ماجرای گروه آریان از ابتدا تا پایان
مشکلات آریان که بعد از آلبوم دوم کم کم خودش را نشان داد، نتیجه محبوبیت زیادشان بود. اول مشکلات سر راه کنسرت هایشان و بعد هم اختلافاتی که هر از چندگاهی با ترانه شرقی و تهیه کننده شان محسن رجب پور پیدا می شد.

فروپاشی گروه «آریان»، به عنوان اولین گروه موسیقی پاپ بعد از انقلاب برای دوستداران موسیقی خبر ناراحت کننده ای بود؛ گروهی که به شکل گیری موسیقی پاپی که ما امروز می شنویم در دهه هفتاد کمک کرد.

گروه «آریان» سال 1378 با 10 عضو تاسیس شد. از میان آنها خیلی زود پای یکی از گیتاریست هایشان، محمدرضا گلزار به سینما باز شد و حلقه اصلی اعضای گروه منحصر شد به: پیام صالحی و علی پهلوان (خوانندگان و بنیانگذاران گروه که بیشتر کارهای مربوط به آهنگسازی و سرودن ترانه ها را هم خودشان انجام می دادند)، شراره فرنژاد (نوازنده گیتار و همخوان)، علیرضا طباطبایی (نوازنده درامز)، سیامک خواهانی (نوازنده ویولن)، نینف امیر خاص (نوازنده کیبورد و تنظیم کننده) و سحر و ساناز کاشمری (همخوان).

اولین آلبوم شان «گل آفتابگردون» سال 1379 مجوز گرفت. تعداد طرفداران گروه آریان در آن سال ها از هر خواننده ای که امروز فکرش را می کنید، بیشتر بود. ترانه های شاد عاشقانه، گروه مختلط و استفاده از همخوان زن همین الان هم موضوع حساسی است چه برسد به آخر دهه هفتاد که یک اتفاق بزرگ در دنیای موسیقی بود.

سال بعدش آریان «و اما عشق» را به بازار داد؛ در همان حال و هوای آلبوم قبلی شان و بلافاصله بازار تسخیر آلبوم دوم آریان شد. بعد از این دو آلبوم به نظر می رسید آریان یک گروه همیشه موفق و شکست ناپذیر است؛ گروهی که جای خودش را در دل مردم باز کرده بود. آریان در ذهن مردم فقط یک گروه موسیقی پاپ نبود، تصویری ایده آل از جوانی و موسیقی جوانانه بود.

مشکلات آریان که بعد از آلبوم دوم کم کم خودش را نشان داد، نتیجه محبوبیت زیادشان بود. اول مشکلات سر راه کنسرت هایشان و بعد هم اختلافاتی که هر از چندگاهی با ترانه شرقی و تهیه کننده شان محسن رجب پور پیدا می شد.

اسم آریان و ترانه شرقی از هم جدا نبود. سه سال فاصله افتاد تا آلبوم سوم شان «تا بی نهایت...» را به بازار بدهند. مردم هنوز مشتاق شنیدن کار جدید آریان بودند، هر چند آلبوم سوم انتظارها را آنطور که باید برآورده نکرد اما اعضای گروه به قدم های بزرگتری فکر می کردند از جمله استفاده از اسم و رسمی که آریان در خارج از کشور به هم زده بود.

به هر حال برای خارجی ها تصویر این گروه جذاب که بعد از انقلاب توانسته بود دوباره موسیقی پاپ را با شکل و شمایل جوانانه روی صحنه ها ببرد، خیلی جالب بود.

ایده همکاری با کریس دی برگ در همان سال ها شکل گرفت. کریس دی برگ خواننده ایرلندی هم نام معتبری بود، هم اینکه کارنامه بدون حاشیه ای داشت و اصلا گزیده ای از کارهایش در ایران هم منتشر شده بود و میان ایرانی ها کلی طرفدار داشت.

کارهای مجوز گرفتن برای همراهی با کریس دی برگ طولانی شد و با تغییر دولت سختگیری در حوزه موسیقی پاپ بیشتر شده بود. همه اینها دست به دست هم داد که آلبوم چهارم آریان، «بی تو با تو» در سال 1387 و با چهار سال فاصله از آلبوم آخرشان منتشر شود. فقط یک تک آهنگ «نوری تا ابدیت» با همراهی کریس دی برگ نتیجه این همکاری بود. حتی مجوز کنسرت مشترک با دی برگ را هم نتوانستند دریافت کنند.

