تلویزیون در سال 94: ممنوع التصویری، بی حجابی، بی پولی و گاف‌ها
قصد داریم نگاهی بیندازیم به تمام حواشی و اتفاقاتی که در سال گذشته در تلویزیون یا رسانه ملی رخ داده است. اتفاقاتی که گاهی حسابی حاشیه ساز شده بود.

حاشیه های تلویزیون در سال گذشته

تلویزیون یا همان رسانه ملی در غیاب شبکه های کابلی و تلویزیون خصوصی هر آنچه که بخواهد در اختیار مخاطبانش قرار می دهد. در سالی که گذشت با چالش های گوناگونی روبرو شد. بخشی از این چالش ها به مسائل مالی ربط داشت. عدم امکان پرداخت هزینه ها و اجرای قراردادهایی که بسته بود را نداشت. حتی آگهی ها هم نتوانستند درآمد لازم برای ساخت آثار تولیدی را تامین کنند.


چالش های چهره های ممنوع التصویر

در سالی که گذشت تلویزیون چند چالش بزرگ را پشت سر گذاشت. هم در رابطه با تلویزیون های برون مرزی و اتفاقاتی که بر سر مسائلی که مجری زن پرس تی وی مطرح کرد و هم بحث خروج یکی از مشاوران خانم رییس صدا و سیما که گمانه زنی ها و اختلافاتی را به وجود آورد.

از آن گذشته بحث انتخابات از مهمترین فعالیت های صدا و سیما بود که با هدف تشویق و ترغیب به حضور  انجام شد و حتی در روزها و برنامه هایی افرادی که ممنوع التصویر نامیده می شدند و در حصر هستند، تصاویرشان از تلویزیون ایران در برنامه هایی که به بررسی مجالس شورای اسلامی و خبرگان پخش شد، از محمد خاتمی تا مهدی کروبی.
به این لیست ممنوع التصویرها می توان لیست مجریان را هم اضافه کرد که انگار هر روز طولانی تر می شود. اگر قبلا جواد یحیوی و محمود شهریاری بودند، در این سال ها فرزاد حسنی و آزاده نامداری و رضا رشیدپور نیز به این نام ها اضافه شده اند.

در کنار همه اینها لیست بازیگرانی که از سوی تلویزیون حتی برای تبلیغات فیلم های سینمایی چهره هایشان ممنوع هستند، روز به روز طولانی تر می شود. پگاه آهنگرانی، فاطمه معتمد آریا، باران کوثری تنها چند نامی هستند که تلویزیون علاقه به نمایش تصویر آنها ندارد. البته در زمان جشنواره اتفاقات عجیب تری هم رخ داد.
مثلا عوامل زن فیلم «نیمه شب اتفاق افتاد» به کارگردانی تینا پاکروان نتوانستند به داخل ساختمان شیشه ای جام جم بروند و حامد بهداد نیز به حمایت از آنان از حضور در برنامه سینمای ایران منصرف شد. البته کمی قبل تر از آن محسن امیریوسفی هم نتوانست به این برنامه برود چون اجازه ورود به ساختمان را به او ندادند.


حضور بازیگران در ماهواره ها

اتفاقی که در نوع خود بی سابقه بود چالش جدیدی را در پیش روی مسئولین صدا و سیما قرار داد، حضور بازیگران بعضا درجه دوی سینما و تلویزیون در سریال های شبکه های ماهواره ای. اگر چند سال پیش در ننشست سینماگران با حسن روحانی رییس جمهور ایران از دریافت گرین کارت 300 سینماگر خبر داده شد، اینک افزایش علاقه مندی شبکه های جم به تولید آثار سبب شده تا از حضور بازیگران ایرانی کمک بگیرند. این گونه شد که ماجرای پیوستن بازیگران و کارگردانان سینما و تلویزیون به شبکه ماهواره ای جم آغاز شد.
بعد از چکامه چمن ماه، صدف طاهریان، مانی کسراییان، رابعه اسکویی، محمد تقی راوندی، مهدی مظلومی و سعید ابراهیمی فر، نام بهارک صالح نیا به عنوان یکی از آخرین افراد پیوسته به این شبکه مطرح شد. البته این رفت و آمد باعث شد چند سریال و فیلم دچار حذف و سانسور و به نوعی عدم اکران شود. یکی از این فیلم ها البته یتیم خانه ایران بود که کارگردانش قاسم طالبی بود که در جشنواره هم نخواست فیلمش داوری شود.

