سرگرم کردن مردم با لودگی و سبک مغزی در "شمعدونی"!
«شمعدونی» به سبک کمدی‌های هجو‌آمیز غربی، به نمایش آدم‌های پرت‌و‌پلایی می‌پردازد که رفتار‌ و گفتار بلاهت‌آمیز آنها موقعیت کمدی ایجاد می‌کند.

هنوز چند روزی از حاشیه‌های سریال «درحاشیه» نگذشته بود که سریال «شمعدونی» جایگزین آن شد که سیما را با حاشیه جدیدی مواجه کرده است! «درحاشیه» باوجود برخی ضعف‌ها، اما حداقل این ویژگی مثبت را داشت که برخی از مسائل و مشکلات مردم در حوزه سلامت را برجسته می‌کرد.

اما مدیران سیما‌، مجموعه‌ای را جایگزین آن سریال کردند که وضعیتی کاملاً معکوس دارد. چون مجموعه طنز جدید سیما قرار است مردم را با لودگی و سبک مغزی، آن هم با سبکی کاملاً شبه‌روشنفکرانه سرگرم کند!

اگر «در حاشیه» به تمسخر پزشکان متهم بود، «شمعدونی» سریالی برای توهین به همه مردم و مخاطبان تلویزیون است! حداقل انتظار از یک برنامه کمدی یا طنز این است که درکنار ایجاد لحظاتی بانشاط و مفرح برای جامعه، ارزش افزوده فرهنگی و اجتماعی هم داشته باشد. طنز یعنی طرح موضوعات مهم اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با زبانی ظریف و لطیف و البته گاهی تیز و برنده. اما سریال «شمعدونی» بیشتر به یک نمایش رو حوضی مدرن شباهت دارد تا طنز واقعی!

«شمعدونی» به سبک کمدی‌های هجو‌آمیز غربی، به نمایش آدم‌های پرت‌و‌پلایی می‌پردازد که رفتار‌ و گفتار بلاهت‌آمیز آنها موقعیت کمدی ایجاد می‌کند. این سریال‌، داستان گروهی از آدم‌ها از نسل‌ها و سنین گوناگون است که با هم نسبت خویشاوندی دارند.

محور اصلی قصه، دو شخصیت هوشنگ و عطا است که همراه با خانواده و بستگان نزدیک‌شان اغلب اوقات را با هم می‌گذرانند و به‌طور متناوب دچار اختلاف و تنش می‌شوند.

البته این درگیری فقط به این دو محدود نیست، بلکه همسر و فرزندان‌شان هم در اکثر مواقع رفتارهایی پرخاشگرانه و گستاخانه را نسبت به هم بروز می‌دهند. مشکل اصلی سریال «شمعدونی» هم دقیقاً از آنجا ناشی می‌شود که معلوم نیست این آدم‌هایی که این همه با هم تنش دارند، چرا بیشتر لحظات را دور هم می‌گذرانند.

چون معمولاً افراد و خانواده‌هایی که روابط‌شان قهرآمیز است گزینه دوری و دوستی را انتخاب می‌کنند، نه همنشینی دائم را!

سریال «شمعدونی» به کارگردانی «سروش صحت» تولید شده است. صحت، پیش از این سریال‌های «ساختمان‌پزشکان» و «پژمان» را هم کارگردانی کرده بود. محور اصلی آثار او، طبقه مرفه تهران‌نشین است. یعنی گروهی از مردم تهران که عمدتاً در مناطق شمال شهر زندگی می‌کنند‌، تحصیل‌کرده هستند‌، از رفاه نسبی برخوردارند و به فرهنگ غربزده متمایلند، اما گفتمان حاکم بر سریال جدید وی به «ساختمان پزشکان» قرابت بیشتری دارد.

در «ساختمان پزشکان» نظریات فروید، مبنی بر زیربنا بودن غرایز نفسانی، عامل شخصیت‌پردازی قرار داشت. طبق نظرات فروید، همه خصایل نیک و بد انسان‌ها از سائق‌های غریزی بر می‌آیند.

یکی از ابعاد مهم این طرز تفکر نسبت به انسان، طمع‌ورزی و منفعت‌طلبی است. شبه‌روشنفکرهایی که تحت تأثیر افکار نظریه‌پردازانی چون فروید و مارکس قرار دارند، انسان و همه رفتارهای او را در تأمین غرایز خویش خلاصه می‌کنند و معتقدند همه سعی و تلاش آدم‌ها در این است که به هر ترتیبی شده از دیگران بهره‌ای ببرند یا به طریقی، سایرین را تیغ بزنند.

در سریال «شمعدونی» هم مانند «ساختمان پزشکان» همه مردم جامعه از هر قشر و طیفی، یا یکدیگر را تحقیر و تخریب می‌کنند یا به دنبال تدبیری هستند تا از هم سوءاستفاده کنند.

سروش‌صحت در «شمعدونی» دنیایی فانتزیک را به وجود آورده که در آن مردم نه به‌دلیل وابستگی‌های عاطفی و یا عقایدی چون صله‌رحم یا برای کمک به هم، بلکه برای بهره‌برداری مادی یا تخلیه عقده‌های روانی و فخرفروشی، با هم رابطه برقرار می‌کنند! به همین دلیل هم بخش اعظم فضای این سریال را تضاد و دعوای شخصیت‌ها تشکیل می‌دهد.

گاه دعوای آنها رنگ و بوی اهانت و پرخاش هم می‌گیرد. فحاشی و ناسزا‌گویی، خرد کردن شخصیت و حیثیت یکدیگر، دروغ گفتن و کلاه گذاشتن بر سر هم، محورهای اصلی دراماتیک این سریال است. آنها چنین رفتارهایی را نسبت به نزدیک‌ترین‌های خود بروز می‌دهند. به‌کار بردن شوخی‌های دوپهلو و دارای مفهوم مستهجن هم روش پیش پاافتاده دیگری در این سریال برای به خنده واداشتن تماشاگر است.

به‌طور قطع، رفتارهای به نمایش درآمده در این مجموعه، هیچ شباهت و نسبتی با رفتار اکثر قریب به اتفاق مردم ایران ندارد.

اما سؤال این است که چرا مردمی که برای ارزش‌های خانوادگی احترام قائل هستند باید چنین اثری را ببینند؟!

شاید سازندگان این سریال و مدیران سیما پاسخ دهند که روش «شمعدونی» همان روش مشهور «ادب‌آموزی از بی‌ادبان» است. یعنی مردم می‌توانند با دیدن بداخلاقی آدم‌های این سریال و نتایج بدی که برای آنها به بار می‌آید، درس عبرت بگیرند و سعی کنند تا برخلاف چنین افرادی عمل کنند، اما همه می‌دانیم که کارکرد اصلی رسانه‌های تصویری، ازجمله تلویزیون در تأثیرگذاری بر ناخودآگاه مخاطب است.

این موضوع درباره کودکان و نوجوانان شدیدتر است. با توجه به اینکه مخاطب اصلی سریال «شمعدونی» هم عمدتاً جوانان و نوجوانان هستند، تأثیر این سریال بر ذهن آنها، قبح‌شکنی رفتارهای غیراخلاقی است.

نکته مهم این است که اغلب شخصیت‌های به نمایش درآمده در سریال «شمعدونی» افرادی جذاب و موفق در کار و زندگی خود معرفی می‌شوند. حال برای بسیاری از کودکان و نوجوانان، این شبهه به وجود می‌آید که چرا نباید رفتار آنها را الگو قرار دهند؟


گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع : مشرق