نمایش«بر پهنه دریا» نمایش مردانه دیگری است که پیروزفر دست گرفته، نمایشی که همچون آثار قبلی‌اش فقط نقش مرد دارد و این روزها آخرین مراحل تمرین آن را پشت سر می‌گذارد.
پارسا پیروزفر اهل جنجال و هیاهو و حاشیه نیست، سرش به کار خودش است، مشغول بازیگری است و گاهی هم کارگردانی. در سال‌های گذشته، سالی یک نمایش به صحنه برده که خودش هم در آن بازی کرده است. حالا هم در تدارک اجرای نمایشی تازه است.
نمایش«بر پهنه دریا» نمایش مردانه دیگری است که پیروزفر دست گرفته، نمایشی که همچون آثار قبلی‌اش فقط نقش مرد دارد و این روزها آخرین مراحل تمرین آن را پشت سر می‌گذارد.

پیروزفر با اینکه اهل مصاحبه‌های مطبوعاتی نیست اما با خوشرویی پذیرای خبرنگارانی است که سر تمرین نمایش‌اش حاضر می‌شوند.

خبرنگار تئاتر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، هم در یکی از جلسات تمرین نمایش«بر پهنه دریا» حضور داشت و آنچه در ادامه می‌خوانید، گزارشی است درباره همین تمرین.
نمایش نامه «بر پهنه دریا» یکی از آثار مشهور اسلاومیر مروژک نویسنده معروف لهستانی است. پیروزفر این متن را ترجمه کرده و آن را با بازی هوتن شکیبا، سیاوش چراغی‌پور، هوشنگ قوانلو، علی ابدالی و خودش برای اجرا در تماشاخانه ایرانشهر آماده می‌کند.

«گنده»،«متوسط» و«کوچک»
سه مرد و سه نام؛ «گنده»،««متوسط» و«کوچک» البته قرار نیست یکدیگر را صدا کنند اما نویسنده این نام‌ها را برایشان انتخاب کرده است.
هر سه روی یک کشتی در حال حرکت روی دریا. سه مرد با حرکاتی عین هم، با چشم‌های بسته که ناگهان چرتشان پاره می‌شود و از جایشان بلند می‌شوند.

داریم به پای هم پیر می‌شویم
اول از همه سراغ «کوچک» می‌رویم که نقش‌اش را سیاوش چراغی‌پور بازی می‌کند، او با بازی در این نمایش سومین همکاری خود را با پیروزفر پشت سر می‌گذارد و به شوخی می‌گوید:«بله دیگه داریم به پای هم پیر می‌شویم!»

این بازیگر که پیش از این در نمایش‌های دیگر پیروزفر یعنی «هنر» و «گلن گری گلن راس» بازی کرده است، همکاری با این کارگردان را لذت بخش می‌داند و می‌گوید: «هرچه می‌گذرد، زبان یکدیگر را بهتر می‌فهمیم و حال و هوای هم را بیشتر درک می‌کنیم. انگار یکدیگر را بیشتر کشف می‌کنیم و این به پیشبرد کار خیلی کمک می‌کند. چون همکاری‌مان رشد یافته‌تر و عمیق‌تر شده است.»

به جز همکاری با پیروزفر، دیگر جذابیت این نمایش برای چراغی‌پور، نمایش‌نامه مروژک است. او که آثار مروژک را بسیار جهان شمول می‌داند، اضافه می‌کند:«متن‌های مروژک، بسیار جهانی هستند؛ یکسری کمدی‌های سیاه که همیشه به نقد موقعیت‌های بد اجتماعی مانند اختلاف طبقاتی و مسایلی از این دست پرداخته‌اند، مشکلاتی که همواره در همه جوامع صرف‌نظر از جغرافیای‌شان، وجود دارد. بنابراین، چنین متن‌هایی بسیار ارزشمند هستند.»



چراغی‌پور اما ناراحت است که آثار مروژک در ایران چندان خوب معرفی نشده‌اند، او توضیح می‌دهد: «در ایران در حق مروژک خیلی ادای دین نشده است. آثار او یا خیلی کم اجرا شده یا اجراهای خیلی خوب نشده. بنابراین همین ضرورت، خود، دلیلی خوب است برای اینکه از مروژک کار کنیم.»

