فیلمنامه‌های فرهادی را می‌توان خلاقانه نامید چون در آنها بخش‌هایی از اتفاقات روزمره‌ای كه برای خیلی‌ها پیش می‌آید را به خوبی كنار هم می‌چیند.

اصغر فرهادی از آن دست هنرمندانی است كه در زندگی هنری‌اش به موفقیت‌های زیادی دست پیدا كرده و توانسته به عنوان یك كارگردان صاحب سبك و فیلمنامه‌نویس حرفه‌ای به شهرت برسد.

به بهانه رونمایی از كتاب جدید اصغر فرهادی به نام «هفت فیلمنامه از اصغر فرهادی» این بار سراغ او رفتیم تا با بررسی نكات برجسته‌ای كه در آثار او مشاهده شده، بتوانیم برخی از ویژگی‌های شخصیتی افراد موفق را بهتر بشناسیم. در این صفحه از نظرات كارشناسانه دكتر افشین یداللهی، روانپزشك و شاعر بهره برده‌ایم.

honar538.jpg

ریزبینی و جزئی‌نگری

اصغر فرهادی با دقت بیشتری به دنیای اطراف و زندگی نگاه می‌كند و همین ویژگی سبب شده بتواند به اتفاقات ساده‌ای كه بسیاری افراد به سادگی از كنار آن می‌گذرند نگاهی ظریف و موشكافانه داشته باشد و هنرمندانه فیلمنامه‌ای را خلق كند. روایت ساده نه به این معنا كه نكته و حرف خاصی ندارد بلكه به این معنا كه مشابه آن مسائل در اطراف ما زیاد اتفاق می‌افتد.

فرهادی در این روایات دقیق و منطقی به جزئیات می‌پردازد بدون اینكه مخاطبی كه آن را پیگیری می‌كند ذره‌ای احساس كند منطق و روایت داستان خدشه‌دار شده است. این ریزبینی و جزئی‌نگری سبب می‌شود مخاطب بتواند با اثر هنری بیشتر و بهتر ارتباط برقرار كند. این اتفاقات ساده و روزمره می‌تواند برای او یك سوژه دراماتیك باشد و او دقیق، جزئی، ملموس و حساب‌شده دلایل ریشه‌ای كه می‌تواند زمینه‌ساز ایجاد پیچیدگی‌ها و دغدغه‌هایی در ارتباطات بین‌فردی باشد را در دل روایت برای مخاطب به تصویر می‌كشد.

honar541.jpg

قضاوت نكردن

او در روند فیلمنامه‌هایش خیلی پیگیر این نیست كه درباره شخصیت‌هایی كه به آنها پرداخته قضاوت و ارزش‌گذاری كند. برای همه ما در زندگی زیاد اتفاق افتاده كه در شرایطی قرار گرفته‌ایم كه خوب و بد، درست و غلط و حق و ناحق خیلی واضح، روشن و قابل تشخیص نیست و مرز آنها مبهم است.

بالاخره هر شخصی با ارزیابی‌هایی كه انجام می‌دهد تصمیم‌گیری كرده و درنهایت یكی از راه‌ها را انتخاب می‌كند. شاید نتیجه‌ای كه حاصل می‌شود درست نباشد اما نگاه مقطعی نداشتن به موضوع و بررسی پیشینه افراد از گذشته تا هنگامی كه بر سر دوراهی قرار گرفته‌اند، باعث می‌شود قضاوتی مبنی بر گناهكار بودن شخصی كه كاری را انجام داده یا تصمیمی را گرفته اما نتیجه كار درست از آب درنیامده انجام نشود، این یكی از ویژگی‌های بارز فیلمنامه‌های اصغر فرهادی است.

او با بررسی مجموعه اتفاقات و شرایطی كه دست به دست هم داده تا این فرد در این مقطع چنین تصمیمی بگیرد و چنین واكنشی نشان بدهد به بیننده این نكته را نشان می‌دهد كه قضاوت كردن كار ساده‌ای نیست و به این راحتی نمی‌توان درباره درست یا غلط بودن موضوع نظر داد. یكی از پیام‌هایی كه بیشتر آثار فرهادی دارد این است كه در انتها مخاطب را به این باور می‌رساند كه تا در جریان همه چیز قرار نگرفته، نباید به خود اجازه قضاوت كردن درباره افراد را بدهد.

خلاقیت

توصیفی كه از خلاقیت می‌توان كرد این است؛ دیدن یك تصویر جدید و كشف اندیشه‌ای نو كه گاهی این اتفاق از دل همین تصاویر و اتفاقات معمول دور و بر خودمان بیرون می‌آید. به عبارتی، خلاقیت راهی است برای عبور از روزمرگی و داشتن نگاهی متفاوت از دیگران.

