ظرف سفالی
این نوع ظروف ممکن است به صورت بسیار معدود و آن نیز به صورت درخواستی سفارشی و یا با ذوق و سلیقه خود سفالگر شکل گرفته باشد. احتمالا اهمیت کارکردی ظرف سفالی.....

                                                         
علی اسدی ـ در فصل سوم کاوش محوطه شماره 64 تنگ بلاغی مجموعه تخت جمشید، بخش‌هایی از یک ظرف سفالی به دست آمده است که بر سطح بیرونی بدنه آن نقش‌افزوده‌هایی گلی با موضوع شکار، قرار دارد. قطعات مختلف این ظرف به شکل جداگانه و در امتداد دیوار خشتی موجود در شرق کارگاه 27 آشکار و پس از مرمت، شکل اصلی آن تا حد زیادی مشخص شد.

جنس و شکل ظرف
این ظرف دارای خمیره‌ای با شاموت شن و ذرات آهک در بافت سفال و پخت خوب است. سطح بیرونی ظرف که لعاب گلی رقیق نارنجی‌رنگ دارد، صیقل خورده و سطح داخلی با همان رنگ ولی بدون لعاب و صیقل است. شکل ظرف نیز نمایانگر نمونه‌ای کمیاب است. بخش میانی بدنه آن با بیشترین قطر 24 سانتی‌متر بر جای مانده و قسمت فوقانی و تحتانی آن (جز بخشی از کف) از بین رفته است. سطح بیرونی بدنه با 22 شیار عمودی به عمق 1 و عرض حداکثر 3 میلی‌متر تزئین شده است. بازمانده دو دسته رو به ‌روی هم، در بدنه ظرف بر جای مانده و دو قطعه سفال لوله‌دار مربوط به کف آن نیز یافت شده است. این لوله‌ها به صورتی مایل از زیر کف به بیرون امتداد دارند. بخشی از گل سفال، حاصل از چسباندن لوله‌های مذکور، در کف ظرف جمع شده است. احتمالا دهانه ظرف باریک‌تر از آن بوده که سفالگر بتواند گل اضافی حاصل از سوراخ کردن کف در داخل ظرف را پاک کند و یا ممکن است آن را ندیده باشد.

با این فرض، ظرف دارای دهانه‌ای باریک بوده و احتمالا دسته‌های آن از دو سوی بدنه با یک انحنا به گردن و نزدیک به لبه آن متصل بوده است. عموما از ظروفی اینچنین با چند لوله در کف و یا انتهای آن‌ها با عنوان «ظروف میثاق» نام برده‌اند. این نام‌گذاری به سبب وجود لوله‌های کف ظرف است. تصور بر این است که نوشیدن همزمان چند نفر (بسته به تعداد لوله‌های ظرف‌) از یک ظرف لوله‌دار نشانگر وفادار بودن به پیمان و یا مهر تایید بر موافقت‌هایی است که بین آن‌ها صورت گرفته است.

شرح نقوش افزوده
نقوش افزوده شده بر ‌نیمه بالایی بدنه ظرف سفالی به مراتب اهمیتی بیش از شکل آن دارد. این نوع تزئین و موضوع آن در سنت سفالگری دوره هخامنشی شناخته‌شده نیست. نقوش مذکور به صورت نواری افقی در بخش فوقانی و همتراز با محل پیوند دسته‌های ظرف با بدنه آن قرار گرفته است. این نوار نقش افزوده، تمام محیط ظرف را با حداکثر عرض 7 سانتیمتر در برگرفته و کمترین و بیشترین برجستگی آن به ترتیب حدود 5/1 و 11 میلی‌متر است. ما نقوش افزوده مذکور را با توجه به قرار گرفتن در دو سوی یکی از دسته‌های ظرف به نقوش سمت راست و نقوش سمت چپ دسته تقسیم کرده‌ایم.