نمایش‌نامه«بر پهنه دریا» قبلا ترجمه شده و چراغی‌پور هم آن را خوانده است اما خوشحال است که پیروزفر دوباره همین متن را ترجمه کرده و اضافه می‌کند:« ترجمه پارسا بسیار روان و خیلی صحنه‌ای و کاملاً برای اجرا است. معلوم است یک بازیگر و کارگردان، بهترین و اجرایی‌ترین واژگان را برای ترجمه خود، انتخاب کرده است. این هم امتیاز دیگری برای جذابیت متن شد. ضمن اینکه خود نقش هم از جذابیت‌های خاصی برخوردار است.»

پارسا کارگردان جزئیات است
کمدی‌های سیاه برای بازیگران کار آسانی نیست و به گفته بسیاری از آنها همانند حرکت روی لبه تیغ است، باید مواظب‌باشی به اشتباه به ورطه‌ای که می‌تواند خطرناک باشد، نلغزی.

چراغی‌پور درباره این دشواری می‌گوید:«تکلیف کمدی‌های دیگر خیلی مشخص است، می‌توان با استفاده از حس تماشاگر و حال و هوای اجرا، از بداهه استفاده کرد که لطمه‌ چندانی هم به اصل نمایش نمی‌زند اما در این کمدی حتی برای پلک زدن باید دلیل داشته باشی، این نوع کمدی‌ها اگر در نیاید، به یک کار بی‌مزه تبدیل می‌شود. از سوی دیگر اگر کمی غلظت یا روغن داغش را زیاد کنی، به کمدی از جنس دیگری می‌افتد که نه خواست مروژک بوده و نه این متن. به جز این، حساسیتی که خود پارسا به متن دارد، سختی این نوع اجراها را چندین برابر می‌کند چون پارسا کارگردان جزئیات است.»

****
سه مرد، هر سه گرسنه اما آذوقه‌شان ته کشیده، چیزی برای خوردن نیست و حالا باید کسی را بخورند! هیچ‌کس‌نیست، پس باید یکی از خودشان را بخورند!«گنده» و «متوسط» هر دو به سمت کوچک بر می‌گردند.

از میان این مردان، هوتن شکیبا نقش«متوسط» را بازی می‌کند.

دلم برای مروژک تنگ شده بود
«ویژگی اصلی «متوسط» این است که مابین «گنده» و «کوچک» قرار می‌گیرد.»،این جمله‌ای است که شکیبا می‌گوید و ترجیح می‌دهد بیشتر از این درباره«متوسط» توضیح ندهد.

او هم جزو علاقه‌مندان آثار مروژک است و حتی پایان نامه‌اش درباره این نویسنده بوده است.

شکیبا ادامه می‌دهد: «هم دلم برای مروژک تنگ شده بود و هم به خاطر کارگردانی پارسا پیروزفر، بازی در این نمایش را پذیرفتم. سال گذشته نمایش قبلی‌اش بسیار شسته‌رفته و تر و تمیز بود. این روزها کمتر شاهد این وسواس و جزیی‌نگری هستیم.»

این بازیگر جوان متن «بر پهنه دریا» را در دوره‌ی دانشجویی خوانده و درباره آن توضیح می‌دهد:« خیلی بازیگرطلب است یعنی خیلی به بازیگر فضای کار می‌دهد، نقش‌های خاصی دارد که شاید فقط بتوان در نمایشنامه‌های مروژک پیدا کرد و همین کشف، لذت‌بخش است.»

شکیبا در پاسخ به این پرسش که پیروزفر چقدر به بازیگرانش آزادی عمل می‌دهد، توضیح می‌دهد:« به شخصه یاد گرفته‌ام، تئاتر یک فعالیت گروهی است واگر کسی بخواهد فقط به اندیشه خود اکتفا کند، به هیچ جا نمی‌رسد. در تئاتر هر کس باید مخلوطی از همه‌ی اندیشه‌ها باشد، در مسیری که کارگردان تعیین می‌کند.»

