... شهرت این غول عجیب الخلقه و كریه به تدریج به شهرستان های دیگر فارس رسید و از نقاط دوردست به دیدن این به قول بعضی در آن زمان «انسان جن زده» می‌آمدند...
 
در این زمان خانواده كودك عجیب به دلیل فقر شدید خانوادگی و غیر عادی بودن وضع طفل و مشكل بودن نگهداری و تغذیه او به ناچار از روستای لپوئی به شیراز تغییر مكان دادند.

آنها در شیراز چند سال در محلی در نزدیكی دروازه اصفهان به طرف فلكه ولیعصر كنونی در محله‌ای به نام درشكه خانه كه روزها و شبها محل توقف درشكه ها بود، زندگی می‌كردند. روزها در كنار خیابان و پیاده رو، كنار جوی آب و زیر سایه درختان و ساختمان ها او را روی تكه پارچه ای می‌نشاندند و مردم و رهگذران به صورت سیرك یا نمایش به دیدن هیكل و قیافه وحشتناك او می‌آمدند و گاه بعضی تماشاچیان به او كمك های مادی مختصری به صورت صدقه می‌كردند. بعضی از بچه ها به او سنگ می‌زدند و فریاد او بلند می‌شد ولی امكان و توان برخاستن و دفاع یا تلافی نداشت. گاه بچه های كوچك و زن ها از مشاهده چهره و هیكل عجیب و ترسناك او از وحشت جیغ زده و گریه می‌كردند.

شهرت این غول عجیب الخلقه و كریه به تدریج به شهرستان های دیگر فارس رسید و از نقاط دوردست به دیدن این به قول بعضی در آن زمان «انسان جن زده» می‌آمدند. خانواده وی برای درمان او از داروهای گیاهی مختلف، بخورها، ادعیه، جادو، اوراد رفع جن و شربت های طلسم شكن استفاده می‌كردند. به تدریج عده ای افراد زرنگ و فرصت طلب با موافقت خانواده وی به صورت اكیپ دور او را گرفته و ابتدا از هر تماشاچی پول می‌گرفتند و بعد اجازه نزدیك شدن و مشاهده این فرد غول مانند را می‌دادند و بدینوسیله ممر معاشی برای خانواده و دیگران بود.
 
در سال ۱۳۰۱ شمسی آقای دكتر قربان، بنیانگذار و اولین رئیس دانشكده پزشكی شیراز سیاه خان را می‌بیند و از آن پس مرتب به دیدن او می‌رود و علاوه بر كمكهای مالی مكرر برایش دارو و غذا می‌برد. گاه با درشكه و با زحمت او را به دانشگاه پزشكی می‌آوردند و دكتر قربان به علت مشكلات پیاده و سوار كردن سیاه خان، خود در داخل درشكه او را معاینه و درمان های لازم را تجویز می‌كرد. به دستور دكتر قربان به علت مشكل بودن زندگی در كوچه و منزل وی را در بیمارستان سعدی شیراز متعلق به دانشكده پزشكی بستری می‌كنند. سیاه خان تا پایان زندگی اش در بیمارستان به سر می‌برد. این هیولای خوفناك با قدی به طول ۲۵۹ سانتی متر و هیكلی با وزن ۲۵۰ كیلوگرم به زندگی پررنج خود ادامه داد.

دكتر قربان به علت نادر بودن این فرد در جهان و شرایط بسیار عجیب او خیلی به او علاقه مند شده بود و در آن زمان به پزشكان و دانشجویان می‌گفت «سیاه خان در عالم پزشكی گوهر شب چراغی است» وزن جمجمه او كه 5/۷‎ كیلوگرم بود، تحمل این سر بزرگ و ترسناك را روی گردن سیاه خان مشكل می‌كرد. به علت وزن فوق سنگین بدن و طول زیاد قد و ناهنجاری شدید مهره ها و گردن و كمر قادر به سرپا ایستادن نبود و برای این كار احتیاج به كمك حداقل ۴-۳ نفر قوی هیكل داشت.

