معاون سیما در تازه ترین اظهارنظر خود از جذب 40 مجری جوان برای شبکه های مختلف تلویزیون خبر داده است. محمد سلوکی، مجری جوان و باسابقه تلویزیون در گفت و گو با «هفت صبح» ضمن تحلیل و بررسی این مساله از دعوت نشدن خود در دومین نشست مجریان سیما گلایه کرد.
وقتی بدون هیچ دلیلی اجرای برنامه های تخصصی و غیرتخصصی سیما به دست مجریان جوان و کم تجربه میافتد و آنها هم بدون اینکه کمترین تلاشی برای استفاده از تجربیات مجریان پیشین، یک شبه شروع میکنند به رفتن ره صد ساله و استفاده از انواع و اقسام روش ناموفق برای نشان دادن خود، چیزی بیشتر از جمع شدن تدریجی بساط مجریان ستاره و کم توجهی مخاطبان نسبت به برنامه های جدید هم نمیشود انتظار داشت؛ مساله ای که کم کم از درون سازمان، مسوولان بالاتر را هم به این فکر میاندازد که خیلی سریع به فکر چاره بیفتند.
اضافه شدن 40 مجری جدید به جمع معاونت سیما هم شاید یکی از راهکارهای مسوولان برای رفع این مشکل باشد؛ خبری که در «نشست مجریان سیما» از زبان معاون سیما شنیده شد. البته اینکه دلیل "علی دارابی" برای گفتن این خبر، ناموفق بودن مجریان پیشین بوده یا کمبود مجریان سیما هنوز دقیقا معلوم نیست اما با صحبت های بعدی این معاون درباره تخصصی شدن اجراها و آموزش به مجریان جدید، میشد این طور استنباط کرد که قطعا رضایتی از کار مجریان پیشین وجود نداشته اما این مساله که ورود 40 مجری جدید و جوان آیا میتواند در کل به نفع مجموعه صدا و سیما باشد، مساله ای است که آن را همراه با محمد سلوکی، مجری باسابقه سیما بررسی میکنیم.
رابطه جای تخصص و استعداد
اضافه کردن 40 مجری جدید به برنامه های سیما، قطعا نیازمند فکر، هم اندیشی و برنامه ریزی طولانی مدت مسوولان است و قطعا یک شبه نمیتواند اتفاق بیفتد. همانطور که مجریان نسل دومیمثل فرزاد حسنی، ژیلا صادقی، محمد سلوکی و... بعد از تجربه طولانی به این مسیر وارد شده اند. نظر محمد سلوکی هم دقیقا همین است:
«واقعا برایم جای سوال است که وارد شدن 40 مجری جدید با این سرعت به تلویزیون چطور ممکن است عملی شود! من بعد از چند سال تجربه کار تولیدی در خانه فرهنگ نیم رخ و کسب تجربه کنار انواع و اقسام کارشناس حرفه ای، تازه اجازه پیدا کردم یک ساعت در برنامه «کاغذ کاهی» که توسط امین زندگانی اجرا میشد آن هم به عنوان میهمان حضور پیدا کنم. تازه بعد از دو سال و نیم به من اجازه داده شد فقط 10 دقیقه اجرای زنده داشته باشم. آن وقت نمیدانم مجریان جوان، چطور بدون کمترین اطلاعاتی، یک مرتبه میآیند و آنتن زنده را دست میگیرند.»
سلوکی که چندان تمایلی به صحبت درباره این مساله ندارد، بیشترین مشکل را متوجه تهیه کنندگان میداند:
«فکر میکنید الان معیار انتخاب مجریان چیست؟ یک تهیه کننده که حالا به دلایل مختلفی مثل آشنا بودن با مدیر شبکه یا سایر مسائل، یکی از بچه های فامیل، دوست یا آشنا را با خودش میآورد و بدون کمترین اطلاعاتی او را تبدیل میکند به مجری؛ تهیه کننده ای که شاید حتی خودش هم از هیچ تکنیکی سر در نیاورد و اصلا نداند ویژگی های یک مجری خوب چیست؟!»
او این بحث را قطع میکند و میگوید که بیشتر این مسائل، به مناسباتی درون سازمانی برمیگردد و بهتر است دیگر بیشتر از این چیزی نگوید.
