از «چخوف»‌ چه می‌دانید؟
در دنیای انگلیسی زبان ها، چخوف بعد از «ویلیام شکسپیر» محبوب ترین نمایش نامه نویس محسوب می شود. در آن زمان بعد از تولستوی، چخوف از نظر شهرت ادبی در مکان دوم قرار داشت. اما بعد از مرگ، به مشهورترین نویسنده روسیه تبدیل شد.

سه شنبه (۱۰ بهمن) صدوپنجاه وسومین سالروز تولد «آنتوان پاولوویچ چخوف»، نویسنده و نمایش نامه نویس سرشناس روسیه و ادبیات جهان است.

آنتوان چخوف روز ۲۹ ژانویه ۱۸۶۰ در «تاگانروک» روسیه از پدری مغاره دار و مادری داستان سرا متولد شد که چخوف زمانی در تمجید او گفت: استعدادهای مان را از پدرمان گرفتیم، اما روح مان را از مادرمان.

چخوف شش سال بیشتر نداشت که پدرش ورشکسته شد و برای فرار از زندان، آن ها بدون همراهی آنتون به محله ی فقیرنشین مسکو رفتند. وی که در زادگاهش مانده بود، برای تأمین هزینه ی تحصیل در یک مدرسه ی یونانی با سختی های زیادی مواجه شد.

آنتوان که به مطالعه آثار بزرگان دنیای ادبیات چون «سروانتس»، «تورگنیف» و «شوپنهاور» علاقه ی زیادی نشان می داد، پس از پایان تحصیلات متوسطه در ۱۹ سالگی، به دانشگاه مسکو راه یافت. وی که مجبور بود هزینه ی خانواده را هم تقبل کند، به نوشتن داستان های کوتاه و طنز از زندگی روزمره در روسیه رو آورد و از این راه توانست شهرتی به عنوان «روایت گر طنزآمیز زندگی خیابانی روسیه» برای او به همراه بیاورد.

چخوف در سال ۱۸۸۴ در رشته ی پزشکی فارغ التحصیل شد و توانست از طریق این حرفه، درآمد قابل توجهی برای خود به دست آورد. او در سال ۱۸۸۶ به یکی از معتبرترین روزنامه های سن پترزبورگ به نام «دوران جدید» دعوت شد. «دمیتری گریگوروویچ »، نویسنده ی نام دار آن زمان روسیه با مطالعه داستان کوتاه «شکارچی» چخوف، در نامه ای به او نوشت: شما استعداد بی نظیری دارید؛ استعدادی که شما را در زمره ی نویسندگان نسل جدید روسیه قرار می دهد.

چخوف بعدها از این نامه به عنوان صاعقه ای در زندگی اش نام برد و او را در کارش مصمم تر کرد؛ به طوری که در سال ۱۸۸۷ با داستان کوتاه «در تاریکی»، جایزه ی معتبر «پوشکین» را برای بهترین اثر ادبی متمایز از جهت ارزش هنری کسب کرد.

این نویسنده سرشناس در همان سال به اوکراین سفر کرد و نگارش داستان کوتاه «استپ» را آغاز کرد؛ رمان کوتاهی عجیب و متفاوت که در نشریه ی «نورسرن هرالد» به چاپ رسید. این کتاب به «لغت نامه شعرگونه »ی چخوف معروف شد و پله ترقی مهمی برای او شد.

آنتوان در پاییز ۱۸۸۷ به توصیه ی یک مدیر تئاتر، اولین نمایش نامه ی خود به نام «ایوانف» را تنها در مدت ۱۴ روز نوشت. برادر چخوف معتقد بود که این نمایش نامه، گامی بسیار مهم در پیشرفت فکری و حرفه ی ادبی برادرش بوده است.