از همین سال ها بود که تعداد خوانندگان پاپ به شکل حیرت انگیزی افزایش پیدا کرد. رقبا زیاد شدند اما به دلایلی که هنوز هم نمی دانیم چیست، سختگیری ها روی آریان بیشتر از بقیه بود. کمتر کنسرت گذاشتند، سخت تر مجوز می گرفتند و مشکلات شان با تهیه کننده شان هم آنقدر جدی شد که گاهی در مصاحبه ها به آن اشاره می کردند.

بعد از چند سال دیگر تبدیل به نوستالژی شدند و خیلی ها فکر می کردند آریان تمام شده است. پیام صالحی، از اعضای اصلی گروه هم یکی دوتا تک آهنگ منتشر کرد که به این احتمال قوت می داد.

خلاصه اینکه اوایل سال 93 اعضای گروه تصمیم گرفتند آریان را منحل کنند. آلبومی که چند سال در صف مجوز بود تبدیل به آلبوم آخرشان شد و نامش را به «خداحافظ» تغییر دادند. قرار شد هیچ کدام از اعضای گروه از نام آریان استفاده نکنند. آلبوم خداحافظی گروه آریان با طرفدارانشان چند روزی است که به بازار آمده و خوب هم می فروشد. با علی پهلوان که در این یک سال اخیر در استرالیا زندگی می کند، درباره انحلال گروه و آلبوم آخر حرف زدیم.

گروه آریان در حقیقت یکی از سرمایه های موسیقی پاپ ایران محسوب می شود، امکانش وجود نداشت که به راه های دیگری به جز انحلال گروه برسید تا همچنان بتوان از برند گروه استفاده کرد؟

- گروه آریان 15 سال در موسیقی ایران فعالیت کرد. در این مدت بیش از 5 میلیون نسخه آلبوم فروخت و بیش از 400 اجرا در سرتاسر جهان داشت. کاندیدای جایزه جهانی موسیقی شد و تا نیمه نهایی هم پیش رفت. نامش در دایره المعارف موسیقیدانان دنیا ثبت شد و در کتابی که دانشگاه موسیقی لندن در مورد موسیقی در خاورمیانه چاپ کرده فصلی کامل در مورد آریان نوشته شده است. در عوض در ایران هیچ گاه در صدا و سیمای درون مرزی صحبتی از آریان نشد. نه تنها در هیچ مراسم و جشنواره ای یادی از آریان نشد بلکه در میزگرد موسیقی پاپ در جشنواره فجر (حدود سال 83) برخورد توهین آمیزی هم با ما شد.

بخشی از رسانه های روشنفکری آریان را مهدکودکی و بی ارزش می خواندند و جناح تندرو از آن با عناوین مبتذل و تهاجم فرهنگی یاد می کردند! کنسرت های ما بارها و بارها در ایران لغو شدند. در چهار، پنج سال گذشته تعداد کنسرت های آریان به شدت کم و به تهران و کیش محدود شد. کتاب نت های آریان یک سال در انتظار مجوز ماند، طوری که از انتشار جلد دوم آن منصرف شدیم. آلبوم پنجم در مرحله مجوز به مدت دو سال متوقف شد و عملا فعالیت های ما به نقطه ای رسید که خیلی ها فکر کردند آریان مدت هاست فعالتیت نمی کند.

اعضای گروه کم کم برای ادامه فعالیت مجبور به کار انفرادی شدند و ما برای جلوگیری از سوءاستفاده از نام آریان به ناچار تصمیم به اعلام پایان فعالیت های گروه آریان گرفتیم. یعنی تنها زمانی که می شود از نام آریان استفاده کرد زمانی است که حداقل من، سیامک (خواهانی) و پیام (صالحی) که قرارداد همکاری با شرکت ترانه تحت نام آریان را امضا کردیم، با هم حضور داشته باشیم، ضمن اینکه امتیاز کلیه آثار گروه آریان در اختیار شرکت ترانه شرقی و آقای رجب پور است.