به مجری گری نگاه تخصصی نداریم
نبود استانداردی مشخص برای اجرای مجریان، مشکل اساسی است که از نظر سلوکی در بحث مجری گری ما در تلویزیون وجود دارد. او میگوید:
«شاید به ظاهر، استانداردهایی هم برای خودمان درنظر گرفته باشیم اما اول از همه باید ببینیم این استانداردها را چه کسی تعیین کرده؟ آیا تا به حال سراغ یکی از پژوهش های علمیکه در تمام دنیا پیرامون این مساله اتفاق افتاده، رفته ایم؟ اصلا یکبار هم که شده از خودمان پرسیده ایم، واقعا در تمام دنیا، چه ویژگی های شاخصی برای مجریان درنظر گرفته میشود؟ چرا هیچ وقت حساسیت مجری گری را با جراحی مقایسه نمیکنیم؟ آیا یکی از ما حاضریم زیر تیغ جراحی فردی برویم که هیچ تجربه ای ندارد و فقط و فقط با ما آشناست؟ متاسفانه هیچ وقت به این نکته نرسیدیم که مجری، همزمان میتواند روی 60 میلیون مخاطب تاثیر داشته باشد و بی توجهی به مقوله مجری گری، حتی میتواند خطرناک باشد!»
کم توجهی در استفاده از مجریان خوب و تاثیرگذار، به نظر او این روزها کاملا به مساله ای سلیقه ای تبدیل شده و تلویزیون هنوز نمیتواند ادعا کند که توانسته مجری ستاره و تاثیرگذار به مخاطبان معرفی کند:
«ما 30 سال است در تلویزیون داریم براساس آرمان هایی که به آنها معتقدیم، پیش میرویم و همه با هم تلاش میکنیم اما چطور میشود بعد از 30 سال چشم باز کنیم و ببینیم هیچ مجری ستاره ای نداریم؟! یعنی به نظر مسوولان هیچ یک از مجریان شایستگی ستاره شدن را ندارند؟! آیا این درست است طبق سلیقه جلو برویم و اگر از کسی خوشمان نیاید و نظرش را مطابق نظر خودمان ندانیم، بدون توجه به موفقیت هایی که او در اجرا دارد و علاقه مخاطبان به او، فقط به خاطر سلیقه خودمان او را از گردونه اجرا حذف کنیم؟!
بهتر نیست یک موقعی با خودمان بگوییم اگر من از اجرای محمد سلوکی خوشم نمیآید باید اول ببینم به اهداف سازمان و برنامه میخورد که او را از گردونه خارج کنیم یا بودنش حتی اگر خلاف میل ما باشد، به نبودنش میارزد!»
با آموزش نمیشود مجری شد!
بحث آموزش تخصصی و مستمر به مجریان جدید و تبدیل کردنشان به مجریان متخصص، مساله جالب دیگری است که معاون سیما به آن پرداخته. این معاون به این مساله هم اشاره کرده که گویا از این به بعد میزان دستمزد مجریان هم براساس همین تخصص شان داده میشود. این مساله اما به گفته سلوکی، از آن دسته مسایلی است که اصلا آموزش بردار نیست:
«مشکل اصلی ما این است که به فردی میگوییم مجری متخصص که ساده لباس بپوشد، ساده رفتار کند، تحت هر شرایطی لبخند بزند، مدام تعریف و تمجید کند و خوب حرف بزند اما آیا کسی که تمام این مسائل را رعایت کند، صرفا میتواند مجری خوبی باشد؟!
در تعریف مجری گری، به کسی که صرفا خیلی خوب حرف میزند، مجری نمیگویند. او فقط یک گوینده است. کسی که همیشه لبخند میزند، نمیتواند مجری خوبی باشد چون مجری خوب باید بداند کجاها باید لبخند بزند و کجاها باید با یک نگاه، فرصت را به مخاطب واگذار کند تا او تصمیم نهایی را بگیرد. او یک جاهایی باید خنده استهزاء روی لبانش داشته باشد و...
