افشاگری کاظم احمدزاده از پشت پرده آنتن ثانیه ای 3 میلیون تومان...
کاظم احمدزاده که سالها به همراه مجریانی مختلف اجرای برنامه ای ویژه ماه رمضان با نام «جشن رمضان» را برعهده داشت دو سالی میشود که از این برنامه حذف شده و کوشیده علایق خود در حیطه اجرا را در برنامه هایی دیگر پی گیرد.

احمدزاده خوشگل نمی خواهم احمدزاده معصوم بیشتر به درد ما می خورد!

 احمدزاده که بسیاری او را با «مسابقه بزرگ» و اجرا در کنار محمد حسینی مجری مقیم ایالات متحده به یاد می آورند در یکی از معدود گفتگوهای تفصیلی خود هرچه میخواسته دل تنگش گفته؛

احمدزاده هم به گلایه از رسانه ملی پرداخته که بی دلیل او را از «جشن رمضان» کنار گذاشته و هم طعنه هایی زده به «ماه عسل» که ایده های او را مورد فرآوری قرار داده! او البته به صراحت از تواناییهای محمد حسینی گفته و او را بهترین پارتنر خود در اجرا دانسته است.

بخشهای خواندنی گفته های احمدزاده را بخوانید:

–{با اشاره به «ماه عسل»؟} ما بسیاری از اتفاقاتی که امروز در برنامه ها می افتد و مخاطب را هیجان زده و متاثر می کند ۱۸ سال پیش انجامش دادیم، مثلا رسیدن دوخواهر به پدر بعد از ۳۵ سال که خودشان تا لحظه آخر خبر نداشتند و خیلی اتفاقات دیگری از این دست را در شرایط آن زمان رقم زدیم. تا قبل از «جشن رمضان» شاید آزادی زندانی ها اصلا عمومی نشده بود و مردم نمی دانستند خودشان هم می توانند زندانی آزاد کنند حتی اگر ثروتمند نباشند.

–بحث چتر حمایت مالی برای کودکان یتیم و خیلی اتفاقات دیگر که راهش را خوشبختانه برنامه های دیگر ادامه دادند و اتفاقات خوبی را رقم زدند قبلا در تلویزیون تجربه شده بود. در واقع این فرهنگسازی از آن زمان شکل گرفت و برنامه های یکه‌تاز امروز ساختار خاص شان را از گذشته وام گرفتند و امروز با ابزار فضای مجای توانستند آن سیاست ها را ادامه دهند.

–«جشن رمضان» به جاهای خوبی رسیده بود. من در بیست سالی که این برنامه روی آنتن رفت تا سال ۹۴،  ۱۵ سالش را تهیه کننده و مجری بودم و موضوعات گره گشایی و پیش از آن برآورده کردن آرزوها، ایتام، آزادی زندانی و … را اجرا کردم. «جشن رمضان» بیست سال پیش تنها برنامه ای بود که به چنین مسایلی اهمیت می داد در حالی که بقیه برنامه ها تنها به وجه جذابیت و سرگرمی آن فکر می کردند و دنبال داستان هایی بودند که اگرچه هیجان انگیز بود اما عموم مردم ممکن بود تا آخر عمر هم درگیرش نباشند. مثلا کسی را که دو هفته در چاه افتاده با ماجرای عجیب و غریبش به تلویزیون می آوردید جذاب است اما گره ای باز نمی کند.

–ما در «جشن رمضان» به جذابیت ها کار نداشتیم و سراغ کسی می رفتیم که مثلا به خاطر ۲۰۰ هزار تومان سه سال در زندان بود و در شرایطی خاص و با حداقل امکانات (چون قرار نبود کسی متوجه شود نمی توانستیم از تجهیزات حرفه ای استفاده کنیم) او را با خانواده‌اش غافلگیرانه روبه‌رو کردیم.

–{در تلویزیون} یک نفر را می آوریم آنقدر بدون هیچ منطقی به او بها می دهیم تا آنتن ثانیه ای ۳ میلیون در اختیارش قرار گیرد بعد با یک شایعه ورق برمی‌گردد و او زیر بار همه اینها له می‌شود. تا وقتی که مدیریت سلیقه ای حاکم است این جریان ها تمام شدنی نیست. سیستم ما عقب است و با این روش به جایی نمی رسد. مجموعه فرهنگی اگر درایت داشته باشد می‌تواند از یک مجری درست استفاده کند و تاثیرات بزرگ اجتماعی در کشور ایجاد کند.

