حسين (ع) امروز كجاست ، چه ميكند و چه ميگويد؟
بیشتر بدانید : روزشمار سفر حسین بن علی (ع): اول محرم 61 / منزل قصر بنى مقاتل
بیشتر بدانید : روزشمار شب های ماه محرم؛ شب دوم و ورود به کربلا
برخی از تاریخ نویسان نوشتهاند عمربن سعد دو پسر داشت یكی به نام حفص كه پدر را تشویق و ترغیب به رفتن میكرد تا با امام (ع) مقاتله كند ولی فرزند دیگرش او را به شدت از اقدام به چنین كاری بر حذر میداشت و سرانجام حفص نیز با پدرش راهی كربلا شد.
از وقایعی كه در روز سوم محرمالحرام ذكر شده این است كه امام (ع) قسمتی از زمین كربلا را كه قبرش در آن واقع است از اهل نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خریداری كرد و با آنها شرط كرد كه مردم را برای زیارت قبرش راهنمایی نموده و زوار او را تا سه روز میهمانی كنند.
سان بن فائد میگوید من نزد عبیدالله بودم كه نامه عمر بن سعد را آوردند و در آن نامه چنین آمده بود چون من با سپاهیانم در برابر حسین و یارانش پیاده شدم قاصدی نزد او فرستاده و از علت آمدنش جویا شوم او در جواب گفت: اهالی این شهر برای من نامه نوشته و نمایندگان خود را نزد من فرستاده و از من دعوت كردهاند. عبیدالله چون نامه عمربن سعد را خواند، گفت: اكنون كه در چنگ ما گرفتار شده امید نجات دارد! ولی حالا وقت فرا نیست.
عبیدالله به عمربن سعد نوشت نامه تو رسید و از مضمون آن اطلاع یافتم از حسین بن علی بخواه تا او و تمام یارانش با یزید بیعت كنند، اگر چنین نكرد ما نظر خود را خواهیم نوشت! چون این نامه به دست عمربن سعد رسید گفت: میپندارم كه عبیدالله بن زیاد خواهان عافیت و صلح نیست عمربن سعد، نامه عبیدالله بن زیاد را به اطلاع امام حسین نرساند زیرا میدانست كه آن حضرت با یزید هرگز بیعت نخواهد كرد.
عبیدالله بن زیاد پس از اعزام عمر بن سعد به كربلا، اندیشه اعزام سپاهی انبوه را در سر میپروراند و بعضی نوشتهاند كه مردم كوفه جنگ كردن با امام حسین (ع) را ناخوش میداشتند و هر كس را به جنگ آن حضرت روانه میكردند بازمیگشت عبیدالله بن زیاد شخصی را به نام سویدبن عبدالرحمان فرمان داد تا در این مساله (فرار از جنگ) تحقیق كند و متخلفان را نزد او برد و او یك نفر شامی را كه برای انجام امر مهمی از لشگرگاه به كوفه آمده بود، گرفته و نزد عبیدالله برد و او دستور داد سر آن مرد شامی را از تنش جدا نمایند تا كسی جرات سرپیچی از دستورات او را نكند! نوشتهاند كه آن مرد شامی برای طلب میراث به كوفه آمده بود.
عبیدالله شخصاً از كوفه به طرف نخیله حركت كرد و كسی را نزد حصین بن تمیم كه به قادسیه رفته بود، فرستاد او به همراه چهارهزار نفر كه با او بودند به نخیله آمد، سپس كثر بن شهاب حارثی، محمدبن اشعث، قعقاع بن سوید و اسماء بن خارجه را طلب كرد و گفت: در شهر كوفه گردش كنید و مردم را به طاعت و فرمانبردای از یزید و من فرمان دهید و آنان را از نافرمانی و برپا كردن فتنه برحذر دارید و آنان را به لشگرگاه فرا خوانید پس آن چهارنفر طبق دستور عمل كردند و سه نفر از آنها به نخلیه نزد عبیدالله بازگشتند و كثیر بن شهاب در كوفه ماند و در میان كوچهها و گذرگاهها میگشت و مردم را به پیوستن به لشكر عبیدالله تشویق میكرد و آنان را از یاری امام حسین (ع) برحذر میداشت.
عبیدالله گروهی سواره را بین خود و عمر بن سعد قرارداد كه هنگام نیاز از وجود آنها استفاده شود و هنگامی كه او در لشگرگاه نخیله بود شخصی به نام عمار بن ابی سلمه تصمیم گرفت كه او را ترور كند ولی موفق نشد و به طرف كربلا حركت كرد و به امام ملحق و شهید شد.
بیشتر بدانید : روزشمار سفر حسین بن علی (ع): 2 محرم 61 / ورود به كربلا
بیشتر بدانید : روزشمار ماه محرم؛ شب چهارم: چرا گریه و عزا در مذهب شیعه؟
بیشتر بدانید : روزشمار ماه محرم، شب ششم؛ امام حسین(ع) نماز و حجاب زوری میخواست؟
بیشتر بدانید : روزشمار سفر حسین بن علی (ع): 10 محرم 61 /اقامه آخرين نماز ظهر
بیشتر بدانید : روزشمار سفر حسین بن علی (ع): 5 محرم 61 / اعزام شبث بن ربعى به كربلا
تهیه و تدوین:گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