اسطوره عاشقانه حاجی و فیروز و آناهیتا/ بقایای نفرت‌انگیز عهد توحش و برده‌داری!
درباره خاستگاه و ریشه شناسی "حاجی فیروز" گمانه های مختلفی وجود دارد, که در این مقاله به بیان برخی از شیرین ترین داستان های پیرامون این موضوع می پردازیم.

همه ی افسانه ها و اسطوره های حاجی فیروز

 دکتر مزداپور داستان این ازدواج نمادین و اسطوره ای را که بنیادی ترین نماد نوروز است چنین شرح داد:
" آناهیتا ( االهه و ایزدبانوی آب و نماد باروری ) که در بین النهرین است عاشق 'دوموزی' یا 'تموز' می شود و او را برای ازدواج انتخاب می کند."

"دوموزی در این داستان نماد شاه است. الهه یک روز هوس می کند که به زیرزمین برود. علت این تصمیم را نمی دانیم . تمام زیورآلاتش را به همراه می برد. او باید از هفت دروازه رد شود تا به زیرزمین برسد. خواهری که فرمانروای زیرزمین است، بسیار حسود است و به نگهبان ها دستور می دهد در در هر دروازه مقداری از جواهرات الهه را بگیرند.

 در آخرین طبقه نگهبان ها حتی گوشت تن الهه را هم می گیرند و فقط استخوان هایش باقی می ماند. از آن طرف روی تمام زمین باروری متوقف می شود. نه درختی سبز می شود، نه گیاهی هست و نه زندگی. و هیچکس نیست که برای معبد خدایان فدیه بدهد. آنها که به تنگ آمده اند جلسه می کنند و وزیر الهه را برای چاره جویی دعوت می کنند.

در نهایت ،دوموزی (شوهر الههٔ تموز) در نیمی از سال با لباس قرمز و در حال نواختن دایره، دنبک، ساز و نی‌لبک به دنیای زیرزمین می رود تا همسر خود را بازگرداند که آغاز دوبارهٔ باروری در روی زمین است."

دکتر مهرداد بهار، شخصیت حاجی فیروز را مربوط به جشن‌های سیاوش دانسته و چنین گفته که احتمالاً از یکی از اسطوره‌های تموز، الههٔ کشاورزی و احشام در میان‌رودان باستان گرفته شده‌است. او بعدها ادعا کرد که چهرهٔ‌سیاه‌شدهٔ حاجی فیروز نشان‌دهندهٔ بازآمدن او از سرزمین مردگان است و لباس سرخ او نشان از سرخی خون سیاوش دارد؛ او بیان کرده که نام سیاوش می‌تواند معنی «مرد سیاه» یا «مردی با چهره سیاه» داشته باشد.کتایون مزداپور، استاد زبان‌های باستانی و اسطوره‌شناس در مصاحبه‌ای، خبر از ترجمهٔ لوحی اکدی داده و آن‌را تاییدی بر نظریهٔ مهرداد بهار دانسته و گفته که در آن لوح چنین آمده که دوموزی (شوهر الههٔ تموز) در نیمی از سال با لباس قرمز و در حال نواختن دایره، دنبک، ساز و نی‌لبک به دنیای زیرزمین رود تا همسر خود را بازگرداند که آغاز دوبارهٔ باروری در روی زمین است.

رضا مرادی غیاث‌آبادی، وجود شخصیت پیام‌آور نوروز را در بخش‌های مختلف ایران بزرگ تأیید کرده اما نام حاجی فیروز و شمایل امروزین او (لباس سرخ و سیاهی چهره) را سنتی کاملاً جدید و تنها مختص به تهران می‌داند.

مهدی اخوان ثالث در پاورقی یکی از شعرهای خود در مجموعه شعر ارغنون، با ابراز تنفر از حاجی‌فیروز، آن‌را «بقایای نفرت‌انگیز عهد توحش و برده‌داری» نامیده و گفته‌است که به جز در شهر تهران در هیچ جای دیگر ایران شاهد چنین رسمی نبوده‌است.حمید دباشی و گلبرگ باشی خواهان تغییر یا حذف این چهره به دلیل نماد نژادپرستی بودن دارند.

حاجی فیروز به خاطر شباهتش با پیتر سیاه که از شخصیت‌های فولکلور هلندی است نیز مورد توجه قرار گرفته‌است، به خصوص که هر دو شخصیت سرخ‌پوش و سیاه‌پوست هستند. از سوی دیگر، برخی منابع دیگر ریشهٔ تاریخی حاجی فیروز (به عنوان یک شخصیت سرخ‌پوش) را بسیار دیرینه‌تر و به دورهٔ تمدن بابل مرتبط می‌دانند.

حاجی فیروز در کنار آتش چهارشنبه سوریحاجی فیروز در کنار آتش چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوری و سیاوش

در شاهنامه ، سیاوش پسر کیکاووس، پس از آنکه آیین سپاه راندن و کشور داری را نزد رستم در زابلستان آموخت به کاخ پدر بازگشت و چون سودابه همسر کیکاووس عاشق سیاوش شد برای به دست آوردن سیاوش تلاش های بسیار کرد ( داستانی شبیه به داستان یوسف و زلیخاه ) اما پس از آنکه سیاوش از او برآشفت ، او کیکاووس را خبر کرد و سیاوش را متهم ساخت. کیکاووس هم که از بوی شراب سودابه و بوی گلاب سیاوش پی به معصومیت سیاوش برده بود. اما به توصیه ی موبدان ، آتشی برپا کرد تا گناهکار را از بی گناه جدا سازد. سپس سیاوش با اسب شبرنگ خویش از آتش عبور کرد و سالم بیرون آمد.( داستان ابراهیم )  و پدرش کیکاووس فردای آن روز به شکرانه این تمام شهر را سور داد . که روایتی میگوید فردای آنروز، چهارشنبه آخر سال بود. شاید بتوان تصور کرد حاجی فیروز (پیروز) همان آتشبانی ست که از سمت موبدان، مژده ی پیروزی سیاوش و معصومیتش را می دهد.

هدف حاجی فیروزهای امروز شاد کردن دلهای غم گرفته مردم در شبهای عید نوروز است.

 

 

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر
seemorgh.com/culture
منبع: haniganjjooyadegari.persianblog.ir/ tabnak.ir/jashnname.com