فکر می کنید رمز موفقیت گروه آریان چیست که با وجود کنسرت های خیلی کمی که در طول سال های فعالیتش گذاشته و فقط چهار آلبوم (بدون احتساب «خداحافظ») تا این حد میان مردم محبوبیت دارد؟

- کنسرت ها کم نبودند، کم شدند، ضمن اینکه آلبوم دوم گروه آریان با بیش از دو و نیم میلیون فروش رسمی رکورددار فروش در ایران است. کتابی که دانشگاه لندن منتشر کرده دقیقا به این بحث پرداخته که چه عواملی باعث اقبال عمومی آریان در دهه هشتاد خورشیدی شد. نوع اشعار، جنس موسیقی، حال و هوای آن روزها، کار گروهی، همخوان ها، همه و همه عواملی هستندکه می شود تک به تک به آنها پرداخت. این روزها بخشی از آن ترانه ها برای متولدین دهه شصت به نوستالژی تبدیل شده است.

 

اصولا کسی به کار گروهی در ایران اعتقاد ندارد، به خصوص در زمینه های هنری همه فکر می کنند فردی کار کردن راحت تر است بخصوص که در نهایت اعتبارش هم به یک نفر می رسد. الان که به گذشته نگاه می کنید، از تجربه کار گروهی آریان راضی هستید؟

- کار گروهی منافع بسیاری دارد و به همان مقدار و شاید بیشتر هم پیچیده است. ما با شرایط خاصی این کار را شروع کردیم و در ابتدا با عنوان کار در صنعتی به نام موسیقی به آن نگاه نکردیم و برنامه ریزی در این خصوص نداشتیم. تنها آرزویمان این بود که بتوانیم مجوز بگیریم و در یک سالن 400 نفری به روی صحنه برویم! به همین خاطر وقتی ناگهان کار به نقطه ای رسید که خودمان را در میان این صنعت یافتیم نمی دانستیم باید چه کنیم و مثل قایقی با جریان آب حرکت کردیم. همه چیز از خارج از گروه بر اساس کارهای فردی تنظیم شده بود و همین باعث شد ما خیلی از منافع مان را از دست دادیم، ضمن اینکه همیشه ذهن مان درگیر موانع جدی بود که برای مان ایجاد می کردند و ما همیشه باید برای گذر از آنها و بقای گروه از یکسری منافع مان چشمپوشی می کردیم یا در اوج برای مدتی متوقف می شدیم.

سعی کردیم برای کنترل گروه، قوانین درون گروهی تنظیم کنیم و تا حدی هم موفق بودیم ولی الان که به آن نگاه می کنم احساس می کنم اگر امروز قرار بود این قوانین را تنظیم کنیم، با تجربه فعلی، خیلی موارد باید تصحیح شوند. در آخر اینکه بله فردی کار کردن خیلی از مشکلات را ندارد ولی کار گروهی در صورتی که از ابتدا با قوانین و ساختار درست انجام شود می تواند بسیار کارآمد باشد.

اوایل دهه هشتاد شاید کنسرت گذاشتن کمی مشکل بود اما الان چندسالی است که هر ماه ده ها کنسرت پاپ در سرتاسر کشور برگزار می شود؛ گروه آریان چرا آنقدر کم کنسرت برگزار می کرد؟

- کنسرت گذاشتن دوره های مختلفی در ایران داشت. در دوران دولت اصلاحات مجوز داده می شد ولی خیلی از کنسرت ها با فشار نهادهای دیگر لغو می شدند و حتی گاهی مانند کنسرت های بندرعباس و اصفهان گروه آریان، گروه های خودسر به کنسرت ها حمله می کردند. در دوره دولت آقای احمدی نژاد مجوز کنسرت ها بسیار محدود شدند و در دولت اخیر که مجوزها وضعیت بهتری پیدا کرد، نهادهای دیگر مجددا از اجرای بعضی کنسرت ها ممانعت به عمل می آورند بخصوص برای گروه های مختلط. در تمام این موارد آریان به خاطر مختلط بودنش همیشه در صدر جدول ممانعت قرار داشت.

 

به نظر می رسد از همان اول برای گروه یک مسیر مشخص در نظر گرفته بودید و با شنیدن آلبوم ها می شود به این نتیجه رسید که کمتر از مسیر خارج شده اید. این البته یک بخش مثبت دارد که همیشه کارهایتان ساده و دلنشین بوده اند اما هیچ وقت به فکر تجربه های جدید نیفتادید؟ در فرم موسیقی تان یا حتی در ترانه ها؟ برخلاف خیلی از گروه ها و خوانندگان سال های اخیر همچنان روی خواندن عاشقانه های ساده با مضامین مثبت اصرار داشتید یا حتی در فرم خواندن قطعات در این آلبوم آخر تغییری اتفاق نیفتاده است.

