گفتگوی مفصل با گروه آریان را مشاهده می فرمایید.
وقتی کنسرت نداشتیم چرا باید میماندم؟
علی پهلوان را اهالی موسیقی و رسانه به صداقت و مهر میشناسند؛ کسی که ستون اصلی «آریان» است و خیلی از قطعات نوستالژیک و خاطرهساز آریان از ساختههای اوست. علی پهلوان طی حاشیههایی که برای آریان ایجاد شد، سکوت کرد و وارد جنجال نشد و از او هم کمتر از این برنمیآمد. حالا ک خبر رسیده قرار است آلبوم «خداحافظ» آریان پیش از عید منتشر شود، با او که این روزها ساکن استرالیاست. گفتوگو کردیم تا درباره آنچه بر آریان گذشته، صحبت کنیم. وقتی که میگوید خوشحالم که آریان برای خیلی از هموطنانم خاطرههای خوشی ساخته، بغض میکند و ما را هم تحتتاثیر قرار میدهد.
*خبر رسیده که کار آلبوم، نهایی شده و قرار است قبل از عید آلبوم «خداحافظ» آریان منتشر شود.
آلبوم پنجم آریان بعد از دو سال بلاتکلیفی به دلیل مجوز نگرفتن از دفتر موسیقی و حاشیههایی که خبر دارید، قرار بود بعد از محرم و صفر امسال از طرف ترانه شرقی منتشر شود که متاسفانه نشد. خیلی هم پیگیر شدیم مثل همه این یکی دو سال، که نشد. ظاهرا آقای رجبپور تصمیم گرفته آلبوم را اسفندماه منتشر کند که امیدواریم این اتفاق بیفتد.
*چون این مساله سوال خیلیهاست اجازه بدهید بپرسم چرا این حاشیهها برای گروه موفق آریان پیش آمد؟ چون شما تا امروز سکوت کرده بودید، خوب است که پاسخ شما را هم بدانیم.
مشکلات ما به شخص خاصی برنمیگردد. چند بعدی است. این حواشی برمیگردد به قبل از آلبوم پنجم. موتورهای آریان یکی یکی از کار افتادند؛ اولیناش هم جدایی نینف امیرخاص از گروه بود که به دلیل سفر او به آمریکا اتفاق افتاد. او یکی از موتورهای قوی گروه آریان بود. بعد از رفتن نینف، خیلی از مشکلات گروه روی دوش من افتاد. من کارها را پیگیری میکردم و انجام میدادم تا متاسفانه این مشکلات منتهی شد به شرکت ترانه شرقی، آقای رجبپور شاید این حرف را نپذیرند مثلا فیلم کنسرت آریان که نهایتا هم منتشر نشد، یا کتاب نتهای آریان که خیلی دیر منتشر شد. کنسرتهای آریان هم به تهران و کیش محدود شد که نهایتا کنسرتهای کیش هم حذف شد و فقط تهران ماند. این اواخر، فقط یک کنسرت خصوصی در چادرملو داشتیم.
*خب مشکل چه بود؟
میگفتند درخواست نداریم. ما مجبور شدیم سینگل منتشر کنیم که کار جلو برود. نمونه دیگرش آهنگ صدای پای امید بود که برای برنامه جهانی غذای سازمان ملل روی آن کار کردم و با همکاری بچهها ویدیو ساختیم. خود آقای رجبپور هزینه ویدیو را داد. قرار بود این ویدیو در سالنهای سینما قبل از نمایش فیلمها پخش شود. همینطور به عنوان کلیپ ابتدایی فیلمهای سینمایی در شبکه نمایش خانگی منتشر شود. نمیدانید چقدر من این داستان را پیگیری کردم و نشد.
*ولی با این اوصاف، نهایتا کار روی آلبوم جدید را شروع کردید.
