پراكندگی ذرات شعر در هوای جهان
شاعر شیلیایی، متولد 1904 با نام اصلی نفتالی ریكاردو ریس باسوالتو در پارال شیلی. در تموكو دوران جوانی و نوجوانی را گذراند. از 1920 به بعد نام پابلو نرودا را به احترام یان نرودا شاعر چك (1834 ـ 1891) برای خود برگزید. در 1921 اولین كتابش به نام «گرگ و میش سپیدهدم» و یكسال بعد «بیست شعر عاشقانه» و «یك ترانه نومید» را منتشر كرد كه برایش شهرت به ارمغان آورد. در 1945 به سنای شیلی راه یافت در حالیكه پیش از آن به نهضتهای مردمی اسپانیا و فرانسه پیوسته بود. در 1947 به علت سخنرانی اعتراضآمیز نسبت به رئیسجمهور وقت شیلی ـ بیده لا ـ شیلی را مخفیانه ترك كرد و به اروپا رفت. در 1952 به كشورش بازگشت و در 1971 جایزه نوبل ادبیات را به خود اختصاص داد. از آثار برجسته او میشود به: تلاش انسان بیپایان؛ اقامت در خاك، اسپانیا در قلب من، خشمها و محنتها، آواز همگانی، شعرهای ناخدا، چكامههای بنیادین، انگورها و باد، صد شعر عاشقانه، یادداشتهای ایسلانگرا، كتاب سوالها، بودها و یادبودها و دهها اثر دیگر اشاره كرد. «بودها و یادبودها» مجموعه خاطرات ادبی و سیاسی شاعر است كه اتفاقا به فارسی نیز ترجمه شده است. نرودا در سال 1973 چند روز پس از كودتای پینوشه به علت سرطان خون در ایسلانگرا فوت كرد. در این مجال به بررسی برخی از دریافتها از شعر نرودا میپردازیم: نرودا شاعری است جمیع الاطراف. این گفته شاید برای او بیش از هر شاعر دیگری در دنیا صدق كند. نرودا آنچنان عاشقانه میسراید كه واژهها تاب مستی شاعر را نمیآورند و آنچنان از دردهای سرزمینش سخن میگوید كه هر كلمه شلاقی میشود بر صورت متجاوز!
اما چیزی كه مسلم است نرودا شاعر زمانه خویش است و از آن بالاتر انسان زمانه خویش. نگاه لطیف و شاعرانه او گوشهگوشه جهان هستی را واكاوی میكند و از دل هر جنبنده و ناجنبندهای شعر بیرون میكشد!
فرم در كارهای نرودا در خدمت محتوا و كاركرد اثر است. مثلا در صد شعر عاشقانه از فرم 14 مصراعی (سونات) استفاده میبرد كه فرمی مناسب برای اشعار لطیف و تغزلی است. در چكامههای بنیادین شیوه تقطیع و سرایش به گونهای است كه شعر در یك ستون روزنامه بگنجد! چراكه شعرها برای نخستین بار در آنجا منتشر شده است و… نرودا شعرش را با درد، رنج و اندوه آواز داد، ولی ناگهان به سوی شادی، آن را رهبری كرد. از دید او شاعر باید شاد باشد و شعر امیدوارانه بسراید، چه «شعر شورش است» و پراكنده در هوای جهان. «هوای جهان ذرات شعر را با خود میپراكند، ذراتی كه به سبكی گرده گیاهان یا به سختی سرب، و این بذرها در شیارها، در سر مردمان مینشیند، به همه چیز فضایی بهاری یا مبارزه میبخشد. گل و همچنین گلولههای آتشین تولید میكند.» از دید نرودا شعر جریان آبی است كه اغلب مهارش از دست آفرینندهاش به در میرود: «ماده خام آن شامل چیزهایی است كه وجود دارد و وجود ندارد. به كار بردن شعر برای سود اكثریت مردم برپایه نیرومندی، مهربانی، شادی و بر طبیعت راستین انسان بنا شده است. بی آن، شعر صدا بر میآورد ولی آواز نمیخواند، شعر همیشه آواز میخواند.» زبان نرودا زبانی ساده و صمیمی است و كمتر به دام مغلقگویی میافتد. تصاویر شاعر نیز كاملا عینیاند و نرودا نیز مانند بسیاری از شاعران بزرگ كه حرفی برای گفتن دارند، خود را به ورطه ابهامهای مهآلود و لابیرنتهای معماگونه و ذهنیتی مالیخولیایی نمیاندازد چراكه به گمان من، مضمون برای او اهمیتی بسیار دارد و خواننده را ارج مینهد. نرودا شعرهایش را برای مردم میسرود و عاشقانههای او عاشقانههای مردم بود. ویژگی زندگی او موجب شد كه بتواند مردم را بهتر ببیند و برای آنها بهتر بسراید. هیچ عاملی نتوانست پیوند او با مردم شیلی را قطع كند و آن چیزی كه بیش از همه مورد توجه ملت شیلی بالاخص و مردم آمریكای لاتین بهطور اعم بود، ارتباط صمیمانه شعرهای او با همه قشرها خصوصا قشرهای كم سواد بود. وی شاعر یك گروه و طبقه خاص نبود. خلاقیتش راه رسیدن به مردم را برایش هموار كرد. شاعر(نرودا) آن شعری را دوست دارد كه خطابش به خلق باشد. از دیدگاه او فقط نمیتوان شعری سرود كه نگاه به «یك تن» دارد، چنین شعری شاید دارای قدرت ادبی و بلاغت خاصی باشد اما قدرت ماندگاری و محبوبیت ندارد.