همه مهره ها به همدیگر جوش خورده و یك ستون یك پارچه شده بودند لذا ستون مهره ها قادر به حركت و چرخش به اطراف و یا خم شدن به هیچ سویی نبود. رشد عضلانی و اندام نرم به نسبت اسكلت استخوانی عجیب الخلقه ضعیف تر بود، لذا كلاً به نسبت لاغر به نظر می‌رسید و اگر وزن اندام نرم او به تناسب قد او بود، مسلماً وزن كلی بدنش به مراتب زیادتر از ۲۵۰ كیلوگرم می‌بود.
چهره او با برجستگی های عجیب استخوانی و فیگور خارق العاده خود حتی برای افراد بزرگسال نیز ترسناك و دلهره آور بود.
 
 
 
پیشانی او با رشد شدید و ضخیم استخوانی به طرف جلو به صورت دیواره متراكم افقی پیش آمده و سپس رشد خود را با همان ضخامت به طرف پایین و جلو ادامه داده و یك دیواره سخت ستبر استخوانی جلو چشمهای او را از جلو و اطراف تا روی لب بالا پوشانده بود. طوری كه از طرف جلو قادر به دیدن فضا و منظره جلو خود نبود و فقط قادر به دیدن جلو انگشتان پای خود روی زمین بود.

میدان دید او به علت وجود این دیواره كلفت استخوانی در جلو و پایین و دو طرف پیشانی در دو طرف چپ و راست نیز از بین رفته و قادر به دیدن محیط اطراف و پهلوهای چپ و راست نبود. فك پایین به صورت تیغه كلفت استخوانی به طرف پایین و جلو پیشرفت كرده و چندین سانتی متر رو به جلو آمده است.

استخوان پشت سر او نیز به طرف عقب و اطراف رشد و پیشروی كرده و با جوش خوردن به مهره های بالای گردن دیواره سخت سایه بان مانند استخوانی به روی گردن و كمی‌در اطراف روی شانه ها به وجود آورده بود. كتف ها و شانه ها مشابه دو تا باله پهن استخوانی ضخیم ماهی از چپ و راست و كمی‌هم به جلو پیشرفتگی پیدا كرده بود. كف پاها كاملاً صاف و به علت كف بسیار پهن و دراز پاها موقع راه رفتن تلپ تلپ كف پا به زمین كوفته می‌شد. حالات و اخلاق و روحیات او شبیه بچه ها بود. فردی عقب مانده و كم هوش بود. گاه حالات شدید امیال جنسی بدون كنترل و خجالت داشت. اشتهای او به غذا در حد ۴-۳ نفر انسان سالم پراشتها بود. قواره هیكل او خیلی عجیب و وحشتناك بود.

به علت عمل استخوان سازی شدید در ستون مهره ها كلیه مهره ها از بالا تا پایین به صورت یك چوب خشك و یك تكه استخوان سخت در آمده بود و به هیچ وجه امكان حركت ستون مهره ها به اطراف و چرخش یا خمیده شدن مهره به جهت های مختلف وجود نداشت این ستون یك پارچه مهره ها از بالا به طور كامل به گردن و جمجمه به طور فیكس جوش خورده بود و موجب شده بود گردن و سر و چهره هیچگونه حركت و تكان و خمیدگی و چرخش را به هیچ طرفی نداشته باشد و در واقع تمام بدن به جز دستها و پاها به صورت یك قطعه استخوانی یك پارچه جوش خورده درآید درست شبیه رباط آهنی. دیواره جمجمه از تمام اطراف رو به داخل محفظه جمجمه و نیز رو به فضای بیرون شدیداً رشد كرده و ضخیم شده بود و به علت این رشد جمجمه به طرف محفظه داخلی خود و كم شدن پیشرونده فضای داخلی جمجمه نتیجتاً مغز و محتویات داخل جمجمه از همه طرف تحت فشار شدید و دائمی‌دیواره فولادین قرار گرفته و موجب بروز مشكلاتی مثل عقب ماندگی، بیماری های روانی و عصبی، تحریكات شدید طغیان دار جنسی، بی حوصلگی، عصبانیت، گریه و اشتهای سیری ناپذیر به غذا شده بود. سیاه خان سالها از بیماری مقاربتی و جلدی و ریوی رنج می‌برد.