- این تغییر قرار بود در آلبوم پنجم که سه سال پیش تولید شد، دیده شود که متاسفانه آلبوم دو سال در مرحله اخذ مجوز گرفتار شد و به خداحافظی آریان انجامید. آلبوم جدید ترانه هایی با مضامین دلتنگی دارد و قرار بود ابتدا نامش «دلتنگی ها» باشد. تنظیم آثار هم توسط اشخاصی خارج از گروه انجام شده و همین باعث تغییر بسیاری در جنس موسیقی شده است.

برنامه نداشتید یک خداحافظی باشکوه تر با هواداران تان ترتیب بدهید؟ مثلا برگزاری یک تور کنسرت؟ و اینکه آلبوم آخر از لحاظ چاپ و تولید می توانست پر و پیمان تر باشد. مثلا با وجودمحبوبیت آریان، عکس های خیلی کمی از گروه منتشر شده است. آلبوم آخر می توانست حاشیه های مفصل تری برای هواداران داشته باشد؛ مثلا عکس و یادداشت اعضای گروه یا حتی معرفی مفصل تر و حاشیه نویسی روی قطعات آلبوم.

- آریان در زمان تهیه این آلبوم قرار نبود که خداحافظی کند. مشکلات پیش آمده بعد از آن، به تدریج ما را به این نقطه رساند. من هم که به استرالیا آمده بودم و زمانی که بالاخره تصمیم به انتشار گرفته شد برای رساندن آلبوم به پیش از عید فرصتی برای کار اضافه نداشتیم.

نکته جالب آلوم آخر این است که برای اولین بار همه تنظیم کننده ها کسانی غیر از اعضای گروه هستند. چطور شد که تصمیم گرفتید تنظیم را به خارج از گروه بسپارید و از نتیجه کار راضی هستید؟

- نینف امیر خاص تنظیم کننده همیشگی ما بعد از آلبوم چهارم به آمریکا رفت و ما به ناچار باید از دوستان دیگری کمک می گرفتیم، ضمن اینکه من به شدت از سمت تهیه کننده و بعضی از اعضای گروه تحت فشار بودم که باید تنظیم ها مدرن و متفاوت باشد. پس لازم بود از افرادی که تجربه چنین کارهایی را دارند کمک می گرفتیم. فرشاد فارسیان، شهاب حسینی و سعید مدرس کار خودشان را به خوبی انجام دادند و از همین جا به ایشان خسته نباشید می گویم.

درباره آلبوم «خداحافظ» چه حسی دارید؟ بالاخره از یک طرف آلبوم دیگری از گروه آریان است که روش زحمت کشیده اید و از طرف دیگر می دانید که این آخرین بار است با نام «آریان» آلبوم بیرون می آید. از هر دو طرف ارزیابی اش کنید. هم از نظر موسیقی و به عنوان جدیدترین آلبوم آریان و هم به عنوان کار خداحافظی.

- این آلبوم کار کاملا متفاوتی نسبت به سایر آثار آریان است. همانطور که گفتم نوع اشعار و جنس تنظیم ها، کارها را بسیار متفاوت کرده ولی کارهای آریانی همچنان در آن دیده می شود از جمله در قطعات «موندی و من» یا «تو که با من باشی». همین موضوع باعث شده که نظرات متفاوتی را از مخاطبان مان بشنویم؛ ضمن اینکه باید به یاد داشته باشیم که این کار محصول سه سال پیش است و با تکنولوژی و حال و هوای موسیقی آن سال ها ساخته شده است. من فکر می کنم طرفداران آریان می توانند آهنگ یا آهنگ های مورد علاقه شان را در این 11 آهنگ پیدا کنند. به رغم فاصله سه ساله هنوز خیلی از آهنگ ها تازگی خودشان را دارند.

