...این مثال‌ها نشان می‌دهد که در اعتیاد نیاز به ماده شیمیایی نداریم و هر رفتاری نیز می‌تواند این کار را بکند...
 

شاید برایتان جالب باشد بدانید که من هر وقت دچار استرس می‌شوم به طرز باور نکردنی تنقلات می‌خورم. چند تا چیپس و یک پاکت تخمه می‌خرم و ساعت‌ها پای تلویزیون می‌نشینم تا قدری آرام شوم. همسرم نیز رفتار دیگری دارد و وقتی حرص می‌خورد تمام خانه را به هم می‌ریزد و شروع می‌‌کند به تمیز کردن و گردگیری خانه. تازه اگر روز تعطیل باشد و من بخواهم قدری استراحت کنم کفرم را بالا می‌آورد و می‌گوید باید برای خرید به بیرون از خانه برویم...

 
همه این مشکلات روزانه مرا به یاد یک دوست قدیمی انداخت. او کسی نبود جز دکتر آذرخش مکری، که اکنون روان‌پزشک است و در دانشگاه علوم‌پزشکی تهران تدریس می‌کند. او وقتی حرف‌هایم را می‌شنود، می‌گوید:
 
مثال خوبی زدید. خرید کردن، غذا خوردن یا تمیز کردن افراطی خانه برای برخی افراد نوعی رفتار اعتیاد گونه به شمار می‌رود.
 
  • ولی من اصلا تمایلی به پرخوری ندارم؛ منتها وقتی تنقلات کنارم باشد دیگر نمی‌توانم جلوی خودم را بگیرم. تازه وقتی که تنقلات می‌خورم احساس بدی به من دست می‌دهد اما باز هم نمی‌توانم از خوردن خودداری کنم و بعد هم دوباره دچار استرس و اضطراب می‌شوم!
اجازه بدهید یک مثال هم من بزنم زیرا این فقط مشکل شما نیست. ما امروزه این مشکل را در خصوص استفاده از کامپیوتر و اینترنت هم داریم. به طور مثال فردی را در نظر بگیرید که کار روزانه‌اش را انجام نداده و پای کامپیوتر نشسته و بازی می‌کند. وقتی از او می‌پرسید چرا این‌قدر پای اینترنت نشسته‌ای به شما جواب می‌دهد که داشتم ایمیل خودم را می‌خواندم اما این فرد بدون آنکه بداند هفت تا هشت ساعت از این سایت به آن سایت می‌رود و هیچ هدف خاصی را نیز دنبال نمی‌کند. این فرد نیز مانند شما دچار احساس اضطراب و استرس می‌شود و به خوبی می‌داند که کار و زندگی‌اش مانده و فردا صبح زود باید سر کار برود یا این روزها شما با بچه‌هایی سر و کار دارید که به بازی‌های کامپیوتری معتاد شده‌اند و از پای کامپیوتر تکان نمی‌خورند. همه این افراد رفتارهای اعتیادی دارند. در واقع این مثال‌ها نشان می‌دهد که در اعتیاد نیاز به ماده شیمیایی نداریم و هر رفتاری نیز می‌تواند این کار را بکند.
 
  • چرا این رفتارها از ما سر می‌زند؟
در نگاه اول می‌توانیم بگوییم انسان‌ها رفتارهایی را انجام می‌دهند که لذت‌بخش است. شما اگر از تمام افراد مبتلا به چنین رفتارهایی بپرسید که چه اتفاقی برایتان افتاد می‌گویند اول که این کارها را انجام می‌دادیم به ما مزه می‌داد. به طور مثال شما ابتدا از مصرف تنقلات و چیپس و پفک لذت برده‌اید و همسرتان نیز از خرید کردن لذت برده است اما تا اینجای کار صحبتی از اعتیاد در میان نبوده و صرفا موضوع تفنن و تفریح بوده است.
 
  • پس کی معتاد شدیم؟
زمانی جنبه اعتیادی پیدا می‌کند که رفتار شما برای فراموش کردن یک استرس، نگرانی یا تخلیه فشار روانی باشد. به طور مثال اگر از همسرتان بپرسید چرا این‌قدر خرید می‌کنی به شما جواب خواهد داد اوایل از خرید کردنم راضی بودم اما پس از مدتی کشف کردم وقتی ناراحتم یا بغض کرده‌ام و سر خورده شده‌ام با خرید کردن قدری از استرسم کم می‌شود و به آرامش می‌رسم. در واقع این سرآغاز اعتیاد است یعنی استفاده از رفتار لذت‌بخش برای کسب تفریح و سرگرمی نیست بلکه برای فراموشی یا مهار کردن افکار ناراحت‌کننده است.
 
  • به نکته جالبی اشاره کردید. الان تازه‌ می‌فهمم چرا برخی نوجوانان ما این‌قدر به کامپیوتر علاقه دارند و والدین نیز مدام با آنها مشکل دارند؟
دقیقا همین‌طور است. به طور مثال نوجوانی را در نظر بگیرید که دو ماه از سال گذشته و تاکنون درس نخوانده است و هر لحظه به این فکر می‌کند که چگونه از پس امتحانات برآید و در نتیجه دچار اضطراب و استرس می‌شود و برای مهار استرس سراغ کامپیوتر و اینترنت می‌رود. این نوجوان با برداشتن قدمی اشتباه به سمت اعتیاد کامپیوتری می‌رود و از این سازو کار برای مهار کردن یا فراموش کردن مشکلات و استرس‌ها استفاده می‌کند و به تدریج این مشکلات افزایش خواهد یافت و برای کارهای دیگر نیز چنین واکنش‌هایی خواهد داشت.
 
