رنگرزی
استادکاران این رنگرزخانه‌ها قرن‌هاست که مانند کیمیاگران در حال ترکیب اسرارآمیز رنگدانه‌ها و دندانه‌ها هستند تا درخشان‌ترین و باثبات‌ترین رنگ‌ها را....

                                                         
فرش ایرانی تمام رنگ و لعابش را از همین پاتیل جوشان دارد؛ پاتیل‌هایی که هنوز هم طرفداران خود را دارد. در راسته بازارهای شهرهای صاحب‌فرش، هستند تک‌وتوک رنگرزی‌هایی که دود از دودکش‌هایشان بالا می‌رود.
استادکاران این رنگرزخانه‌ها قرن‌هاست که مانند کیمیاگران در حال ترکیب اسرارآمیز رنگدانه‌ها و دندانه‌ها هستند تا درخشان‌ترین و باثبات‌ترین رنگ‌ها را بر رشته‌های ابریشمین و پشمی بنشانند...

با اینکه این شغل سنتی دیگر رو به نابودی است اما هنوز هم هستند رنگرزهایی که در کارگاه‌های خود شغل آبا و اجدادی‌شان را ادامه می‌دهند.

راسته کهنه بازار قم بوی چوب می‌دهد و صدای ضربه چکش بر ابزار خراطی همه جا به گوش می‌رسد... رنگرزخانه‌های انگشت‌شمار بین ردیف حجره‌ها گم شده‌اند؛ باید دقت کرد و مدام از این و آن نشانی گرفت تا بالاخره در چهارچوب یکی از درهای چوبی چشم آدم به کلاف‌های رنگی آویزان از سقف بیفتد.

رنگرزی


سینه به سینه رنگ
«از این پاتیل طلا می‌ریزه، واسه کسی که کار بکنه. اگه کار نکنه، نون خشک هم توش نیست.» پیرمرد یکی درمیان دندان‌های طلایی در دهان دارد و موهای یکدست سفید و اندکی ژولیده بر سرش. رنگرزی استاد حسین فداکار در ابتدای بازار کهنه قرار گرفته. رنگرزخانه او چهار پاتیل 10، 15، 25 و 50کیلویی دارد و این یعنی کار و کاسبی‌اش هنوز از رونق نیفتاده...

حاج‌حسین که انگار خنده روی لب‌هایش، قسمتی از صورتش است، از سال79 به این‌طرف خودش را بازنشسته کرده و کار و کاسبی و رنگرزی‌اش را سپرده به دو پسرش. حاج‌حسین از سختی کار پای پاتیل‌های جوشان می‌گوید، از درد پایی که با ایستادن کنار پاتیل دچارش شده یا تاول‌هایی که در اثر چلاندن ابریشم، روی دست‌هایش می‌نشسته. چاره کار تاول‌ها حنا بود و چاره پادرد بازنشستگی.

رنگرزی

پسربچه همراه حاج‌حسین با دو قوطی در دست در میان درگاه ظاهر می‌شود. پیرمرد در یکی از قوطی‌ها را باز می‌کند. ساقه، گل و برگ گیاه زرد رنگی که قوطی را پر کرده به اعتبار نوشته روی قوطی، «اسپرک» است. اسپرک گیاهی است خودرو که خراسانی‌ها آن را کشت می‌کنند. این گیاه در ترکیب با مواد رنگزای دیگر مثل برگ مو و روناس، رنگ‌هایی متنوع از زرد پسته‌ای تا زرد طلایی ایجاد می‌کند. قوطی دیگر حاوی تنها ماده رنگی حیوانی‌ای است که به پاتیل‌های رنگرزی راه یافته. حشره آلبالویی رنگ خشک‌شده‌ای که حاج‌حسین آن را «قرمزدانه» می‌گوید. قرمزدانه‌ها می‌توانند از مکزیک یا جزایر قناری آمده باشند یا حتی اهل هندوستان باشند. از قرمزدانه می‌شود خوش‌رنگ‌ترین و شاداب‌ترین رنگ قرمز را به دست آورد...

رنگرزی

رنگ‌های‌ ایرانی در طول تاریخ همیشه به شفافیت و دوامشان شناخته می‌شدند. شاردن- سیاح سفرنامه‌نویس که در عهد صفوی گذرش به ایران می‌افتد- درباره رنگ‌های ایرانی می‌نویسد: «صنعت رنگرزی در ایران بیشتر از اروپا توسعه و ترقی یافته است چون رنگ‌های این کشور دارای روشنی و جرم بسی بیشتر هستند و چندان زود زائل نمی‌شود.» درواقع اگر فرش ایران علیرغم قیمت‌های بالایش، فروش نسبتا خوبی داشت، به خاطر کیفیت بالای آن بود. طرح‌های اصیل ایرانی، بافت ظریف و فشرده و رنگ‌هایی که به مرور زمان شفاف‌تر و جذاب‌تر می‌شدند، راز موفقیت فرش ایران بودند اما با از دست‌دادن این محسنات، دیگر فرش ایرانی چیزی بیشتر از رقبایش نداشت.