بازیگر نمایش«دن‌کامیلو» ادامه می‌دهد:«همیشه ترجیح می‌دهم ایده از دل تمرین بیرون بیاید نه اینکه کسی از بیرون آن را تحمیل کند و خوشبختانه در نمایش ما، همه ایده‌ها از دل تمرین بیرون آمده است. به هر حال پارسا حساسیت‌های خود را دارد، با یکسری پیشنهادات ما مخالف بود و با یکسری موافق. اما خوشبختانه همیشه در پایان به تفاهم می‌رسیم. او خیلی جزیی‌نگر است اما همین جزیی‌نگری باعث شسته‌رفته شدن کارش می‌شود. تا الان همه چیز خوب پیش رفته ولی بخش بزرگی از ماجرا با حضور تماشاگر شکل می‌گیرد.»

شکیبا جزو بازیگرانی است که با وجود جوانی‌اش در ژانرهای مختلف بازی کرده اما بسیاری از تماشاگران،او را با نقش‌های کمدی‌اش مانند «مترسگ» به یاد می‌آورند، توضیح می‌دهد:«روحیه‌ خودم خیلی فانتزی است و در فضاهایی بازی کرده‌ام که شاید بسیاری جرأت بازی در آن را نداشته باشند. چون ریسکش خیلی بالاست. این فضایی است که دوستش دارم ولی شاید دراین سال‌ها در همه ژانرها کار کرده‌ام اما چون کمتر کسی در فضای فانتری کار می‌کند، کارهای فانتزی‌ام بیشتر به چشم آمده است.»

روحیه‌ام فانتزی است
او درباره فضای نمایش«بر پهنه دریا» می‌گوید: «فضایش گروتسک است، گویی ترکیب کمدی تراژدی است. یک نوع کمدی سیاه و به‌ویژه شیوه‌ای که پارسا کار می‌کند مانند راه رفتن روی لبه‌ی خطرناکی است چون هم فضای کمدی دارد، هم فانتزی، هم کار با بدن دارد، از سوی دیگر، جاهایی باید واقعی بازی کنیم و ... بنابراین، جزو کارهایی است که خیلی تنوع فضا دارد و به همان اندازه سخت است.»

هوتن شکیبا هم وسواس دارد؛ وسواس در انتخاب نقش و خودش می‌گوید: «با وسواس کار انتخاب می‌کنم. شاید پیشنهادهای تصویری‌ام، حتی بیشتر از تئاتر باشد اما بسیاری را نپذیرفته‌ام چون کارم برایم مهم است.»

****

سه مرد گرسنه تصمیم می‌گیرند برای پیدا کردن قربانی، قرعه‌کشی کنند اما خیلی زود از این تصمیم منصرف می‌شوند و سعی می‌کنند با استفاده از شیوه‌ای دموکراتیک و با رأی گیری، قربانی را پیدا کنند.

پارسا پیروزفر در میانه بازی، کارگردانی می‌کند، او کارگردانی دقیق و با وسواس است.

اما کار کردن با کارگردانی که خود بازیگر است و همزمان، روی صحنه حضور دارد برای بازیگرانش چگونه خواهد بود؟! این پرسشی است که از دو بازیگر این نمایش می‌پرسیم.

دوست دارم پارسا را در اتاق فرمان ببینم
سیاوش چراغی‌پور معتقد است:« نه در مورد پارسا بلکه اساساً خیلی موافق نیستم کارگردان در نمایش خودش بازی کند چون دوست دارم کارگردان چشم سومی باشد که من و بازی‌ام را ببیند زیرا هم به تمرکز کمک می‌کند و هم خودش در بخش بازیگری لطمه نمی‌بیند. اساساً وقتی بازیگر روی صحنه در کنار همبازی‌اش قرار می‌گیرد، حس‌اش خیلی با وقتی که در کنار کارگردان قرار می‌گیرد، متفاوت است. در آن شرایط بازیگر آرامش بیشتری دارد اما وقتی کنار کارگردان بازی می‌کند، اگر جایی اشتباه کند، ممکن است حس کارگردانی همبازی‌اش برگردد و واکنش آنی نشان دهد و همین مسأله، بر بازی بازیگر تأثیر می‌گذارد.»

