از زمانی که شخصیت‌ها وارد کافه می‌شوند همه چیز واقعی است. یکی از جذابیت‌های برنامه این تفاوت نوشیدنی‌ها است. تجربه کردن یک نوشیدنی متفاوت...
   
"تیک تاک" فرصت معاشرت با شخصیت‌های محبوب را به مخاطب می‌دهد  
   
   فواد صفاریانپور تا به حال چند برنامه گفتگومحور تهیه و تولید کرده، اما برنامه "تیک تاک" تجربه‌ای متفاوت در کارنامه او به شمار می‌رود. گفتگو با این برنامه‌ساز جوان در روز تولد او ـ البته با دو ساعت تأخیر ـ انجام شد.
طعم خوش شربت‌های "تیک تاک" و سخن گفتن از سینما، آرزوهای دوران کودکی و لذت معاشرت با شخصیت‌های محبوب دو ساعت گفتگو با تهیه‌کننده و کارگردان "تیک تاک" را به خاطره‌‌ای شیرین تبدیل کرد؛ برنامه‌ای که از شنبه تا چهارشنبه ساعت ۱۹:۴۵ روی آنتن شبکه دو می‌رود.
 
 ایده "تیک تاک" چطور شکل گرفت؟ شما پیش از این سابقه اجرا و تهیه برنامه‌های گفتگومحور را داشتید. نگران نبودید "تیک تاک" شبیه برنامه‌های قبلی شود؟
صفاریانپور: وقتی پیشنهاد تولید این برنامه به ما داده شد، از ما خواستند یک برنامه گفتگومحور متفاوت بسازیم و درباره این متفاوت بودن صحبت نشد، خودمان هم تا مدتی نمی‌دانستیم چه باید بکنیم. در صحبت‌هایی که داشتیم به این ساختار رسیدیم. اولین ایده این بود که مجری نداشته باشیم. مخاطب میانه گفتگوی دو نفر وارد می‌شود و میانه بحث هم از آنها جدا می‌شود. این فرصتی است که بیننده دارد تا در یک کافه شنونده حرف‌های دو نفر باشد.

 برای همین محل این ملاقات‌ها یک کافه است؟

 اتفاقی می‌بایست می‌افتاد تا میهمان‌های برنامه از شکلی که در تلویزیون و این برنامه‌ها وجود داشت فاصله می‌گرفتند. اغلب این شخصیت‌ها در تلویزیون دیده شده بودند. اما می‌خواستیم به جای پرداختن به تخصص آنها به تفکرشان بپردازیم. در برنامه‌های گفتگومحور از یک جراح درباره درک او از زیبایی یا نگاهش به مرگ و فلسفه زندگی سئوال نمی‌شود و این شخصیت‌ها درباره حرفه‌شان صحبت می‌کنند.

دوست داشتید ذهنیت آدم‌ها را در "تیک‌تاک" انعکاس دهید؟

 برای من این نکته که در ذهن آدم‌ها چه می‌گذرد همیشه جذاب بوده. فکر می‌کنم در یک برنامه گفتگومحور بررسی سناریو زندگی آدم‌ها خیلی جذابتر است تا درباره حرفه آنها صحبت کنیم. دوست داشتم شما هم از من درباره گذشته‌ام می‌پرسیدید و من می‌گفتم آرزویم بوده برنامه‌ای مثل "تیک تاک" داشته باشم و با این چهره‌ها معاشرت و لذت آن را با مخاطب تقسیم کنم.
 
 پس یکی از هدف‌هایتان این است که وجهی از شخصیت میهمان‌ها را نشان دهید که دیده نشده است؟
دیده شده اما از آن گذشته‌ایم. در گفتگوهای تلویزیونی هدف چیزی دیگر است و معمولا پرداختن به زندگی شخصی آدم‌ها مهم نیست. ماهیت کلی برنامه "تیک تاک" این است که دو نفر که قرابت و دوستی دارند در فرصتی کوتاه با هم درباره موضوعی که دوست دارند صحبت کنند و بیننده با این گپ همراه شود.

از اول مهم بود این زوج‌ها همخوانی داشته باشند؟

 قطعا از اول به این موضوع فکر کردیم.
 