  • در واقع به جای اینکه مشکلات را حل کنیم به رفتاری دست زده‌ایم که به آرامش برسیم؟
بله. اما غافل از این هستید که عوامل استرس‌زا روز به روز بدتر می‌شود و بنابراین شما باید در پی حل کردن مشکلات‌تان باشید و به راه‌های دیگری برای حل مشکل فکر کنید. با بدتر شدن رفتارتان در جهان اعتیادی باقی می‌مانید.
 
  • این رفتار با ژن‌ها نیز مرتبط است؟
بعضی اوقات ژنتیک هم موثر است یعنی اینکه برخی افراد به استرس‌ها حساس‌ترند یا برخی دیگر از استرس‌ سریع‌تر فرار می‌کنند اما این فقط ژنتیک نیست و یادگیری نیز در آن موثر است بنابراین درسی که از تحلیل رفتار انسان‌ها می‌گیریم این است که برای حل مشکلات‌شان نباید به صورت افراطی به رفتارهایی که سابقا نشاط‌آور و لذت بخش‌ بوده روی بیاورند.
 
  • برخی اوقات با افرادی نیز مواجه می‌شویم که موقع استرس موی خود را می‌کنند یا لب خود را می‌جوند. این افراد نیز مصداق رفتار اعتیادی هستند؟
بله. اینها نیز به جای حل مساله از سازو کار دیگری استفاده می‌کنند. برخی از این افراد این‌قدر موی خود را کنده‌اند که یک طرف صورت‌شان بدون مو شده است.
 
  • با این توضیح شما، من به این فکر افتادم که اغلب مردم با موهای خودشان بازی می‌کنند بنابراین همه اینها مضطرب‌اند؟
ببینید؛ همه ما تا حدودی این کار را می‌کنیم اما مهم این است که برای همه‌ی کارها این کار را نمی‌کنیم.
 
  •  آیا مصداق‌هایی دیگر از این رفتارهای اعتیادگونه در جامعه سراغ دارید؟
بله، بسیاری از مردم این رفتارهای اعتیادگونه را در روابط بین فردی خودشان دارند. این افراد به ظاهر اهل معاشرت‌اند و رفیق‌بازند یا رفتار عاشقانه‌ای دارند. در حالی که چنین افرادی فقط برای فراموش کردن مشکلات خودشان تعدادی دوست را دور خود جمع می‌کنند و خرج‌شان را می‌دهند و مرتب با آنها معاشرت می‌کنند. دیگران نیز فکر می‌کنند این افراد انسان‌های خون‌گرم و اجتماعی هستند اما وقتی پای صحبت این افراد می‌نشینید، مشاهده می‌کنید که آنان برای کاهش استرس دست به این کارها می‌زنند. آنها می‌گویند عمداً سرشان را شلوغ کرده‌اند تا به مشکلات فکر نکنند. در واقع اینها معتاد به روابط بین فردی هستند.
 
  • حالا چه کار کنیم که گرفتار رفتار اعتیادگونه نشویم و از بین نرویم؟
شما باید یاد بگیرید برای فراموش کردن نگرانی‌ها و اضطراب‌ها به رفتار واحد روی نیاورید. این رفتار می‌تواند شامل شکستن تخمه، خوردن چیپس و تنقلات یا حتی خرید از فروشگاه‌ها باشد. تحقیقات روی مغز انسان نشان داده است که وقتی شما برای کاهش استرس‌تان این کارها را به طور مرتب و مکرر تکرار می‌کنید قسمتی از مغزتان آسیب جدی می‌بیند که آسیب این سلول‌ها باعث برداشته شدن مهارها می‌شود در نتیجه با برداشته‌ شدن این مهارها شما هنگام غذا خوردن همان احساسی را دارید که وسط غذا خوردن دارید. بنابراین پیش خودتان می‌گویید یک ریزه غذا می‌خورم و آرام می‌شوم اما یک باره در می‌یابید عین جاروبرقی دارید غذا می‌خورید و کاری از دست‌تان برنمی‌آید، در حالی که بعد نیز دچار استرس و اضطراب می‌شوید یعنی در واقع اگر این چرخه روشن شد دیگر خاموش کردنش راحت نیست.
 
  • این‌طور که فرمودید من باید عادت‌های اعتیادیم را تغییر دهم؟
بله. همان‌طور که گفتم باید موقع استرس به یک رفتار واحد روی نیاورید. مثلا اگر اعصاب‌تان خرد شده است فقط به تماشای فیلم نپردازید یا فقط سراغ اینترنت نروید و یا شروع به خوردن نکنید و مرتب رفتار خود را عوض کنید. یک‌بار با موی خود بازی کنید و یک بار دیگر تنقلات بخورید. در واقع به رفتار ضداسترس‌تان تنوع ببخشید زیرا اگر یک رفتار بیشتر از دیگری شود به اعتیاد تبدیل خواهد شد.
 
گردآوری: گروه سلامت سیمرغ
www.seemorgh.com/health
منبع: salamatiran.com
 
مطالب پیشنهادی:
پنج باور نادرست درباره استرس
روشهایی فوق العاده، برای کنترل عصبانیت واسترس!!
آیا شما هم وسواس دارید؟
اضطراب امتحان چيست و چگونه برطرف می‌شود؟
راهكارهاى رفع استرس سر جلسه امتحان