شعر در عین حال كه از قوانین خود پیروی میكند و شاعر معمار به خوبی آن را میسازد، ولی باید مواد محبوبیت و عشق در آن از بار بیشتری برخوردار باشد تا به مانایی برسد. شاعر با شعرهایی كه برای توده مردم میسراید، در واقع بعد دیگری مییابد و آن بعد موجب میشود كه شاعر در میان مردم جاری شود و نرودا از این بعد و زاویه- بعد مردمی بودن- دفاع میكند و در انتقاد به «رابرت گریوز» كه گفته بود: «شاعر رو به خلق ندارد، بلكه رو به یك تن دارد.» میگوید: «اگر گریوز میدانست كه ما با اشعاری كه برای تودهها سروده شده چه واكنشهایی از مردم دیده ایم در مییافت كه شاعر میتواند بعد دیگری نیز داشته باشد و من از این بعد دفاع میكنم.» وی همچنانكه جانب نظر «گریوز» را در باب رو به فرد داشتن شعر میگیرد، ولی میگوید: «شعر باید اغلب رو به فرد داشته باشد اما باید غالبا با مردم نیز گفت وگو كند.»
برای نرودا مردم از همه مهمتر هستند و تنها ملت اوست كه بر او اثر میگذارد: «تنها مردم برای من مهم اند/ تنها ملتم بر من اثر میگذارد/مردم و ملت، انضباطم را تقریر میكنند.»
آثار نرودا
بیشتر اشعار نرودا از نوعی جستوجو و كاوش درونی حكایت دارد.
در عین فهمایی برای عموم دارای طرحی نو و شیوهای جدید است. وی در آثارش صناعت نویی را در شعر بنیان نهاد كه قبلاز وی كمتر شاعر آمریكایلاتین دست به چنین تحولی زده بود.
برخی از آثار نرودا عبارتند از:
۱ - «اقامت در زمین» كه در سه جلد منتشر شده است كه این مجموعه اشعار بیشتر از همه نشان دهنده جست وجوی شاعر است. ۲ -شفق؛ ۳ - بیست شعر عاشقانه و یك غمنامه؛ ۴ - مجموعه آثار كه بالغ بر ۱۸۰۰ صفحه است؛۵ - «غزلهای ابتدایی» (سه جلد)
از تو عبور میكنم
اگر تمام خاك زمین باشی
تنها مشتی از تو كافی است
برای آنكه تا ابد بپرستمت
از میان صور فلكی
چشمهای تو
تنها نوری است كه میشناسم
تنت به بزرگی ماه
و كلامت خورشیدی كامل
و قلبت آتشی است
برهنه پای
از تو عبور میكنم
و تنگ میبوسمت
ای سرزمین من!
سفر
به آرامی آغاز به مردن میكنی
اگر سفر نكنی،
اگر كتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نكنی.
به آرامی آغاز به مردن میكنی
زمانی كه خودباوری را در خودت بكشی،
وقتی نگذاری دیگران به تو كمك
كنند.
به آرامی آغاز به مردن میكنی
اگر بردهی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یك راه تكراری بروی...
اگر روزمرگی را تغییر ندهی
اگر رنگهای متفاوت به تن نكنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی.
تو به آرامی آغاز به مردن میكنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سركش،
و از چیزهایی كه چشمانت را به درخشش وامیدارند،
و ضربان قلبت را تندتر میكنند،
دوری كنی...
تو به آرامی آغاز به مردن میكنی
اگر هنگامی كه با شغلت، یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نكنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی،
اگر ورای رویاها نروی،
اگر به خودت اجازه ندهی
كه حداقل یك بار در تمام زندگیات
ورای مصلحتاندیشی بروی...
امروز زندگی را آغاز كن!
امروز مخاطره كن!
امروز كاری كن!
نگذار كه به آرامی بمیری.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: tehrooz.com/ سیدمهدی موسویتبار
مطالب پیشنهادی:
به آرامی آغاز به مردن میكنی!
پابلو نرودا سنگهای شیلی صدای شعرش را میشناسند
سر کشیدن به زندگی و شعر پاپلو نرودا
پابلو نرودا شاعر همه اعصار
آدمها خداحافظی را اختراع كردند (خورخه لوییس بورخس)