در موارد عصبانیت مثل بچه های كوچك گریه می‌كرد، فریاد می‌كشید، ناسزا می‌گفت و گاه صدای گریه او نازك و بچه گانه می‌شد. حجم جمجمه وی ۱۴۷۰ سانتی متر مكعب بود. طول دست او ۱۱۷ سانتی متر و طول پای او ۱۲۵ سانتی متر بود. به علت حجیم و سنگین بودن جمجمه و گردن و سنگین بودن هیكل او و فشار دائم این وزن زیاد روی ستون فقرات ستون مهره ها در ناحیه سینه و پشت به طرف عقب و كمی‌به سمت راست قوز برداشته بود. اگر این قوز وجود نداشت، قد كامل او بیش از ۲۵۹ سانتی متر فعلی می‌بود.

این غول عجیب الخلقه و هیولای روی زمین به علت ذات الریه و سپسیس فوت می‌كند. دكتر قربان نه تنها به این غول كه در دنیا مشابه نداشت در دوره حیاتش علاقه شدیدی داشت بلكه بعد از مرگ او نیز او را دوست داشت و تأكید می‌كرد اسكلت كامل استخوانی او را به صورت سالم و یكپارچه برای مشاهده، مطالعه و پژوهش پزشكان و دانشجویان درمحلی در اختیار آنان قرار دهد ولی جو فرهنگ مردم در آن زمان به ویژه جامعه روستایی و اعتقادات و باورهای آنان مانعی بزرگ برای دخالت و تغییرات و یا تصاحب جسد سیاه خان می‌شد. لذا دكتر قربان با ترفند مدبرانه و تحت عنوان تقبل مراسم دفن او و تعهد كلیه هزینه وتشریفات حمل و نقل و غسل و كفن او از طرف دانشكده پزشكی و حتی برای آرامش فامیل او تا حدی بزرگداشت و احترام مرحوم ، جسد او را برای چندسال در محلی مخفی و ناشناخته كه حتی خیلی از پرسنل در دانشكده و اطرافیان دكتر قربان و هیچیك از خانواده مرحوم سیاه خان اطلاع نداشتند، نگهداری كرده و بعد از عودت فامیل او به روستای خود و پس از اینكه آبها از آسیاب ریخته شد و تا حدودی خاطره او به فراموشی سپرده شد، و دیگر پیگیری و ادعایی وجود نداشت، بعداز چندسال جسد او را بیرون آورده و به بخش آناتومی‌دانشكده پزشكی (در محلی محفوظ و محرمانه) برد و طی عملیات پزشكی و بهداشتی و ضدعفونی كلیه نسوج نرم بیرون و اندرون بدن را حذف و پاك و خارج كرده و اسكلت استخوانی یك پارچه وسالم و كامل او را پس از پروسس های علمی‌آماده كرده و در یك اتاقك شیشه ای محفوظ و محكم و بدون دسترس لمس به آن در معرض مشاهده همگانی در سالن ورودی دانشكده پزشكی شیراز در بالای پله های ورودی قرار داد. هم اكنون هیولای غول آسای وحشتناك دراین محل در جلو چشم همه بازدیدكنندگان و پژوهشگران با احترام سرپا ایستاده است و همه افراد می‌توانند با او ملاقات كنند و از عجایب خلقت خدا بازدید كنند. او دیگر درد و رنجی ندارد و راحت و محكم با چهره كریه و ترسناك خود با قامت راست ایستاده است.



مطالب جالب دیگر:
زنی با حجاب کامل در کشتی کج صاحب کمربند طلایی شد!!(+عکس)

تصاویری زیبا از افتتاحیه برج میلاد
تصاویر سوار شدن 21 نفر در یک ماشین!!
دروغ ساده‌ترین سلام تو بود! «فرزاد حسنی»
عجيب‌ترين درخواست‌ طلاق زنان سعودی!!!
چه کاری مردان و چه کاری زنان را خوشحال می‌کند؟
جنیفر لوپز بچه‌های بیشتری می‌خواهد! (+عکس)
تصاویر کودکی، نوجوانی و جوانی «نانسی عجرم»
خنده‌دار ترین روش‌های عکس گرفتن!
جذاب‌ترین و محبوب‌ترین زن دنیا!!
دختر نیکول کیدمن شبیه کیه؟!!
خواندنی‌های مجری جنجالی «فرزاد حسنی»!
تصاویر بسیار زیبا از حمله درباز کن‌ها به نوشابه‌ها!!
معروف ترین طلاق‌های هالیوودی (+عکس)




گردآوری: گروه سرگرمی سیمرغ
www.seemorgh.com/entertainment
منبع: جاماسپ