهای پایتخت ایران به نام اوست. خوشحالم که با بازی در این نقش، سهمی در شناساندن این شخصیت بزرگ به هموطنانم دارم. دوست دارم این توجه و معرفی درباره خیلی از مشاهیر ایرانی، از دوران کهن و ایران باستان تا قهرمانهای ملموس امروزی اتفاق بیفتد. اگر تولیدی در حوزه فرهنگ و هنر و سینما، تئاتر و تلویزیون و درباره این شخصیتها نداریم، یک اشکال جدی است. وقتی خودمان در قالب آثار هنری و نمایشی سراغ این بزرگان نمیرویم، نتیجه این میشود که هالیوود و غرب با یک نگاه ناسالم به آنها میپردازد؛ تازه آن وقت است که به فکر نقد، بیانیه دادن، میزگرد گذاشتن و از این دست واکنشهای مقطعی میافتیم. از الان معلوم است که هالیوود با چه نگاهی سراغ ساخت قصه شمس و مولانا رفته است. ما در دنیا با شخصیتهایی فرهنگی مثل حافظ، خیام، مولوی، رودکی، خاقانی و... شناخته میشویم، اما هنوز فیلم و سریالی درباره زندگی اینها نساخته ایم که جای تاسف دارد. ما کدام یک از قهرمانهای جنگمان را که برخی بزرگراههای تهران به نام آنهاست، در فیلمهای سینمایی تصویر و به مردم معرفی کردهایم؟ شهید باقری، شهید باکری، شهید همت، شهید بروجردی و... در فیلمهای ما کجا هستند؟ نام این بیتفاوتی و بیاعتنایی، چیزی جز یک «خیانت فرهنگی» نیست. اگر مردم ما شهید همت یا شهدای دیگر و بقیه بزرگان و قهرمانان این سرزمین را نشناسند و نتوانند درباره آنها چند جملهای صحبت کنند، یک خیانت در این میان اتفاق افتاده است. الان وقتی از چند رهگذر بپرسید «معین» کیست، احتمالا کسی در لسآنجلس را با این نام بیشتر بشناسند تا شخصیتی چون دکتر معین را که وزنه ادبیات و فرهنگ است. با این همه به سهم خودم از حضور در نمایش سهروردی خوشحال و سربلندم، اما کاش کمی مسئولان و مدیران فرهنگی و شهری ما درباره آثاری این چنینی که جنبه ملی و میهنی دارد، احساس وظیفه بیشتری داشتند و حمایت جدیتر و بیشتری انجام میدادند. خودم بهعنوان بازیگر دوست داشتم شاهد حضور آدمهای تصمیمگیرندهتری بودم که به دیدن این کار بیایند، مثلا نمیدانم آیا شهردار منطقهای که خیابان سهروردی در آن قرار دارد، تشریف آوردهاند نمایش ما را ببینند؟ این حضور باعث دلگرمی ما خواهد بود و میتوانیم انتظار داشته باشیم ایشان حداقل در آن منطقه، یک حمایت معنوی از کار انجام دهد. یا دوست دارم بدانم چند نفر از نمایندگان محترم شهر تهران به دیدن این نمایش آمدهاند؟ چون نام یکی از بزرگترین خیابانهای شهری که از آن انتخاب شدهاند، سهروردی است.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir