تبریز اول، آوردن اژدها در شاهنامه دموت از عناصر چینی است كه وارد نگارگری ما شده است، البته با دو برداشت متفاوت. در چین اژدها جزء نیروهای كیهانی است...
 
طبیعت نه تنها در نقاشی، بلكه در تمام هنرهایی كه نیاز به قوه خلاقه و استعدادهای فردی دارد تأثیر بسزایی می‌گذارد.
 یك موسیقیدان صدا‌ها را از رودخانه، پرندگان، غرش آسمان و... می‌گیرد و در نت‌های خود می‌آورد.  استادان مینیاتور ایرانی همواره برای رنگ آمیزی، از زیبایی‌های طبیعت و محیط زیست استفاده كرده‌اند. این رنگ‌آمیزی به‌خاطر تصویر زیبای واقعی طبیعت بوده و در بعضی مواقع استادان از اصول تصویر نگارگری طبیعت هم استفاده كرده‌اند، اصولا نگاه هنر و فرهنگ ایرانی به طبیعت نگاهی معنوی است كه فرهنگ ایرانی از نخستین روزهای ظهور آن، رویكرد قدسی به طبیعت داشته است، از زمان زرتشت كه هر درخت به مثل بشر بود، تا دوران بعدی كه شكلی اسلامی گرفت.

مثلاً در مورد گل لتوس (نیلوفر آبی) می‌گفتند این گل نماد عالم تجلی است كه روی آبهای تیره ظهور می‌كند و بعد شكوفه و گل نیلوفر به وجود می‌آید یا در مورد درخت سرو كه به نام درخت «پارسیك» می‌شناسند، این‌طور گویند كه سرو پنج‌هزارساله‌ای در ابر كوه است كه به‌دلیل عمر درازش به غار جاودانگی تبدیل شده و سرو به‌خاطر پایداری و ایستایی‌اش نماد آزادگی است.
طبیعت نه تنها در نقاشی، بلكه در تمام هنرهایی كه نیاز به قوه خلاقه و استعدادهای فردی دارد تأثیر بسزایی می‌گذارد.
در معارف اسلامی تمام آفرینش الهی به بهترین وجه است و از طبیعت درس خداشناسی، اثبات وجود خداوند، توحید و وحی گرفته می‌شود. اهمیت طبیعت از نظر قرآن به‌گونه‌ای است كه همگان را به سیر و نظر در دانشگاه طبیعت فراخوانده است. یكی از عناصر طبیعت در نگارگری ایرانی باغ است و باغ تمثیلی از بهشت گم شده خداوند در زمین است. باغ در فرهنگ ایرانی مفهوم گسترده‌ای دارد. در بسیاری از هنرهای این سرزمین مفهوم باغ متجلی شده است چه در مضامین فرهنگ عامه و چه در معماری و نقوش حجاری شده.
در آثار مینیاتور هم توجه ویژه‌ای به آن شده است، در واقع نوعی حكمت نهفته است. به‌عنوان مثال مینیاتوری می‌بینید كه هر كس در تكه‌ای از آن مشغول به كاری است، عده‌ای درحال ساز زدن و خواندن هستند، یا بچه‌ای از لانه‌ای جوجه بر می‌دارد و عده‌ای دیگر در حال صحبت هستند، اما در جایگاهی خاص باغبانی در حال رسیدگی به درختان و سبزه باغ است بنابراین در مفهوم آن حكمتی نهفته است و آن بهشت گمشده خداوند در زمین است، در دوران مانی شاخ و برگ‌های گیاهی به ظاهر بر گونه‌ای بیان تصویری خیالی استوار شده است.
گل لتوس یا نیلوفر آبی مظهر پاكی و تقدس در تمامی ادیان بوده است و یكی از عناصر مورد استفاده در سبك و هنر مانی است. اما در دوران سلجوقی تزئین درختان، آرایش گل‌ها و ملائكه و فرشتگان كه بال‌های گشوده دارند وجوه مشتركی است كه تأثیر هنر مسیحی را در این آثار به نمایش می‌گذارد.
به اعتقاد مانی، مدارج تكامل روح بسیار متنوع است و همچنین نفوس از خورشید به آسمان و فضای لایتناهی با ستونی از نور فاخر و با شكوه می‌پیوندند و در این سیر، خورشید به‌عنوان نمادی از منزلگاهی برای تزكیه به شمار می‌رود.  آوردن درخت سه تنه در نقاشی‌های مانی، نمادی از قرینگی، حیات و زندگی است.
گل لتوس یا نیلوفر آبی مظهر پاكی و تقدس در تمامی ادیان بوده است و یكی از عناصر مورد استفاده در سبك و هنر مانی است. اما در دوران سلجوقی تزئین درختان، آرایش گل‌ها و ملائكه و فرشتگان كه بال‌های گشوده دارند وجوه مشتركی است كه تأثیر هنر مسیحی را در این آثار به نمایش می‌گذارد.
در سبك تبریز اول، آوردن اژدها در شاهنامه دموت از عناصر چینی است كه وارد نگارگری ما شده است، البته با دو برداشت متفاوت. در چین اژدها جزء نیروهای كیهانی است كه در طبیعت آشكار است اما در ایران یك عنصر منفی معرفی شده است كه در یكی از نگاره‌های ما اژدهایی است كه به دست بهرام شكست خورده است.

 در سبك شیراز، طبیعت با درختانی پرشكوه معرفی شده است كه گاهی از چارچوب اثر فراتر رفته و از این به بعد به‌عنوان عنصری محبوب تقریباً در تمام مجالس از ضروریات كار محسوب شده و به‌طور مكرر اجرا شده است. بسیاری از محققان بر این باورند كه چنین حالتی در ارائه درختان و شكست كادر كه در آثار این مكتب بسیار چشمگیر است، از مكتب شیراز است.
  
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: tebyan.net
 
مطالب پیشنهادی:
بررسی مکاتب نگارگری ایران 
 «استاد محمدسیاه قلم، از افسانه تا واقعیت»