گمان نمی کنم که حذف من از برنامه «جشن رمضان» هدفمند بوده باشد، ولی تحیر من را برانگیخته که می بینم هم رسانه هم متولی برنامه که کمیته امداد است تن به این کار داده است. با اینکه من ۲۰ سال عمرم را پای این برنامه گذاشتم هیچوقت درباره این ۲ سال سوال نکردم و کسی هم بعد از بیست سال نپرسید که چطور شد احمدزاده دیگر نیست. البته آن زمان مدیریت در رسانه ملی و کمیته امداد فرق می کرد. هر سال که ماه رمضان به پایان می رسید بلافاصله برای سال بعد جلسه می گذاشتند و برنامه ریزی ها شروع می شد. «جشن رمضان» مثل بچه من بود چطور می توانستم از آن بگذرم. کاش شبکه و مسئول کمیته امداد پاسخی برای این موضوع داشته باشند.

–{اشاره به بهرام شفیع؟} در دنیای ورزش یک مجری هست که به هیچ عنوان نمی توانند حذفش کنند اما این اتفاق برای حوزه های دیگر به راحتی رخ می دهد. چون ورزش مافیای خودش را دارد و این ارزش ورزش و کارهای مردمی است که کسی جرات نمی کند دست به ترکیب چیده شده ورزش بزند ولی حوزه های اجتماعی صاحب ندارد.

–«ماه عسل» آن قدر تکلیفش معلوم است و طیب خاطر دارد که بعد از عید فطر برای سال جدید کارش را شروع می کند در حالی که وقتی ما بهترین برنامه معارفی می شدیم به محض اینکه هدیه دریافت می کردیم و از صحنه پایین می آمدیم ۱۰ سکه از برآورد ما کم می کردند. من از بابت «جشن رمضان» از مدیریت قبلی شبکه سالی ۶۰ میلیون طلبکارم البته در مدیریت جدید تدریجا پول بازگشت ولی خوشبختانه یک ریال هم بدهکار نیستم ولی احسان علیخانی کدام یک این بدهی ها را دارد؟

—محمود شهریاری هنوز هم رفیق من است ولی در آن برهه که قرار شد دیگر نباشد از دست من ناراحت شد. به نظرتان در دوره ای که روی آنتن بودیم واقعا باید چکار می کردم؟ من تذکراتم{درباره نقدهای اخلاقی بالادستیها} را می دادم اما این برنامه هر شبی روی آنتن می رفت و اگر پارتنر تذکرپذیر نباشد یا تعطیلی خواهیم داشت یا تغییر.

–من پُر پارتنرترین مجری ایرانم و هیچکس اندازه من در برنامه های مختلف پارتنر نداشته است. هنوز هم تمایل دارم با پارتنرهای دیگری برنامه اجرا کنم اما هیچکدام شان مثل محمد حسینی نبودند.

–همان سال های اوج «جشن رمضان» یک روز عینکم را عوض کردم و با همان فریم جدید که خریده بودم نزد مدیر شبکه رفتم. در همان وهله اول مدیر شبکه وقت گفت عینکت مبارک خیلی خوب شدی ولی من احمدزاده خوشگل نمی خواهم احمدزاده معصوم بیشتر به درد ما می خورد.

–دغدغه بحران آب برای من جدی است و توانایی تولید برنامه در این مورد هم دارم به شرطی که سازمان صدا و سیما هم فضا بدهد. نمی شود من دلم شور مملکت را بزند ولی همه فکر خودشان باشند. من یک نفر کاری از دستم برنمی آید. الان تلویزیون کاسه بشقاب فروشی شده است و جا برای طرح موضوع آب ندارد. این موضوع اگر بحران است سازمان هم باید بحرانی برخورد کند. نه اینکه من درباره آب حرف بزنم آخرش هم بگویم عدد یک را به این شماره بفرستید قابلمه بخرید.

 

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: mehrnews.com