اما این همه مسئله امسال تلویزیون و ماهواره ها نبود. بحث تبلیغات فیلم های سینمایی در شبکه های ماهواره ای سبب شد که 10 سینماگر به شعبه دادسرای رسانه احضار شوند. یکی از کارگردانان از تاثیر تبلیغات ماهواره ای درباره فیلمش گفت. اما در این میان تقصیری متوجه کارگردانان و تهیه کنندگان ایرانی نیست و آنان در جلسات متعددی که در دادسرا داشتند از هرگونه ارتباط با این شبکه ها تبری جستند. نکته مهم این است که شبکه های ماهواره ای با حداقل هزینه به تبلیغ فیم های سینمایی در بیشترین تعداد می پردازند اما تلویزیون علاوه بر این که تعدادی از فیلم ها را از گردونه تبلیغ حذف می کند، مبلغ بالایی نیز دریافت می کند.


تبلیغات سه ساله

این واقعیتی است که صداوسیما در برخی برنامه ها از ماهواره ها جا مانده است و اقبال به سمت ماهواره ها افزایش یافته است. این مسئله سبب شده است حجم آگهی های این رسانه هم کاهش یابد. در یک راه حل عجیب برای دریافت مبلغ و افزایش درآمد آگهی در روزنامه جام جم چاپ شد که بسیاری ابتدا فکر می کردند شوخی یا غیرواقعی است اما واقعیت داشت و آنطور که مطرح شد رسانه ملی درصدد برآمد تا با واگذاری کل ظرفیت های پخش آگهی اش به بخش خصوصی، به جای آنکه از طریق اداره کل بازرگانی این سازمان، درگیر جذب آگهی شود، با برون سپاری این بخش صرفا اقدام به پخش آگهی و دریافت رقم های کلان از طرف های قرارداد نماید؛ طرف هایی که دو یا سه شرکت تبلیغاتی خواهند بود و مجموعا آگهی های صدا و سیما به آنها واگذار می شود.

عدم موفقیت اداره کل بازرگانی صدا و سیما در جذب آگهی در حدی که توان تامین هزینه های رسانه ملی را داشته باشد، باعث شد تا رسانه ملی بار دیگر به سمت واگذاری کل آگهی های سازمان صدا و سیما به یک کنسرسیوم برآید و در ازای این واگذاری رقمی از 2600 تا 3900 میلیارد ریال یا حدود چهار هزار میلیارد تومان را برای مدت سه سال به دست آورد که تحول جدی در وضعیت اقتصادی این سازمان به وجود خواهد آورد.


چالش با همسایگان افغان

می توان گفت یکی از عجیب ترین اتفاقات این سال ها رخ داده است. هنوز خاطره سریال «چهارخونه» و نقش آفرینی جواد رضویان در ذهن ها مانده است یک افغان که نقش سرایدار را بازی می کرد اما حالا نمایش سریالی جدید با نام «شیوع» در شبکه یک آغاز شده است، واکنش های زیادی را بین فعالان شبکه های اجتماعی افغانستان در پی داشته است.
عمده معترضان نسبت به محتوای این مجموعه تلویزیون معتقدند که نوع نگاه این سریال نسبت به افغانستانی ها، تمام تلاش های صورت گرفته در راستای ایجاد همدلی میان 2 ملت ایران و افغانستان را تخریب می کند.

خلاصه این سریال از این قرار است: «حمله بیولوژیکی طراحی شده توسط آمریکا از مسیر یکی از کشورهای همسایه ایران را تهدید می کند. این مسئله با هوشیاری یک پزشک جوان آشکار می شود و باعث می شود که سازمان پدافند غیرعامل جمهوری اسلامی ایران ضمن ورود به ماجرا ابتکار عمل را به دست بگیرد.»
فعالان افغانستانی تاکید کرده اند در این فیلم، ورود یک شهروند افغانستانی مشکوک به یک نوع بیماری خاص، موضوع اصلی این واکنش ها است که نقطه عطفی در داستان فیلم ایجاد کرده است و گویا آمریکایی ها یک نوع بیماری را از طریق یک افغانستانی به ایران منتقل می کنند.
شاید اگر این سریال در کشور دیگری و در مورد مهاجرینی از کشور دیگر ساخته می شد؛ به این اندازه حساسیت زا نمی شد اما وجود جمعیتی نزدیک به 3 میلیون مهاجر قانونی و غیرقانونی افغانستانی در ایران و شرایط خاص رابطه ایران و افغانستان، ساخت چنین سریالی را به شدت سوال برانگیز کرده است.


خندوانه و نود

تلویزیون در انجام برخی برنامه های زنده توانسته است کاملا موفق باشد. هر چند عادل فردوسی پور به دلیل انجام گفتگو با جواد ظریف برای شب یلدا دچار چالشی بی سابقه شد.
تلویزیون اجازه نداد مصاحبه با یکی از محبوب ترین اعضای دولت پخش شود و به انتشار بیانیه صدا و سیما علیه یکی از محبوب ترین برنامه هایش منجر شد اما برنامه خندوانه اتفاقی جالب بود. برگزاری استند آپ کمدی ها، برگزاری کل کل های شبانه و رقابت بین افراد طنز مشهور همه توانست این برنامه با مجری گری رامبد جوان را به صدر برنامه های منتخب این مدت برساند.