مگر میشود با آموزش مکرر و تخصصی به یک مجری یاد داد که چطور و کجاها باید از روی استهزاء لبخند بزند. اصلا مگر همه مجری ها مثل هم هستند که همگی بتوانند با یک آموزش دسته جمعی، شبیه به هم اجرا کنند؟! اگر قرار است اینطور باشد که دیگر نیازی به 40 مجری جدید نیست، میتوانیم یک مجری بیاوریم و از او بخواهیم همه برنامه ها را کاملا یک شکل اجرا کند.»
به نظر این مجری باسابقه، اجرا هنری است که باید به دست فردی با استعداد سپرده شود. کسی که از نظر فیزیکی توانایی اجرا نداشته باشد، با هزار ساعت آموزش مستمر هم نمیتواند به جایی برسد. شاید با آموزش، کسی بتواند به یک کارشناس تبدیل شود که کنار دست یک مجری بتواند اطلاعاتی به مخاطب بدهد اما مجری اصلا!
به مخاطبان مدیونیم!
مجریان نسل دومیکه اجرایشان را با شیوه جدیدی شروع کردند و هنوز هم که هنوز است به عنوان مجری ستاره میان مخاطبان شناخته میشوند، تا زمانی که مجریان جدید بتوانند تجربه و آمادگی ورود به این عرصه را پیدا کنند، قطعا میتوانند همچنان حضور فعالی داشته باشند اما به گفته سلوکی، او نزدیک به دو سالی میشود که در هیچ برنامه ای اجرا نکرده و حتی برای دومین سال متوالی برای «نشست مجریان سیما» دعوت نشده:
«راستش خودم هم نمیدانم چرا مجری که 12 سال سابقه کاری دارد، دو سال متوالی برای شرکت در نشست مجریان سیما دعوت نمیشود! حتما آنها هم برای خودشان دلایل خاصی دارند اما به نظرم این مساله بیشتر از همه ظلم به مخاطبان است. برای اینکه مجریان هم نسل من به اینجا برسند، هزینه بسیاری خرج شده. قطعا این هزینه ها از جیب ما نبوده و از بودجه مردم خرج شده. فکر میکنم با این انتخاب های جدید و بی فکر، داریم به مردم ظلم میکنیم و به آنها مدیونیم!»
وقتی بدون هیچ دلیلی اجرای برنامه های تخصصی و غیرتخصصی سیما به دست مجریان جوان و کم تجربه میافتد و آنها هم بدون اینکه کمترین تلاشی برای استفاده از تجربیات مجریان پیشین، یک شبه شروع میکنند به رفتن ره صد ساله و استفاده از انواع و اقسام روش ناموفق برای نشان دادن خود، چیزی بیشتر از جمع شدن تدریجی بساط مجریان ستاره و کم توجهی مخاطبان نسبت به برنامه های جدید هم نمیشود انتظار داشت؛ مساله ای که کم کم از درون سازمان، مسوولان بالاتر را هم به این فکر میاندازد که خیلی سریع به فکر چاره بیفتند.
اضافه شدن 40 مجری جدید به جمع معاونت سیما هم شاید یکی از راهکارهای مسوولان برای رفع این مشکل باشد؛ خبری که در «نشست مجریان سیما» از زبان معاون سیما شنیده شد. البته اینکه دلیل "علی دارابی" برای گفتن این خبر، ناموفق بودن مجریان پیشین بوده یا کمبود مجریان سیما هنوز دقیقا معلوم نیست اما با صحبت های بعدی این معاون درباره تخصصی شدن اجراها و آموزش به مجریان جدید، میشد این طور استنباط کرد که قطعا رضایتی از کار مجریان پیشین وجود نداشته اما این مساله که ورود 40 مجری جدید و جوان آیا میتواند در کل به نفع مجموعه صدا و سیما باشد، مساله ای است که آن را همراه با محمد سلوکی، مجری باسابقه سیما بررسی میکنیم.
