دلم برای خانه می سوزد
آدم های خوبی اند، دوستشان دارم. اما حس می کنم در حال غرق شدن اند و نمی توانم کمکشان کنم...
همسایه کناری ، غمگینم می کند. زن و شوهر صبح زود بیدار می شوند ، میروند سر کار
 عصر باز می گردند. یک پسر و دختر بچه دارند،ساعت 9 شب ، همه چراغ های خانه خاموش است.
صبح فردا نیز زود بیدار می شوند سر کار می روند عصر باز می گردند، ساعت 9 ، خاموشی.
همسایه کناری غنگینم می کند.
آدم های خوبی اند، دوستشان دارم. اما حس می کنم در حال غرق شدن اند و نمی توانم کمکشان کنم.
گذران زندگی می کنند، بی خانمان نیستند ، اما بهای گزافی می پردازند.
گاهی در میانه روز به خانه شان می نگرم و خانه نگاهم می کند.
خانه می گرید...
می توانم حس کنم.
 
چارلز بوکوفسکی


فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ


 مطالب پیشنهادی:
خبر فوت یا کنسرت مرتضی پاشایی!
ازدواج یک سینمایی!
ویشکا آسایش در چهارراه ولیعصر بند بازی کرد!
دعوت از خوانندگان لس آنجلسی به ایران!!!
هجده سال به بالا ممنوع!