آلبوم پنجم هم با مشقت زیادی تولید شد و نظرها درباره آن خیلی متفاوت بود. ما دچار یک اختلاف سلیقه بسیار بزرگ در آریان شدیم. آقای رجبپور نظر خودش را داشت. پیام صالحی یک جور نظر میداد. عدهای از بچهها مثلا با پیام موافق بودند و عدهای با من یا آقای رجبپور. تهیه آلبوم پنجم حدود یک سال و نیم طول کشید. متاسفانه حجم کارهایی هم که از طرف بچهها میآمد، کم بود. حالا آلبوم که منتشر شود، میبینید دوست نداشتم این تعداد از کارهای آلبوم، متعلق به من باشد ولی شد. نهایتا کارها ساخته و تحویل شرکت ترانه شرقی شد. چون آلبوم منتشر نشد، کنسرت هم نداشتیم. از همان آلبوم پنجم دو قطعه را به صورت سینگل منتشر کردیم. از آلبوم پنجم به بعد ما حدود 7 سینگل منتشر کردیم که تعداد قابل ملاحظهای است و به اندازه یک آلبوم است. با این حال گفتیم منتظر مجوز میمانیم. کنسرت هم که نمیتوانستیم بدهیم. نمیشد که همان قطعات قبلی را بزنیم و بزنیم. مجوز نگرفتن در آن مقطع هم مشکلات زیادی برای ما ایجاد کرد.
*اصلا چه شد که به استرالیا رفتید؟
چون کار جلو نرفت، من هم آمدم استرالیا. اوایل حتی کار هم نمیکردم، گفتم صبر کنم شاید مجوز بگیریم. اما مجوز نگرفتیم و دنبال کار گشتم. همان کاری که در ایران میکردم یعنی برنامهریزی و کنترل پروژه را شروع کردم. آن موقع کارم در بخش پروژههای نفت و گاز بود، الان در پروژهةای آیتی، پیام هم که به دلیل همان اختلاف سلیقهها از قبل از آلبوم پنجم شروع کرده بود به کار تکی و آن کارها را ادامه داد. میخواست کنسرت بدهد که ما مخالفت کردیم و گفتیم کارهای آریان را به حاشیه میبرد. تا اینکه بالاخره مجوز آلبوم را گرفتیم.
*بعضی میگویند دلیل اصلی اختلافات گروه آریان مسائل مالی است. این مساله در صحبتهای پیام صالحی و شراره فرنژاد هم به گونهای مطرح شد.
ما هیچوقت به دلیل گروه بودنمان و تعداد بالای اعضای گروه، درآمد مناسبی حتی از کنسرتها نداشتیم. از یک جایی هم فکر کردیم که اگر قرار باشد کل کارهای آریان، سه اجرا در سال باشد، خب نباشد. چه تفاوتی میکند. چون بخش مالی کار ضعیف بود، من مجبور بودم کار دیگری بکنم. مشکل چند بعد داشت. نمیتوان انگشت را سمت یک نفر چرخاند و گفت محسن رجبپور یا علی پهلوان با پیام صالحی مقصرند.
*ولی نوع مصاحبههای پیام نشان میداد او قصد دیگری دارد و چون تو و نینف از ایران رفتهاید و او هم کار شخصیاش چندان موفق نبود، میخواهد خیلی راحت آریان را تصاحب کند.
پیام، سبک زندگی و مدل موسیقی که دوست داشت، متفاوت بود اوایل، آریان خیلی روی بورس بود و او حاضر بود از ایدههایش فاصله بگیرد بعد احساس کرد که باید برود آن سبک مورد علاقهاش را دنبال کند. به همین دلیل، سایهاش بر سر گروه آریان کم شد. سر تمرینها میآمد، استودیو میآمد، کنسرتها هم همینطور ولی این که مثل سابق وقت بگذارد و آهنگ بسازد، نه خیلی کمرنگ بود.
* با این حال شما جزو تاریخسازان موسیقی پاپ ایران بودهاید و بخشی از خاطرات جمعی این مردم.
درست است که حیف شد و حاشیههای خارج از گروه آریان، این فرصتها را از بین برد اما خوشحالم که کارهایش برای مردم خاطرهانگیز بود و به بخشی از خاطرات مردم ایران بدل شد. مدتی پیش یک دختر خانم 13، 14 ساله آمد سراغ من و گفت مادرم میگوید آهنگ شما در عروسیاش پخش شده. چشمهایم گرد شده بود. با خودم گفتم مگر ما چند سال است که کار میکنیم. دیدم درست میگوید. این آهنگها مال 15 سال پیش است. همین که مردم میگویند با این آهنگها خاطرات خوش دارند، برای ما یک دنیاست. همین که در لحظات خوش مردم سهیم بودیم، خیلی برایمان لذتبخش است. امیدوارم روزی برسد که دوباره بتوانیم برای مردم خاطرات خوبی ایجاد کنیم.
جمع آوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع : تماشاگران