 میهمان‌های برنامه چقدر بازی می‌کنند؟ همه چیز واقعی است یا شما آنها را هدایت می‌کنید؟
نقش کارگردان در "تیک تاک" فراهم کردن شرایط یک گفتگوی خوب است. بخشی از کار ما در مرحله پیش از گفتگو انجام می‌شود. به این فکر می‌کنیم چه کسانی را انتخاب و از چه کسی دعوت کنیم که با میهمان برنامه گفتگو کند. درباره چه موضوعی صحبت کنیم. اغلب میهمان‌های ما آدم‌هایی جامع هستند، اما من دوست دارم درباره دغدغه‌هایشان صحبت کنند.

 بخشی از ماجرا قبل از گفتگو شکل می‌گیرد؟

در کنار گروه تحقیق و پژوهش، گروهی دیگر پیش از ورود به کافه روی طرحی کار می‌کنند که قرار است در این گفتگو اتفاق بیفتد. من، سیاوش، خانم مهسا ملک‌مرزبان و خانم آذر اسدی به عنوان اعضای شورای سردبیری برنامه روی موضوع‌ها فکر می‌کنیم و به ترکیب میهمان‌ها و ارتباطی که باید بین آنها برقرار شود، می‌رسیم.

پس در واقعیت دخل و تصرف می‌کنید؟

 من و گروهم فضایی فراهم می‌کنیم تا اتفاق‌هایی که در این کافه می‌افتد واقعی و قابل باور باشد، شرایط بر میهمان‌ها غالب شود و در فضایی راحت و صمیمی با هم صحبت کنند.

مثل فیلم‌های رئالیستی آنها را در فضا قرار می‌دهید؟

دقیقاً. وقتی شرایط کامل شد، آنها با حس و حال کافه همراه می‌شوند.

 جزئیاتی وجود دارد که فضای این کافه را واقعی و باورپذیر می‌کند. چطور به این فضاسازی رسیدید؟

افرادی که غیر منتظره از مقابل دوربین می‌گذرند، حضور کافه‌دار و آمبیانس کافه که در چنین فضایی وجود دارد بیننده را در شرایطی قرار می‌دهد که بپذیرد با یک گپ صمیمی در یک کافه همراه شده است. این مجموعه کارهایی است که کارگردان و گروه برنامه‌ساز باید انجام دهند تا برنامه‌ای با مشخصات "تیک ‌تاک" ساختاری قابل‌ قبول پیدا کند.

در "تیک تاک" کارگردانی یعنی فضاسازی و همراه کردن میهمان‌ها با این فضا.

 کارگردانی این برنامه نه گل درشت است نه خیلی کمرنگ. کارگردان یعنی راهبر و این نقش در برنامه مشخص است. به هر حال من تمهیداتی دارم، ما دو ساعت قبل از شروع گفتگو با هر دو طرف صحبت می‌کنیم و سناریویی شکل می‌گیرد. نقشه نمی‌کشم اما...

 به هرحال راهبردی وجود دارد و نمی‌شود گفت همه چیز اتفاقی است.

 هیچ چیز در "تیک‌ تاک" اتفاقی نیست. پتانسیل برنامه حاصل یک عمر پژوهش و تحقیق است و من واسطه جمع‌آوری آن هستم.

 افرادی هستند که علاقه به حضور در برنامه نداشته باشند؟

بله، برخی علاقه به حضور در برنامه نداشتند و گروهی هم با تلویزیون مشکل داشتند. افرادی به برنامه آمدند و گفتگو کردند اما حاصلش آنطور که می‌خواستیم نشد. آنها به من اعتماد کردند و با نظر خودشان گفتگو را کنار گذاشتیم. گاهی بعضی گفتگوها را تکرار و گاهی ترکیب‌ها را عوض کردیم. فکر می‌کنم همه گفتگوها یکدست نیست، اما از سطح متوسط هم پائین‌تر نیست. گفتگوهای ضعیف را بیرحمانه کنار گذاشتیم.
 
 مقصر اینکه گفتگوها خوب نمی‌شدند شما بودید؟
گاهی من و گروهم در انتخاب آدم‌ها اشتباه کردیم. گاهی موضوع را اشتباه انتقال دادیم و... این اتفاق در یک کار ۱۰۰ قسمتی طبیعی است. اما میزان این خطاها نسبت به برنامه‌های دیگر کمتر است چون در همه بخش‌ها دقت لازم را داریم.