افرادی خلاق هستند كه بتوانند رابطه بین چیزهایی كه به ظاهر ارتباط چندانی با هم ندارند را كشف كنند و به یك اتفاق جدید برسند یا اینكه قادرند ساختارهایی را بشكنند و به ساختارهای جدید یا حتی منطق جدید برسند. افراد خلاق قادرند حس و اندیشه‌ای كه تا به حال آن‌طور كه باید و شاید گفته نشده را بیان كنند. خلاقیت یعنی ساختن یك چیز جدید از مجموعه المان‌هایی كه در دست داریم و در هم آمیختن این اتفاقات جدید و بیرون آوردن رازها و رمزهایی از مسائل روزمره.

فیلمنامه‌های فرهادی را می‌توان خلاقانه نامید چون در آنها بخش‌هایی از اتفاقات روزمره‌ای كه برای خیلی‌ها پیش می‌آید و به سادگی از كنار آن می‌گذرند را به خوبی كنار هم می‌چیند و روایتی دراماتیك خلق می‌کند كه مخاطب را دنبال خود می‌كشاند و سوال درونی در ذهن او ایجاد می‌كند.

متفاوت بودن

یكی از ابعاد خلاقیت عبور و پشت سر گذاشتن محدودیت‌هاست. خیلی وقت‌ها خلاقیت را می‌توان در قالب فرار از محدودیت‌ها نشان داد. هنرمند خلاق در اثر هنری به نكاتی اشاره می‌كند كه شاید نتوان صریح و مستقیم درباره آنها صحبت كرد و از مرزها و سدهایی كه مانع از گفتن آنها می‌شود عبور می‌كند.

موفقیت ابعاد مختلفی دارد. اگر فردی بتواند در عصر حاضر با فرهنگ فعلی و دانسته‌هایی كه دیگران نیز دارند متفاوت باشد و حرف‌های جدیدی را بیان كند؛ نگاه‌ها را به خود جلب کرده، مورد توجه قرار می‌گیرد و موفقیت‌های بیشتری كسب می‌كند.
اصغر فرهادی در هنرش موفق است چون توانسته با خلاقیت و داشتن نگاهی متفاوت آثار خود را متمایز كند.

داشتن پشتكار

مشخص كردن هدف، داشتن انگیزه و دانستن اینكه برای رسیدن به هر هدفی باید روی آن تمركز و در راه آن تلاش كرد سبب می‌شود فرد مسئولیت آنچه قصد انجام آن را دارد به عهده بگیرد و سختی‌های راه را به جان بخرد و انجام آن را پیگیری كند. آنچه خلاقیت را پخته می‌كند، به آن تداوم و عمق می‌بخشد و درنهایت آن را به نتیجه می‌رساند، پشتكار و پیگیری است.

اگر دنبال خلاقیت، پشتكار وجود نداشته باشد ممكن است جرقه‌هایی زده شود اما ادامه پیدا نكند و به موفقیت نرسد. اینكه افراد برای رسیدن به هدف‌شان حداكثر توانی كه دارند را به كار ببرند آنها را به موفقیت نزدیك‌تر می‌كند.

ملموس بودن

اصغر فرهادی در ساخت فیلم‌هایش تكنیك، خلاقیت، دقت و سایر امكاناتی كه در اختیار دارد را برای ملموس‌تر كردن و واقعی‌‌تر نشان دادن صحنه‌ها به خدمت می‌گیرد. ابعاد مختلف واقعیت را ارزیابی می‌كند و عناصر لازم برای اینكه فیلمنامه در نظر مخاطب واقعی، منطقی و قابل باور به نظر برسد را مشخص می‌كند. تك‌تك آنها را كنار هم قرار می‌دهد تا فضاسازی به‌گونه‌ای باشد كه باور مخاطب خدشه‌دار نشود.

داشتن هوش هیجانی بالا

اصغر فرهادی در بیشتر فیلم‌هایش مثل «چهارشنبه سوری»، «جدایی نادر از سیمین» و «گذشته» روی روابط بین‌ فردی به‌خصوص روابط زن و شوهر تمركز می‌كند. افرادی كه هوش هیجانی بالایی دارند می‌توانند عواطف، احساسات و منطق دیگران را بهتر درك كنند و قادرند در شرایط مختلف حسی، هیجانی و منطقی واكنش مناسب‌تری را نشان دهند تا بتوانند به ارتباط بهتر، منطقی‌تر، مداوم‌تر، تاثیرگذارتر و كارآمدتر برسند.

افرادی كه هوش هیجانی بالاتری دارند در صورت لزوم می‌توانند به نكات ریزتری توجه كنند. اصغر فرهادی در فیلم‌هایش توانسته به جزئیاتی از میمیك صورت گرفته تا تن صدانوع پوشش، نحوه برخورد، زبان بدن، منطق هیجانی جاری در فیلم، طراحی صحنه و. . . توجه زیادی كند، آنها را جزءبه‌جزء تشخیص دهد، در فیلمنامه بگنجاند و در نقش‌آفرینی بازیگر منعكس كند. قاعدتا از هوش هیجانی بالایی برخوردار است كه توانسته این ظرایف را در روابط و نقش‌ها به خوبی از آب دربیاورد.


گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع : مجله زندگی ایده آل