رنگ‌های ماندگار
http://img.tebyan.net/big/1389/07/20100929181907515_533298_orig.jpg

هموار کردن یکی از مهم‌ترین مراحل کار رنگرزی است؛ رشته‌های نخ دور دست‌های مجهز به دستکش می‌چرخند و می‌چرخند تا همرنگ مایع داخل پاتیل شوند... پیرمرد سفیدمویی که از اتاقک انتهای کارگاه بیرون آمده، دست و صورت وضو گرفته‌اش را داخل کلاف‌های سفید ابریشم آویزان از دیوار خشک می‌کند. پیرمرد روی خشک‌شده‌اش را به ما می‌کند و می‌گوید: «رنگ شیمیایی خوب هم که باشد، بالاخره می‌پرد و بی‌حال می‌شود. رنگ کردن با رنگ شیمیایی مثل بزک‌کردن می‌ماند اما رنگ‌های طبیعی هر چه بمانند و پا بخورند، شفاف‌تر می‌شوند و رنگشان رو می‌آید.»
آقا نبی صاحب کارگاه دیگر چشم توی کارگاه می‌چرخاند؛ انگار که دنبال چیزی می‌گردد؛ «قدیم‌ها هفته‌ای یک خاور بار می‌کردیم برای کرمانشاه و کرمان و ساوه. تا اینجای دستمان رنگی بود.» پیرمرد تا بالای بازوی دست چپش را نشان می‌دهد؛ «فرصت نمی‌کردیم دست بشوییم، همین‌طور رنگی می‌رفتیم خانه».

اما کم‌کم کارخانه‌های صنعتی رنگ شیمیایی از راه می‌رسند تا با توانایی تولید بالا و کلاف‌های رنگ‌شده یکدستشان کار را از چنگ رنگرزان سنتی درآورند. دو کارخانه در اطراف قم و چندین کارخانه در حومه کاشان با تمام توان آماده رنگ کردن کلاف‌های پشمی و ابریشمی قم و کاشان می‌شوند. با وجود قیمت تمام شده بالای کارخانه‌ها، تولیدکنندگان ترجیح می‌دهند ابریشم‌هایشان را به کارخانه بسپارند تا چنانچه بار دیگر نیاز به مقداری رشته رنگی پیدا کردند، با خیال آسوده آن ‌را از سیستم‌های کامپیوتری کارخانه که خوب رنگ ابریشم‌های قبلی به خاطرش مانده طلب کنند.

پاتیل‌های بی‌بخار
http://img.tebyan.net/big/1389/07/20100929181907421_533294_orig.jpg

«سخت‌ترین کار در رنگرزی درآوردن همین رنگ دوغی است.» .. کلاف‌های ابریشمی سفید برای دوغی شدن ابتدا در پاتیل‌های مسی با زاج سفید جوشانده می‌شوند. زاج سبب می‌شود رنگ بهتر جذب رشته‌های ابریشمی شود. رشته‌ها شسته می‌شوند و دوباره به پاتیل بازمی‌گردند تا این‌بار در محلول روناس و ماست شناور شوند. روناس گیاهی است خودرو که بیشترین استفاده را میان مواد گیاهی طبیعی دارد و خامه‌ها را به رنگ سرخ و گلی روشن تا یاقوتی سیر درمی‌آورد. ماده رنگی روناس در ریشه گیاه است. استاد حسن‌نژاد با دست چپش بالای سبیل باریکش را می‌خاراند و می‌گوید: در مراحل رنگرزی نوبت به هموار کردن کلاف‌ها، یعنی چلاندن رشته‌های ابریشمین در محلول روناس و ماست می‌رسد. رشته‌های ابریشم دو- سه روزی در محلول می‌مانند تا ماست ترش کند و بالا بیاید. حالا رشته‌ها به رنگ صورتی کمرنگ درآمده‌اند...

دو، سه سال پیش، از پای پاتیل این رنگرزی، خودش، پسرش و سه شاگرد دیگر نان می‌خوردند اما «حالا ما مانده‌ایم و پسرمان. پسرم هم چون کار کم بود و تامین نمی‌شد، رفت کارخانه شیر پاستوریزه. نصف روز می‌آید اینجا؛ اگر کاری باشد البته.» روابط ایران با کشورهای اروپایی کم شده و به دنبال آن تجارت فرش. چینی‌ها با همان طرح‌های ایرانی فرش‌های ارزان قیمت تولید می‌کنند.
سال 1287 هجری قمری هیچ‌کس فکر نمی‌کرد رنگ‌هایی که رنگرزی را آسان‌تر کرده و قیمت‌ها را اندکی کاهش داده بود، روزی بلای اصلی فرش‌های رنگارنگ ایرانی شود و کار آن‌قدر بالا بگیرد که در شهر قم که مرکز بافت بهترین فرش‌های ابریشمی ایران است، دربه‌در گشتن دنبال رنگ‌های طبیعی به هیچ‌جا نرسد.

http://img.tebyan.net/big/1389/07/2010092918190746_22_8904180412_l600.jpg

کارشناسان هزینه رنگرزی را سه تا چهار درصد کل هزینه تولید فرش برآورده می‌کنند و اختلاف رنگرزی شیمیایی و گیاهی در هر کیلو ابریشم کمتر از 5هزار تومان است. خساستی که تولیدکنندگان هنگام سفارش ابریشم‌های رنگی به خرج می‌دهند، اصلا ارزش این همه لطمه وارد شده به صنعت فرش ایران را ندارد. در این راه هر چه بر سرمان می‌رود، بلایی است که خود مرتکب می‌شویم. موتور گازی دود می‌کند و استاد ابوالفضل حسن‌نژاد با تمام سابقه کاری‌اش، پسر کارگرش، گرانی فرش ایران، کسادی بازار و آستین بی‌دستش در انتهای تونل بازار کهنه گم می‌شود.



گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
  
منبع: tebyan.net

مطالب پیشنهادی:
نقاشی قهوه‌خانه‌ای؛ ملتقای نگارگری و فرنگی‌سازی
تاریخچه کهن سوزن‌دوزی ترکمن
هنرهای سنتی ترکیه
چیغ بافی هنر کهن زنان کوچ نشین
رنگ‌هاى سنتى ایران