 چقدر به این فکر کردید که گفتگوها متنوع باشد یا مناسبت‌ها را در نظر بگیرید؟ مثلاً در برنامه‌ای که همزمان با هفته کودک پخش شد نگار استخر و آزاده پورمختار حضور داشتند.
 "تیک ‌تاک" برنامه مناسبتی نیست و هیچ مناسبتی را در خود جای نمی‌دهد، چون آدم‌ها به خاطر مناسبت خاص به کافه نمی‌روند تا باهم معاشرت کنند. ما باید توقعمان را از یک گفتگو مشخص کنیم. قرار است با یک گفتگو چه اتفاقی بیفتد؟ مشکلی حل شود، نتیجه‌گیری خاص داشته باشیم یا موضوعی بررسی شود؟ در "تیک‌ تاک" هیچیک از این هدف‌ها را نداریم. این برنامه فرصت معاشرت من و مخاطب را با افرادی فراهم می‌کند که فرصت معاشرت با آنها را در زندگی پیدا نمی‌کنیم.

یعنی به این سمت حرکت کردید که کارگردانی دیده نشود؟

 نه. فکر می‌کنم هر چیز اندازه‌ای دارد و میزان دیده شدن کارگردان در یک پروژه هم باید مشخص باشد. اگر چه نام سیاوش به عنوان مشاور در کنار نام من می‌آید، اما ما با هم کار می‌کنیم. گروهی که در کنار ما حضور دارند موثر است و اگر "تیک‌ تاک" برنامه‌ای موفق است، آنها هم در این تأثیرگذاری نقش دارند."تیک ‌تاک" یک کار گروهی و کارگردان هماهنگ کننده این ایده‌ها است.

 در "تیک ‌تاک " نقش افراد در خلق موقعیت‌ها مهم است. به نظرم یکی از بهترین قسمت‌ها برنامه رامبد جوان و امید روحانی بود. جوان بازیگر و کارگردان است و ریتم را خوب می‌شناسد، هر جا بحث افت می‌کرد او خوب فضا را عوض می‌کرد.
 من هم موافقم که یکی از بهترین برنامه‌ها همین گفتگو بود.

 اما همه گفتگوها یکدست نیست، مثل گفتگوی نگار استخر و آزاده پورمختار.

 البته من این گفتگو را خیلی دوست دارم.

 حاشیه‌هایش از گفتگو بهتر بود و شما از این حاشیه‌ها خوب استفاده کردید.

نارگل دختر خانم استخر در آن گفتگو نقشی مهم داشت و بحث هم جذاب بود.
 می‌توانید با قاطعیت درباره بهترین و بدترین برنامه قضاوت کنید؟
 قاطعانه قضاوت می‌کنم و از این موضوع هم پرهیز نمی‌کنم. بعضی می‌گویند همه کارهایشان را به یک اندازه دوست دارند، اما من اینطور نیستم. هنرمند نمی‌تواند همه کارهایش را به یک اندازه دوست داشته باشد.

هنرمند در ذات خود کمالگرا است.

هم آرمانگرا است هم نظرش دائم تغییر می‌کند. البته بعد از مدتی هم نسبت به بعضی کارهایش حس نوستالژیک پیدا می‌کند. قرار نیست من همه این گفتگوها را دوست داشته باشم بلکه باید فکر و دیدگاه این آدم‌ها را به تصویر بکشم. ما در تدوین هم چیزی را حذف و اضافه نمی‌‌کنیم، چون نمی‌خواهیم جریان گفتگو را تغییر بدهیم.

 مخاطب برنامه طیفی خاص هستند؟
همه مردم مخاطب برنامه ما هستند، اما هر بیننده‌ای به اندازه خود از "تیک‌ تاک" لذت می‌برد.

 به این فکر کردید که شخصیت‌هایی را به برنامه بیاورید که پیش از این به تلویزیون نیامده‌اند؟

اتفاقاً به این موضوع هم فکر کردیم. تلاش ما این بود که برنامه‌ای آبرومند بسازیم و این شخصیت‌ها به برنامه اعتماد کنند و میهمان ما شوند. برخی شخصیت‌ها برایم اهمیت و ارزش زیاد داشتند، اما با برخورد منفی که کردند آن هیبت شکست. البته آدم‌های بزرگ هم به برنامه تلویزیونی خوب می‌آیند. اما اگر بعضی تمایل ندارند، من به عنوان برنامه‌ساز مقصرم که با آنها درست رفتار نکردم. حتی ممکن است برخورد مسئولان در مقاطعی در این موضوع دخیل باشد.

