وقتی صدای شاتر دوربین ها بیشتر از موزیک در کنسرت شنیده می شود
اینها بخشی از اظهارات یکی از مخاطبان سیوسومین جشنواره موسیقی فجر است تاکید کرد:
مهمترین حسی که در کنسرت موسیقی باید به آن توجه شود، حس شنیداری است؛ عجیب آنکه این آخرین چیزی است که به آن توجه میشود! انگار از اول تا آخر اجرا شهوت تصویر و عکس گرفتن وجود داشت.
او که خود از اهالی موسیقی نیز بهشمار میرود، بیان کرد:
اول از همه این سوال برایم پیش آمد که چرا این همه عکاس در کنسرت حضور دارند؟ یعنی این امکان وجود نداشت در سالن دو نفر حضور داشته باشند و به رسانهها عکس بدهند؟ بعد فکر کردم اینهمه عکس را برای چه چیزی میخواهند بگیرند؟ فکر میکنم بالای بیست عکاس در این اجرا حضور داشتند؛ در حالیکه به نظر من ۱۰ عکاس هم زیاد است. اینبار من ندیدم عکاسها در جایگاه حضور داشته باشند و تمامی آنها به نزدیکی صحنه اجرا هجوم آورده بودند و سعی میکردند از هم پیشی بگیرند. من خارج از ایران نیز در کنسرت شرکت کردم اما اصلا متوجه حضور عکاسهای داخل سالن نشدم. میدانم در برخی ارکسترهای سمفونیکهای مختلف عکاسها در تمرین جنرال (پیش از اجرای اصلی) عکاسی میکنند. من ابتدا در سمت چپ سالن نشستم و بعد جایم را عوض کردم اما باز صدای شاتر عکاسها من را عذاب میداد و رفت و آمد زیادی داشتند. آنها حتی گاهی باهم صحبت هم میکردند؛ یا تلفن همراهشان زنگ میخورد. من تصمیم داشتم چهار اجرای دیگر از جشنواره را ببینم اما منصرف شدم؛ زیرا این اتفاق برای من رنجآور بود.به نظر من باید تجهیزات، رفتار و نظاممندی کار یک عکاس کنسرت باید با دیگر برنامههای خبری متفاوت باشد؛ اما اینگونه نیست. برخی عکاسها میدانند چه زمانی و چگونه عکس بگیرند که برای مخاطبان مشکلی ایجاد نکنند.
اما مهدی قاسمی ـ عکاس خبری ـ که تجربه عکاسی را در جشنوارههای مختلف موسیقی و تئاتر دارد، در اینباره گفت:
اصول حرفهای و اخلاقی کار ما میگوید نباید برهمزننده نظم محیط باشیم؛ البته به این معنا نیست که محیط بر کار ما تاثیر بگذارد و ذهن ما را درگیر خود کند. این موضوع البته به عکاسی کنسرت و تئاتر و مراسم خاکسپاری هم برمیگردد. به عنوان مثال درست نیست من با پوششی متفاوت و نامتعارف به مراسم عزاداری بروم؛ زیرا ممکن است اینگونه نظم را مختل کنم و همه نگاهها به سمت من جلب شود. در فضاهایی مانند اجرای تئاتر و موسیقی که نیازمند سکوت است ما باید نکاتی را رعایت کنیم، بهطور مثال در سکوتهای بین دیالوگها در تئاتر و زمانهایی که نوازندگان در حال اجرای قطعاتی آرام و با صدای کم هستند، باید حواسمان را جمع کنیم و کمتر عکس بگیریم. در این موقعیتها من خودم را موظف میدانم شاتر دوربینم را روی حالت «سکوت» بگذارم، یا پشت سر هم عکس نگیرم یا اجازه بدهم صدای موسیقی بالا بیاید و بعد عکاسی کنم.
این عکاس درباره گله این مخاطب اظهار کرد:
مشاهده شده که گاهی این مشکلات به فروش بلیتهای جایگاه عکاسان نیز برمیگردد؛ شاید اگر بلیتهای این جایگاه در اختیار مخاطبان عادی قرار نگیرد و همانطور که از اسمش پیداست در اختیار خبرنگارها و عکاسها باشد، از این دست مشکلات پیش نیاید. از سویی ممکن است عکاسانی که در این اجرا برای مخاطبان مزاحمت ایجاد کردند، افرادی بودند که تجربه زیادی از عکاسی کنسرت نداشتند؛ چه بهتر است که اگر اینچنین است پیش از عکاسی مواردی به آنها تذکر داده شود.