 

پیام صالحی به عنوان یکی از خوانندگان آلبوم و اعضای گروه که همیشه در آهنگسازی ها مشارکت داشت در آلبوم آخر آهنگسازی نکرده است. این نبودن اسمش به عنوان آهنگساز بیشتر از طرف خودش بود یا شرایط اینطوری پیش رفت؟ دلخوری در این مورد در کار نبود؟

- پیام مشارکتش در آهنگسازی از ابتدا در حد یک یا دو آهنگ در هر آلبوم بود. سالا های اخیر خیلی در این زمینه فعالیت نمی کند و حتی اگر به آلبوم شخصی اش هم مراجعه کنید متوجه خواهیده شد که آهنگی برای خودش هم نساخته. برای این آلبوم هم بیشتر اصرار به خرید آهنگ از بازار موسیقی داشت که در انتها تنها یک آهنگ روی یکی از ترانه های من ساخت و داریوش صالح پور هم زحمت تنظیم آن را کشید ولی در انتخاب نهایی رأی نیاورد.

آریان یک بار حتی تلاش کرد با خوانندگان خارجی مثل کریس دی برگ همکاری کند. قدم بزرگی بود و آن یک قطعه هم خیلی مورد توجه قرار گرفت. برای چند مناسبت جهانی از جمله حمایت از برنامه جهانی غذای سازمان ملل تک آهنگ هایی منتشر کردید. چرا بیشتر روی این کارها مانور ندادید؟ ممکن بود به موقعیت بین المللی گروه هم خیلی کمک کند.

- ما متاسفانه هر بار در این راستا قدم برمی داشتیم، مسائلی جلوی پیشرفت کار را می گرفت. داستان آهنگ «نوری تا ابدیت» با کریس دی برگ قرار بود در نهایت به کنسرتی در تهران بینجامد که متاسفانه به رغم حضور کریس دی برگ در ایران و انتخاب محل برگزاری، اجرای آن در سال 87 میسر نشد و پس از انتخابات سال 88 و مشکلات آن به طور کلی متوقف شد. آهنگ «صدای پای امید» که برای برنامه جهانی سازمان ملل ساخته شده بود، روی سایت ها فائو و شبکه های اجتاعی مربوط به سازمان ملل قرار گرفت و قرار بود ترانه شرقی برای پخش آن در سینماها و در ابتدای دی وی دی فیلم ها اقدام کند که به جایی نرسید. اینکه شما کلی تلاش می کنی و در انتها به جایی نمی رسد ضرباتی است که کم کم انگیزه هنرمند را می گیرد.

به نظر می رسد کارهای مجوز همیشه برای آریان دردسرش بیشتر از بقیه بود؟ در حالی که این روزها خیلی از آلبوم ها از خوانندگان تازه کار حتی زود مجوزشان را می گیرند.

- من واقعا نمی دانم چرا بعد از آن همه سال کار کردن، کار مجوزهای ما به اینجا کشیده شد. سایت ما یک سال تمام فیلتر شد! کتاب نت هایمان یک سال مجوز نگرفت و در آخر هم آلبوم مان دو سال. کنسرت هایمان هم به تهران و کیش محدود شده بود. عملا تمام راه ها برای فعالیت مان بسته بود. شاید آقای رجب پور که پیگیر این مجوزها بوده بهتر از همه بتواند پاسخ شما را در این خصوص بدهد.

و سوال آخر اینکه هنوز هم فکر می کنید انحلال تنها راه حل مانده بود؟ نگاه تان به روزهای رفته چیست و ممکن است آینده دوباره ای برای گروه در کار موسیقی باشد؟

- در حال حاضر تنها راه بود. سال هایی که گذشت تماما به عشق کسانی بود که ما را در این راه حمایت کردند. طرفداران عزیز گروه آریان که در تمام این سال ها پشتیبان ما بودند. فعلا که اعضای گروه به صورت انفرادی کار خواهند کرد تا شاید روزی اگر واقعا شرایط به جایی برسد که امکان بازگشت باشد برگردیم که این امر مطمئنا با شرایط فعلی تا سال ها میسر نیست. آریان برای باز شدن فضای موسیقی در ایران تلاش بسیاری کرد و به خاطر حرکتش در صف اول، ضربات بسیاری را هم متحمل شد. به امید روزی که مسئولین کشور عزیزمان حداقل خودشان به قوانین و مجوزهای صادر شده احترام بگذارند و قانون شکنی برخی افراد خاص، افتخار و ارزش محسوب نگردد.


گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع : روزنامه هفت صبح