رابطه جای تخصص و استعداد
اضافه کردن 40 مجری جدید به برنامه های سیما، قطعا نیازمند فکر، هم اندیشی و برنامه ریزی طولانی مدت مسوولان است و قطعا یک شبه نمیتواند اتفاق بیفتد. همانطور که مجریان نسل دومیمثل فرزاد حسنی، ژیلا صادقی، محمد سلوکی و... بعد از تجربه طولانی به این مسیر وارد شده اند. نظر محمد سلوکی هم دقیقا همین است:
«واقعا برایم جای سوال است که وارد شدن 40 مجری جدید با این سرعت به تلویزیون چطور ممکن است عملی شود! من بعد از چند سال تجربه کار تولیدی در خانه فرهنگ نیم رخ و کسب تجربه کنار انواع و اقسام کارشناس حرفه ای، تازه اجازه پیدا کردم یک ساعت در برنامه «کاغذ کاهی» که توسط امین زندگانی اجرا میشد آن هم به عنوان میهمان حضور پیدا کنم. تازه بعد از دو سال و نیم به من اجازه داده شد فقط 10 دقیقه اجرای زنده داشته باشم. آن وقت نمیدانم مجریان جوان، چطور بدون کمترین اطلاعاتی، یک مرتبه میآیند و آنتن زنده را دست میگیرند.»
سلوکی که چندان تمایلی به صحبت درباره این مساله ندارد، بیشترین مشکل را متوجه تهیه کنندگان میداند:
«فکر میکنید الان معیار انتخاب مجریان چیست؟ یک تهیه کننده که حالا به دلایل مختلفی مثل آشنا بودن با مدیر شبکه یا سایر مسائل، یکی از بچه های فامیل، دوست یا آشنا را با خودش میآورد و بدون کمترین اطلاعاتی او را تبدیل میکند به مجری؛ تهیه کننده ای که شاید حتی خودش هم از هیچ تکنیکی سر در نیاورد و اصلا نداند ویژگی های یک مجری خوب چیست؟!»
او این بحث را قطع میکند و میگوید که بیشتر این مسائل، به مناسباتی درون سازمانی برمیگردد و بهتر است دیگر بیشتر از این چیزی نگوید.
به مجری گری نگاه تخصصی نداریم
نبود استانداردی مشخص برای اجرای مجریان، مشکل اساسی است که از نظر سلوکی در بحث مجری گری ما در تلویزیون وجود دارد. او میگوید:
«شاید به ظاهر، استانداردهایی هم برای خودمان درنظر گرفته باشیم اما اول از همه باید ببینیم این استانداردها را چه کسی تعیین کرده؟ آیا تا به حال سراغ یکی از پژوهش های علمیکه در تمام دنیا پیرامون این مساله اتفاق افتاده، رفته ایم؟ اصلا یکبار هم که شده از خودمان پرسیده ایم، واقعا در تمام دنیا، چه ویژگی های شاخصی برای مجریان درنظر گرفته میشود؟ چرا هیچ وقت حساسیت مجری گری را با جراحی مقایسه نمیکنیم؟ آیا یکی از ما حاضریم زیر تیغ جراحی فردی برویم که هیچ تجربه ای ندارد و فقط و فقط با ما آشناست؟ متاسفانه هیچ وقت به این نکته نرسیدیم که مجری، همزمان میتواند روی 60 میلیون مخاطب تاثیر داشته باشد و بی توجهی به مقوله مجری گری، حتی میتواند خطرناک باشد!»
کم توجهی در استفاده از مجریان خوب و تاثیرگذار، به نظر او این روزها کاملا به مساله ای سلیقه ای تبدیل شده و تلویزیون هنوز نمیتواند ادعا کند که توانسته مجری ستاره و تاثیرگذار به مخاطبان معرفی کند:
«ما 30 سال است در تلویزیون داریم براساس آرمان هایی که به آنها معتقدیم، پیش میرویم و همه با هم تلاش میکنیم اما چطور میشود بعد از 30 سال چشم باز کنیم و ببینیم هیچ مجری ستاره ای نداریم؟! یعنی به نظر مسوولان هیچ یک از مجریان شایستگی ستاره شدن را ندارند؟! آیا این درست است طبق سلیقه جلو برویم و اگر از کسی خوشمان نیاید و نظرش را مطابق نظر خودمان ندانیم، بدون توجه به موفقیت هایی که او در اجرا دارد و علاقه مخاطبان به او، فقط به خاطر سلیقه خودمان او را از گردونه اجرا حذف کنیم؟!
بهتر نیست یک موقعی با خودمان بگوییم اگر من از اجرای محمد سلوکی خوشم نمیآید باید اول ببینم به اهداف سازمان و برنامه میخورد که او را از گردونه خارج کنیم یا بودنش حتی اگر خلاف میل ما باشد، به نبودنش میارزد!»
