شعرهایی از پروین اعتصامی که در خاص ترین لحظات زندگی اش سرود
پروین اعتصامی در لحظاتی خاص از زندگی اش در واکنش به برخی از حوادث اشعاری را سروده است

از مناظره بین نخود و لوبیا تا بی تابی وی بر بالین پدرش

پروین اعتصامی در طول زندگی کوتاه مدتش حوادث مختلفی که وی را شدیدا تحت تاثیر قرار دهد، تجربه کرد. او به خاطر روحیه حساس و شاعرانه اش از همان کودکی، به هر موضوعی، حتی ساده ترین و روزمره ترین مسائل، به گونه ای متفاوت از سایر کودکان، نگاه ویژه ای داشت.

مثلا او در هشت سالگی شعری با مضمون مناظره بین نخود و لوبیا سرود:

نخودی گفت لوبیایی را        کز چه من گردم این چنین، تو دراز؟
گفت: ما هردو را بباید پخت        چاره‌ای نیست، با زمانه بساز

یا شعری دیگر، مناظره‌ای بین «سیر و پیاز» است:

سیر یک روز طعنه زد به پیاز        که تو مسکین چه‌قدر بدبویی
گفت:از عیب خویش بی‌ خبری        زان ره، از خلق عیب می‌ جویی

بیشتر بدانید : پروین اعتصامی؛ شاعری که در 35سالگی درگذشت!


پروین ازدواجی ناموفق داشته و تا پایان زندگی اش هرگز درباره این ازدواج با کسی صحبت نکرده، از او تنها سه بیت شعر در واکنش به این رخداد باقی مانده است:

ای گل تو ز جمعیّت گلزار چه دیدی؟        جز سرزنش و بدسری خار چه دیدی؟
رفتی به چمن لیک قفس گشت نصیبت        غیر از قفس ای مرغ گرفتار چه دیدی؟
ای شمع دل‌ افروز تو با این همه پرتو        جز مشتری سفله به بازار چه دیدی؟

او درباره پدر خود چنین سروده است:

پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل        تیشه‌ای بود که شد باعث ویرانی من
اینکه خاک سیهش بالین است        اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی ز ایام ندید        هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آن‌همه گفتار امروز        سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند        دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست        سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد        هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و ز هر جا برسی        آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد        چون بدین نقطه رسید مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند        چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن        دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آنکس که در این محنت گاه        خاطری را سبب تسکین است

پروین در شعری دیگر نیز به مرگ پدرش و نیز خلا عاطفی به خاطر نبود مادر یا یار و یاور دیگری در زندگی اش اشاره کرده است:

به سر خاک پدر، دخترکی        صورت و سینه به ناخن می‌خست
که نه پیوند و نه مادر دارم        کاش روحم به روح پدر می‌پیوست

 

بیشتر بدانید : به بهانه بزرگداشت پروین اعتصامی + از ازدواج تا مرگ و شعر نخود و لوبیا!

بیشتر بدانید : وقتی که پروین اعتصامی 'سیمین بهبهانی' را بوسید

بیشتر بدانید : تبریک، خانه پروین اعتصامی کارگاه مبل سازی شده! + عکس

بیشتر بدانید : دست نوشته استاد شهریار در وصف پروین اعتصامی

 

تهیه و تدوین: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