معمایی خرج تراش

یکی از موضوعات مورد علاقه و توجه سیما، تاریخ است. چه آن زمان که 8 سال صرف ساخت مختارنامه داود میرباقری می شود و چه زمانی که توجه ها معطوف به دوران حکومت پهلوی ها می شود. تازه ترین سریال سیما در زمینه تاریخ دوران معاصر، معمای شاه ساخته محمدرضا ورزی است. این سریال الف ویژه است و تاکنون بودجه قابل ملاحظه ای به آن اختصاص پیدا کرده است.
معمای شاه پر از بازیگر است و ساخت آن از 3 سال پیش آغاز شده است. واکنش ها به ساخت چنین سریالی پیش از پخش آن آغاز شد.

 سید محمود کاشانی فرزند آیت الله کاشانی طی اعتراضی به این سریال اظهار داشت که سازندگان سریال قصد دارند بر ایستادگی کاشانی در برابر مداخله بیگانگان سرپوش بگذارند. اشتباهاتی که در آکسوار و برخی دیالوگ های این سریال بود در رسانه ها به عنوان گاف های معمای شاه مطرح شد اما در این سریال پر هزینه چیزی فراتر از چند گاف خودنمایی می کرد. برخی معتقدند ورزی نگاه بی طرفی نداشته و تاریخ را تحریف کرده است. برخی وجود خسرو معتضد کارشناس تاریخ سیما که در این پروژه مشاور ورزی بود را متهم اصلی جعل تاریخ در معمای شاه می دانند.


اگر تمام اینها منطبق بر واقعیت هم باشد، بیش و پیش از هر چیز یک نکته وجود دارد و آن این است که مسئولان تلویزیون بر چه اساس و بر چه مبنا و کدام دستاورد درخشان، محمدرضا ورزی را به عنوان کارگردان پروژه ای به این مهمی و پرخرجی کرده اند؟ از ورزی بیش از این انتظار نمی رفت اما مسئولان سیما که دائم از عدم تخصیص بودجه از سوی دولت ناراضی اند چطور توانسته اند بودجه ای به این بزرگی را روی نیرویی سرمایه گذاری کنند که مسلما با خواندن چند صفحه از فیلمنامه سریال حتی پیش از ساخت به زاویه دید معیوب نویسنده آن که کارگردانش هم است، پی می برند.

ورزی با هدف تحقیر پهلوی ها این سریال را پیش می برد اما آیا واقعا قصد مسئولان تلویزیون تحقیر پهلوی ها بوده است؟ یکی از درست ترین انتقاداتت را به این سریال حجت الاسلام شهاب مرادی داشته است. او در برنامه زنده تلویزیونی گفت: «دیالوگ های این سریال باورپذیر و برای مخاطب قابل پذیرش نیست؛ آیا کسی باور می کند شاه ضعیف و همجنس گرا بوده است؟ اتفاقا او قوی بود و همه دنیا پشت سرش بودند و عظمت امام این بود که چنین فردی را شکست داد. کسی با دیدن این سریال درباره بد بودن شاه قانع می شود؟ چرا چنین پولی باید صرف چنین سریال بی تاثیری شود؟»
تاکید زیاد روی بددهانی رضاخان، روابط خاص محمدرضا پهلوی و برخی دیگر از درباریان همه کارکردی معکوس داشته اند و هر چند شاید باعث عقده گشایی کارگردان شده اند و یا انگیزه های دیگری در کار بوده اما مسئولان تلویزیون باید پاسخ دهند حاصل این همه هزینه چه بوده است؟

هم اکنون که ساخت هر قسمت از این سریال تقریبا هزینه ای برابر با یک فیلم سینمایی با پروداکشن معمولی دارد، هزینه ساخت معمای شاه 80 قسمتی بسیار زیاد خواهد بود. هر چند قرارداد ساخت این سریال در دوران مدیریت قبلی صدا و سیما بسته شده است اما ادامه آن باید با نظارت مدیران فعلی سر و سامانی بیابد. اقداماتی در این زمینه نیز صورت گرفته است. در همین راستا رییس مرکز گسترش فیلمنامه نویسی سیما اعلام کرد تیمی به مدیریت رضا پورحسین قائم مقام معاون سیما تشکیل شده است که هر هفته سریال را بازبینی می کنند و روی ایرادات و اشکالاتی که قابل رفع است، کار می کنند.

اصلاحاتی هم روی فیلمنامه انجام شده است. این پروژه مدتی نیز پس از اعتراضات و واکنش های منفی منتقدان و جامعه به آن متوقف شد که دلایل مالی از سوی مسئولان باعث توقفش بوده است اما حال کار از سر گرفته شده است و باید دید در ادامه این سریال، یک سریال تاریخی با زاویه دید سالم خواهد بود یا هجونامه ای برای شاه و تلاش مردم برای تغییر حکومت شاهنشاهی؟


گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع : ماهنامه تجربه