برای طراحی "تیک ‌تاک" الگوی خارجی داشتید؟
 اصلاً. من برنامه‌های خارجی را می‌بینم، اما باید رسانه را بشناسیم و با شناخت برنامه بسازیم. طراحی "تیک ‌تاک" کارگاهی بود. طراحی اولیه را خانم ملک‌مرزبان و شهرام شکیبا انجام دادند و من، سیاوش و خانم ملک‌مرزبان در بالغ شدن آن نقش داشتیم. در این مدت از آدم‌های درجه یک کمک فکری گرفتیم و ایده‌هایمان کامل شد. در واقع چکش‌کاری نهایی با من و سیاوش بود.

 برنامه‌ای را تکرار کردید؟

 همانطور که اشاره کردم بعضی برنامه‌ها خوب نبود، اما میهمان‌ها با علاقه آمدند و دوباره صحبت کردند. در واقع آنها به من اعتماد کردند و دفعه دوم گفتگو همان چیزی می‌شد که می‌خواستیم.

 ایده این منوی متفاوت و خوشمزه از کجا آمد؟

زمانی که به فکر طراحی یک کافه رسیدیم، دنبال کافه‌ای متفاوت بودیم و به این نتیجه رسیدیم که کافه‌ای ایرانی با خوراکی‌های اصیل و ایرانی داشته باشیم. یکروز به بچه ها گفتم می‌توانیم فهرستی از نوشیدنی‌های خوشمزه و ارزان ایرانی تهیه کنیم و خودم فهرست نهایی را انتخاب کردم.
 
 سفارش‌ها واقعی است؟
 از زمانی که شخصیت‌ها وارد کافه می‌شوند همه چیز واقعی است. یکی از جذابیت‌های برنامه این تفاوت نوشیدنی‌ها است. تجربه کردن یک نوشیدنی متفاوت لذت‌بخش است. به تجربه فهمیده‌ام زمانی یک گفتگو موفق می‌شود که به هر دو طرف خوش بگذارد.
 افق دید شما در این حرفه چیست؟ به کارگردانی در تلویزیون و سینما فکر کرده‌اید؟
من و سیاوش سال‌هاست برنامه می‌سازیم اما دغدغه من سینماست. من عاشق سینما هستم و برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی کرده‌ام. اوایل فیلم کوتاه می‌ساختم و از قصه و آرتیست‌بازی خوشم می‌آید، اما هیچ‌قت برنامه‌سازی برای تلویزیون را فراموش نمی‌کنم. مخاطب تلویزیون گسترده است و برنامه‌های این رسانه بازخورد سریع در حد وسیع دارد.
 از عکس‌های روی دیوار می‌توان حدس زد به سینمای کلاسیک علاقه دارید.
من چارلی چاپلین را دوست دارم به این دلیل که کوچک و بزرگ حرف او را می‌فهمند. کمدی و ملودرام را ترجیح می‌دهم اما سینمای فلسفی را کمتر دوست دارم. "هامون" را دوست دارم اما "لیلا" و"اجاره نشین‌ها" را بیشتر دوست دارم. دلم می‌خواهد مردم وقتی از سینما بیرون می‌آیند حالشان خوب شود. سینمای هیچکاک را هم دوست دارم.
 از خارجی‌ها راحت اسم می‌برید اما درباره ایرانی‌ها پرهیز می‌کنید؟
 اینطور نیست... مهرجویی استاد است. فیلم‌های کیارستمی، بیضایی و تقوایی را دوست دارم. فرمان‌آرا از کارگردان‌های محبوب من است و از اغلب فیلم‌های ابراهیم حاتمی‌کیا لذت می‌برم.
با این عشق به سینما چرا برنامه سینمایی نساخته‌اید؟
 (فکر می‌کند) درباره چه چیز سینما برنامه می‌ساختم؟
 مثلاً این کافه پاتوق سینمایی‌ها بود و هر بار یک گفتگوی سینمایی در آن شکل می‌گرفت.
 ما میهمان سینمایی داشته‌ایم و از این به بعد هم داریم.
 گفتار متن پایان هر برنامه، امضای شما پای آن گفتگو است؟
این گفتار متن نگاه من به عنوان کارگردان است که با مشورت منصور ضابطیان کامل می‌شود. احساس می‌کنم لازم است برنامه را با این کدگذاری تمام کنیم. البته همه برنامه‌ها یک شکل پایانی ندارند و بر اساس جنس برنامه به پایان‌بندی می‌رسیم.
 گپ ما هم تمام شد. خسته نشدید؟
▪ نه! خوش گذشت...
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: farsnews.com