او در عین حال اضافه می‌کند:« البته پارسا تمام تلاش‌اش را به کار می‌گیرد که در کارگردانی، کم نگذارد اما به هر حال بخشی از این ماجرا اجتناب‌ناپذیر است. اصولاً ترجیح می‌دهم با کارگردان‌هایی کار کنم که خودشان همزمان روی صحنه بازی نمی‌کنند. با این همه بازی پارسا را خیلی دوست دارم. او روی صحنه خیلی شیرین و قدرتمند است اما بیشتر دلم می‌خواهد او را در اتاق فرمان ببینم. او از آن دست کارگردان‌هایی است که می‌توان با اطمینان به او تکیه کرد. هر روز با دست پر سر تمرین می‌آید. از این همکاری چندین‌باره، بسیار لذت می‌برم.»

اما هوتن شکیبا که خود دانش آموخته کارگردانی تئاتر است در پاسخ به این پرسش می‌گوید:«بازی کارگردان کمک می‌کند درک بهتری از فضا، نقش‌ها و موقعیت‌ها داشته باشد اما از طرفی هم کار را کمی سخت می‌کند. چنین کارگردانی نمی‌تواند با خیال راحت بیرون از صحنه بنشیند و کار را ببیند. یعنی بخشی از تمرکزش برای کارگردانی، صرف بازی‌اش می‌شود. اول فکر می‌کردم شاید این وضعیت خیلی سخت باشد اما با وجود سختی‌هایی که دارد، پارسا خیلی خوب از عهده‌ی این کار بر آمده است.»

****

اما فقط همین سه مرد نیستند که داستان را پیش می‌برند، دو مرد دیگر هم هستند؛ یک پیش‌خدمت و یک نامه‌رسان که اگر نباشند، گره گشایی اتفاق نمی‌افتد.

نامه رسان گره گشا می‌شود
هوشنگ قوانلو با بازی در نقش«نامه رسان» حضوری کوتاه روی صحنه دارد اما همین نقش کوتاه هم بار دراماتیک زیادی دارد.

او یادآور می‌شود که اواسط دهه 40 همین نمایش را با بازی رضا بابک، بهرام شاه محمدلو ، باقر کریم‌پور و ... دیده و آن را دوست داشته است و همین که پیروزفر به او پیشنهاد بازی داد، خودش را رساند که در نمایش‌اش بازی کند.

قوانلو می‌گوید: «این دو نفش کوتاه از نظر دراماتیک خیلی جالب‌اند چون گره‌گشایی می‌کنند. زمینه واقعه بسیار خوب ساخته شده و پلات‌ها بسیار خوب ، دقیق، منضبط وخلاقانه‌اند. در این نمایش، شاهد کمدی‌های درخشانی هستیم و طراحی صحنه و موسیقی هم بسیار متکبرانه و دلنشین انتخاب شده.»

سه صندلی، یک شمعدان، یک چرخ گوشت دستی قدیمی، یک دوچرخه و البته یک اسکیت... اینها بخشی از آکسسوار نمایش«بر پهنه دریا» هستند که روی صحنه سالن دکتر ناظرزاده تماشاخانه ایرانشهر قرار دارند، نمایشی که روز 4 شهریور ماه مراسم افتتاحیه‌اش را برگزار می‌کند و قرار است هر شب ساعت 20 به مدت 50 دقیقه روی صحنه باشد.

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: isna.ir

مطالب پیشنهادی:
بازیگری که برای فیلم هایش از جان و دل مایه می گذارد!! + عکس
ساحل عجیب و بسیار زیبای «توپ های بولینگ» + عکس
همه چیز بعد از این عکس‌ها تمام شد!!!
بیزینس ستاره سنتوری در خارج از ایران چیست؟!/ گفتگوی منتشر نشده بهرام رادان
پلیس جزئیات بیشتری در مورد خودکشی رابین ویلیامز فاش کرد!