نقوش سمت راست دسته ظرف
در سمت راست دسته، ابتدا سواری نقش شده که با اسب خود در حال تاخت است. بدن حیوان بدون پرداختن به جزئیات نقش شده است. سر اسب نسبتا کوچک ساخته شده و چشم به صورت برجسته در آن مشخص شده است. لگام و افسار اسب به صورت نوارهای برجسته کوچکی به‌وضوح قابل مشاهده است. سوارکاری که اسب را به پیش می‌راند با حالتی متمایل به جلو نشان داده شده، دست راست سوار احتمالا نیزه و یا سلاحی دیگر را به سمت حیوانی که در حال حمله به اوست نشانه رفته و دست چپ افسار را گرفته است. او کلاهی بر سر دارد که در هنر دوره هخامنشی با عنوان «باشلق» شهرت یافته است. سرپوش (باشلق) مذکور بر بالای پیشانی مرد سوارکار قرار دارد و بر روی بینی بزرگ او سایبان ایجاد کرده است. باشلق، گوش‌ها و چانه سوارکار را نیز پوشانده و دنباله آن از پشت سر تا روی شانه‌ها کشیده شده است. پیش روی مرد سوارکار حیوانی در حال جهش به سوی او نقش شده، که احتمالا یک شیر است. شیارهای باریکی که بر روی سر و گردن آن ایجاد شده، نشانگر یال پر پشت حیوان است. پشت سر شیر حیوانی دیده می‌شود که هیچ‌گونه اثری از یال بر روی گردنش نیست. یک ردیف نقطه فرو رفته در عرض گردن آن تا زیر گلو امتداد یافته است. ردیف نقطه‌های مذکور به‌گونه‌ای آشکار و منظم است که نمی‌توان وجود آن‌ها را اتفاقی دانست. نظر به این موضوع، در اینجا شاید قصد نشان دادن یک سگ مطرح بوده است. نقش سگ شکاری در برخی مهرهای سبک ایرانی ـ یونانی دوره هخامنشی نیز دیده می‌شود (در این صورت می‌توان گفت به هنگام روبه‌‌رو شدن سوارکار با شیر، سگی نیز از پشت سر به آن حیوان حمله‌ور شده است.

نقوش سمت چپ دسته ظرف
در سمت چپ دسته، 4 نقش برجای مانده است. در پشت نقش سوارکار و اسب او، حیوانی دیده می‌شود که همانند حیوان سمت راست دسته ظرف به عنوان یک شیر قابل شناسایی است. پشت سر شیر مورد بحث، سوارکاری با جهت حرکتی مخالف با آن (به سمت راست) دیده می‌شود. اسب سوارکار در اینجا بهتر شکل داده شده و بدن کشیده، دم افراشته و دهان باز و هیجان‌زده اسب، به‌خوبی حرکت تند آن را نشان می‌دهد. سوارکار با بالا‌تنه راست و به‌صورت نیمرخ تصویر شده است. نشیمنگاه سوارکار بر پشت اسب قرار ندارد. شاید برای او که در حال پرتاب و یا نشانه‌روی سلاح خود است، وضعیت نیمه‌ایستاده مناسب‌تر بوده است. به فاصله 2سانتی‌متری از سینه سوارکار یک نوار باریک افقی به طول 3سانتی‌متر دیده می‌شود که امتداد آن به سر حیوانی که در جلو او قرار دارد، برخورد کرده است. احتمالا این نوار برجسته بازمانده نیزه‌ای بوده که در دست راست سوارکار قرار داشته است. کلاه کشیده و نوک‌تیزی که سوارکار بر سر دارد نیز در دوره هخامنشی شناخته‌شده و در کتیبه‌های هخامنشی از قوم استفاده‌کننده از آن با عنوان سکاهای تیزخود نام برده شده است. این نامی است که در سنگ‌نوشته‌های داریوش بزرگ به آن اشاره شده است.

برآیند
ظرف سفالی به دست آمده از محوطه 64 تنگ بلاغی تخت جمشید، به‌عنوان یافته‌ای با ویژگی‌های منحصر به فرد از دوره هخامنشی، دارای اهمیت درخور ملاحظه‌ای است. نقوش برجسته افزوده شده بر بدنه، ویژگی اصلی این ظرف است. این نوع ظروف ممکن است به صورت بسیار معدود و آن نیز به صورت درخواستی سفارشی و یا با ذوق و سلیقه خود سفالگر شکل گرفته باشد. احتمالا اهمیت کارکردی ظرف سفالی از نظر آیینی موجب شده است که بدنه آن نیز با نقوش افزوده آرایش یابد. در ظرف سفالی مورد بحث دو سوارکار با دو نوع کلاه متفاوت ولی شناخته‌شده نقش شده‌اند. با وجود متعارف بودن شکارگر با کلاه موسوم به باشلق، نقش شکارگر با کلاه سکایی، مورد تازه‌ای به نظر می‌رسد. نشان دادن این دو سوارکار در یک شکارگاه به همراه هم ــ اگر واقعا این‌گونه باشد ــ موضوع بحث مهمی درباره اقوام گوناگون شاهنشاهی هخامنشی و چگونگی ارتباط و همزیستی آن‌ها به شمار می‌آید. به لحاظ زیبایی‌شناسی هنری نیز اگرچه نقوش افزوده مورد بحث با توجه به کیفیت و جزئیات پایین چندان نمی‌تواند مورد بحث قرار گیرد، با این حال کاملا مشخص است که نسبت به هنر رسمی و درباری هخامنشی، دارای آزادی و پویایی درخور توجهی است.

*کارشناس باستان شناس مستقر درتخت جمشید



گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
  
منبع: chtn.ir

مطالب پیشنهادی:
ایران و گوهران هنر
نقوش سفال میبد بازتاب باورهای کویرنشینان
كیمیا و خاك
منشأ زنانه سفالگری (2)
منشا زنانه سفالگری (1)