قاسمی درباره اینکه شنیده شده در برخی کشورها عکاسان تنها دقایق محدودی اجازه حضور در سالن و تصویر برداری دارند، گفت:
بعید میدانم این مطلب دربارهی همهی اتفاقات مهم هنری صدق کند؛ چرا که اینکار منطقی نیست. اگر عکاسها مجبور باشند کار دو ساعت را در ده دقیقه انجام بدهند، دچار استرس میشوند و عجله میکنند بنابراین ممکن است مدام عکس بگیرند و صدای شاترشان دیگران را اذیت کند. همچنین استرس و عجله آنها به مخاطبان نیز منتقل می شود و آنها را آزار میدهد.
این عکاس همچنین درباره اینکه یک یا چند عکاس محدود، از اجرای زنده عکاسی کرده و عکسهای خود را در اختیار رسانهها قرار بدهند، گفت:
یک رسانه نمیتواند منتظر بماند تا دیگران برایش عکس تولید کنند؛ در این موارد ترجیح میدهیم اصلا عکس نداشته باشیم.هر عکاس دارای دید و نگرش خود است. وقتی قرار است از یک برنامه خبری، فقط یک عکاس با یک نگاه عکاسی کند، درصد تولید عکس خوب پایین میآید. اصلا حرفهای نیست؛ مگر در موارد خیلی خاص مانند دادگاه صدام. در آن دادگاه بدلیل محدودیت فضا به رسانههای مهم دنیا این فرصت داده شد که خودشان یک عکاس را به نمایندگی انتخاب کنند. متاسفانه در چند سال گذشته در ایران از این قرار حرفهای به غلط بهرهبرداری شده که آسیبهای جدیای به عکاسی مطبوعاتیمان وارد کردهاست. ارگانهایی که کار خود را به یک عکاس محدود کردند، روز به روز دچار افت نگاه عکاسانه میشوند. در برخی موارد نهادی که عکاسان خود را حتی در موقعیتهای بهتری برای عکاسی قرار داده است، باز هم برای داشتن عکس متفاوت از عکاسان رسانهها کمک گرفته است چرا که آنها به کارمند-عکاس تبدیل نشدهاند و نگاه پویاتری دارند.
قاسمی درباره جشنواره موسیقی فجر نیز گفت:
این جشنواره بزرگترین رویداد موسیقایی در سال است که برد ملی آن مهم است؛ بنابراین رسانههای زیادی به پوشش آن میپردازند. این رویداد میتواند فردی با تجربه، متخصص و دارای قدرت تعامل را برای بخش عکاسی انتخاب کند و این فرد با اهالی رسانه و عکاسهایی که قرار است در جشنواره حضور داشته باشند جلساتی را برگزار کرده و هم تلاش کند شرایط بهتری برای پوشش تصویری مناسب جشنواره فراهم کند و هم در تعاملی سازنده نکاتی را به آنها یادآوری کند. شاید نگاه مسوولان جشنواره این است از همه رسانهها خبرنگار و عکاس حضور داشته باشند و صرفا پوشش بدهند؛ اما این نگاهی کمّیگرا است. این موارد باید برای مسوولان مهم باشد.
این عکاس در ادامه اظهار کرد:
به عنوان مثال خروجی عکس دو جشنواره فیلم و تئاتر فجر را باهم مقایسه کنید. جشنواره تئاتر چند سال است ورود عکاسان رسانهها را به این رویداد محدود کرده و این نکته در افت بازتاب تصویری آن در این سالها بسیار موثر بودهاست. هزینههای زیادی برای برگزاری این رویداد شده و افراد (بینالمللی) زیادی به آنجا رفت و آمد داشتند اما با عدم اطلاعرسانی تصویری آنچنان ماندگار نشده است. در طرف دیگر با نگاهی اجمالی به جشنوارههای فیلم فجر و آزادی عمل دادن بیشتر به عکاسان میبینید که آن جشنواره بیش از دیگران توانسته مخاطبان بیشتری داشته و تاثیرگذار باشد.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: isna.ir