در سال ۱۸۹۲ چخوف خانه ی کوچکی در ۴۰ مایلی جنوب مسکو خرید که با خانواده اش در آن جا اقامت کردند. در آن سال، بیماری اش شدت بیشتری گرفت. هزینه خرید دارو برای او بسیار بالا بود، اما هزینه ی بیشتر بابت سفرهایش به شهر و ویزیت بیماران بود که گرچه فرصت کمتری برای نویسندگی برایش باقی می گذاشت، اما موجب می شد تا با تمام اقشار جامعه ی روسیه برخورد داشته باشد.

وی در سال ۱۸۹۴ نوشتن نمایش نامه ی «مرغ دریایی» را آغاز کرد. موفقیت این نمایش نامه به اندازه ای بود که در سال ۱۸۹۸ در تئاتر هنر مسکو به نمایش درآمد. پس از مرگ پدر چخوف در سال ۱۸۹۸، وی به همراه خانواده به شهر «یالتا» نقل مکان کرد که در آن جا چخوف با نویسندگانی چون «لئو تولستوی» و «ماکسیم گورکی» آشنا شد.

در همین شهر بود که یکی از معروف ترین داستان هایش به نام «زنی با سگ» را نوشت. در می ۱۹۰۴ بیماری چخوف غیرقابل کنترل شده بود و به قول برادرش هر که او را می دید، حدس می زد که مرگش نزدیک است. وی در ژوئن ۱۹۰۴ به آلمان رفت و در ۱۵ جولای همان سال در شهر «بادن ویلر» درگذشت، اما جسد او برای انجام مراسم تدفین به مسکو انتقال داده شد.

چخوف هرگز تصور آن را نمی کرد که بعد از مرگ، شهرت چشم گیری به دست بیاورد. تمجید و استقبال هایی که در سال درگذشت او از «باغ آلبالو» شد، نشان داد تا چه میزان در محافل ادبی محبوبیت دارد. در آن زمان بعد از تولستوی، چخوف از نظر شهرت ادبی در مکان دوم قرار داشت. اما بعد از مرگ، به مشهورترین نویسنده ی روسیه تبدیل شد. نویسندگانی چون «جیمز جویس»، «ویرجینیا وولف» و «کاترین منسفیلد» و همچنین «جرج برنارد شاو» به تمجید از چخوف پرداخته اند.

در دنیای انگلیسی زبان ها، چخوف بعد از «ویلیام شکسپیر» محبوب ترین نمایش نامه نویس محسوب می شود. با این حال، ارنست همینگوی، نویسنده ی صاحب نام آمریکایی رابطه ی خوبی با او نداشت و درباره ی این نویسنده ی روسی می گفت: فقط شش داستان خوب نوشت و یک نویسنده ی آماتور بود.

«ولادمیر ناباکوف»، دیگر نویسنده ی بزرگ روسیه نیز زمانی او را به مبتذل نویسی و نوشتن مطالب تکراری محکوم کرده بود، با این حال «زنی با سگ» چخوف را یکی از بهترین داستان های تاریخ ادبیات می دانست.

همچنین «ویرجینیا وولف» با تمجید از چخوف در داستان «خواننده ی معمولی»، کیفیت داستان های چخوف را ستوده است. «جی .دی سلینجر» نویسنده ی فقید آمریکایی هم دیگر نویسنده ای بود که علاقه ی خاصی به آثار چخوف داشت. چخوف بیش از ۷۰۰ داستان کوتاه نوشت و از دیگر آثار مهم او به «سه خواهر»، «دایی وانیا» و «دوئل» می توان اشاره کرد.


گردآوری:گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: aftabir.com



 مطالب پیشنهادی:
«گلیشفته فراهانی» و «بهروز وثوقی» هم بازی در تئاتر، هم بند در امریکا!
چهره‌هایی که یک عمر ما را خندانده‌اند
تصاویری از «صابر ابر» در نقش یک زن روی صحنه تئاتر
پرتره «دختر چینی» از هر نقاشی دیگری بیشتر کپی شده است!
دزدان میراث پدری‌مان را با عشق نمی‌پذیریم، جناب معاون!!!