با آموزش نمیشود مجری شد!
بحث آموزش تخصصی و مستمر به مجریان جدید و تبدیل کردنشان به مجریان متخصص، مساله جالب دیگری است که معاون سیما به آن پرداخته. این معاون به این مساله هم اشاره کرده که گویا از این به بعد میزان دستمزد مجریان هم براساس همین تخصص شان داده میشود. این مساله اما به گفته سلوکی، از آن دسته مسایلی است که اصلا آموزش بردار نیست:
«مشکل اصلی ما این است که به فردی میگوییم مجری متخصص که ساده لباس بپوشد، ساده رفتار کند، تحت هر شرایطی لبخند بزند، مدام تعریف و تمجید کند و خوب حرف بزند اما آیا کسی که تمام این مسائل را رعایت کند، صرفا میتواند مجری خوبی باشد؟!
در تعریف مجری گری، به کسی که صرفا خیلی خوب حرف میزند، مجری نمیگویند. او فقط یک گوینده است. کسی که همیشه لبخند میزند، نمیتواند مجری خوبی باشد چون مجری خوب باید بداند کجاها باید لبخند بزند و کجاها باید با یک نگاه، فرصت را به مخاطب واگذار کند تا او تصمیم نهایی را بگیرد. او یک جاهایی باید خنده استهزاء روی لبانش داشته باشد و...
مگر میشود با آموزش مکرر و تخصصی به یک مجری یاد داد که چطور و کجاها باید از روی استهزاء لبخند بزند. اصلا مگر همه مجری ها مثل هم هستند که همگی بتوانند با یک آموزش دسته جمعی، شبیه به هم اجرا کنند؟! اگر قرار است اینطور باشد که دیگر نیازی به 40 مجری جدید نیست، میتوانیم یک مجری بیاوریم و از او بخواهیم همه برنامه ها را کاملا یک شکل اجرا کند.»
به نظر این مجری باسابقه، اجرا هنری است که باید به دست فردی با استعداد سپرده شود. کسی که از نظر فیزیکی توانایی اجرا نداشته باشد، با هزار ساعت آموزش مستمر هم نمیتواند به جایی برسد. شاید با آموزش، کسی بتواند به یک کارشناس تبدیل شود که کنار دست یک مجری بتواند اطلاعاتی به مخاطب بدهد اما مجری اصلا!
به مخاطبان مدیونیم!
مجریان نسل دومیکه اجرایشان را با شیوه جدیدی شروع کردند و هنوز هم که هنوز است به عنوان مجری ستاره میان مخاطبان شناخته میشوند، تا زمانی که مجریان جدید بتوانند تجربه و آمادگی ورود به این عرصه را پیدا کنند، قطعا میتوانند همچنان حضور فعالی داشته باشند اما به گفته سلوکی، او نزدیک به دو سالی میشود که در هیچ برنامه ای اجرا نکرده و حتی برای دومین سال متوالی برای «نشست مجریان سیما» دعوت نشده:
«راستش خودم هم نمیدانم چرا مجری که 12 سال سابقه کاری دارد، دو سال متوالی برای شرکت در نشست مجریان سیما دعوت نمیشود! حتما آنها هم برای خودشان دلایل خاصی دارند اما به نظرم این مساله بیشتر از همه ظلم به مخاطبان است. برای اینکه مجریان هم نسل من به اینجا برسند، هزینه بسیاری خرج شده. قطعا این هزینه ها از جیب ما نبوده و از بودجه مردم خرج شده. فکر میکنم با این انتخاب های جدید و بی فکر، داریم به مردم ظلم میکنیم و به آنها مدیونیم!»
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: هفت صبح
مطالب پیشنهادی:
گفتوگو با مسعود روشنپژوه مرد مهربان صبحهای جمعه
مطالب پیشنهادی:
گفتوگو با مسعود روشنپژوه مرد مهربان صبحهای جمعه
گفتوگو با روشنك عجمیان، مجری و بازیگر
گرانترین مجریان تلویزیون را بشناسید!! (+عکس)
گرانترین مجریان تلویزیون را بشناسید!! (+عکس)
عمـو پـورنگ، امیر محمد و پیشیمانکن
گفتگو با مجری محبوب برنامههای کودک در دهه 60