روش های درمان وسواس
آیا تا به حال اندیشیده‌اید كه چگونه درمان وسواس اعتماد به نفس را افزایش خواهد داد و چگونه افزایش اعتماد به نفس موجب بهبود وسواس خواهد شد

تعریف وسواس 

وسواس (O.C.D) اختلالی اضطرابی است كه به واسطه شرطی شدن فكر، احساس و عمل شكل می‌گیرد. كلی‌ترین تعریف ما از وسواس عبارت است از: 

«وسواس درختی است كه میوه‌اش عمل اجباری، شاخ و برگ آن اضطراب، تنه‌اش افكار مزاحم و ریشه‌اش شخصیت وسواسی است.»

 

 نگرش خود را تغییر دهید

«من به اینجا مراجعه كرده‌ام كه شما وسواسم را از بین ببرید.» این جمله عبارتی است كه از زبان بسیاری از مراجعان شنیده می‌شود. در چنین شرایطی درمانگر باید به درون وجود آنها چنگ انداخته، وسواس را شكار كرده و دور بیندازد. اما دوستان عزیز فكر می‌كنید این نگرش منطقی است؟ آیا فکر می کنید وسواس هیچگاه تمامی ندارد؟

پیش از پاسخگویی به این سوال ابتدا این قضیه را برای خودتان روشن سازید كه:

 

وسواس چه نوع دشمنی است؛ درونی یا بیرونی؟

قطعا پاسخ شما این است كه دشمنی درونی است. در این صورت خود ارزیابی كنید. آیا كسی غیر از خود شما دسترسی مستقیم به این نوع دشمن دارد؟ شاید بگویید: درمانگر من.

درست است درمانگر به این دشمن شما دست می‌یابد، اما نه مستقیماً. درمانگر خارج از وجود شماست. او این دشمن را در جلسات درمان به خوبی شناسایی خواهد كرد؛ اما بدون همراهی شما نمی‌تواند این دشمن درونی را از بین ببرد.

درمانگر در این دوره درمان به شما خواهد آموخت كه چگونه وسواس خود را بشناسید، چگونه ابعاد، عمق و ماهیت اصلی آن را كشف كنید، چگونه آن را ضعیف كنید، چگونه به آن حمله كنید، چگونه عوامل سازنده و تداوم‌بخش آن را كشف و چگونه آن را ریشه‌كن كنید؟ پس وقتی این اهریمن درون شما لانه كرده آیا كسی جز شما می‌تواند با آن گلاویز شود؟

زمانی كه مزاحم بودن افكار وسواسی خود را قبول ندارید و انگیزه شما برای درمان ضعیف است زمانی كه اراده شما برای قطع اعمال وسواسی ضعیف است، درمانگر و دستورالعمل‌های درمانی چگونه می‌توانند شما را از منجلاب وسواس خلاصی بخشند؟

تنها زمانی می‌توانید به نتیجه‌بخش بودن درمان خود امیدوار باشید كه بپذیرید این خود شما هستید كه با اراده و پشتكار قوی باید با وسواس گلاویز شوید كه البته درمانگر شما را در هر گام همراهی می‌كند. 

 

چگونه برای مبارزه با وسواس اعتماد به نفس خود را تقویت كنیم؟

آیا تا به حال اندیشیده‌اید كه چگونه درمان وسواس اعتماد به نفس را افزایش خواهد داد و چگونه افزایش اعتماد به نفس موجب بهبود وسواس خواهد شد. وسواس هیچگاه تمامی ندارد؟ به هر نقطه‌ای كه می‌رسی در آن نقطه آرام‌ و قرار نخواهی یافت فردا بدتر از امروز خواهی بود. وسواس نقطه پایان ندارد.

وقتی در یك شست‌و شوی خیلی معمولی می‌مانی و از اینكه نمی‌توانی كارهایی را انجام دهی كه همه آدم‌ها خیلی راحت و معمولی انجام می‌دهند، چه حسی به تو دست می‌دهد تا زمانی كه به چنین زمزمه‌های درونی اطمینان می‌كنی تا برای خودی كه او از تو  می‌خواهد كاری بكنی، دیگر خودت نیستی. خود تو وسواس است.

شاید هم بتوان گفت وسواس، «خود» تو را بلعیده است. برای اینكه خودت بشوی یك ارزیابی كلی از خود و توانایی‌های خود بكن. این برای شروع كار الزامی است. ببین چقدر می‌توانی روی خودت حساب كنی. یا چقدر در برابر وسواس خسته‌ شده‌ای اگر به واسطه حقارت‌های وسواسی تحقیر شده باشی، خیلی زود می‌جنبی.

فقط كافی است كه سرپا باشی. حتی اگر پاهایت بلرزند و دندان‌هایت به هم بخورند. همین‌كه باشی، هنوز تماماً تمام نشده‌ای و كفایت می‌كند. اعتماد به خود را ارزیابی كن. اگر احساس می‌كنی افسرده هستی، باید فعالیت كنی.

درمان افسردگی بر درمان وسواس مقدم است. تو می‌توانی با فعالیت‌های بیش از پیش بر افسردگی غلبه كنی و از احساس درماندگی بكاهی...

 

نسبی‌گرا باشید نه مطلق‌گرا

 

و اما تمرین لذت بردن از زندگی

اگر صفت یا ویژگی كامل‌گرایی دارید و به افكار و رفتارهای ناشی از آن دچارید، این تمرین را بصورت مداوم و طولانی در موقعیت‌های مختلف زندگی روزانه خود انجام دهید؛ سپس در یك دفترچه در مورد نتیجه‌‌ای كه گرفته‌اید، توضیح كاملی بنویسید. این گزارش باید شامل میزان موفقیت یا عدم موفقیت شما در انجام آن باشد. 

 

روش اجرای تمرین

كار برای خود، خوشحالی برای خود، كار برای دیگری، خوشحالی برای خود. دوكار با یك نتیجه. یعنی هر كاری كه در طی روز انجام می‌دهید، با این نیت آغاز شود كه آن كار را برای خود خودتان می‌كنید؛ حتی اگر این كار ظاهراً برای دیگری است. گرچه ظاهراً دیگران احساس می‌كنند برای آنها كار می‌كنید، ولی در باطن برای لذت و خوشحالی خودتان است.

برای مثال: یك گزارش تمرین «لذت بردن از زندگی» 1- مواردی كه موفق بوده‌ام از زندگی لذت ببرم. 2- مواردی كه موفق نبوده‌ام از زندگی لذت ببرم.

 

درمان كامل گرایی

استفاده از روش‌های زیر به شما كمك می‌كند تا كامل گرایی خود را مهار كنید:

 

1. اندیشمندی خود را در گرو پیشرفت‌های‌تان ندانید.

اگر اصرار دارید بخشی از عزت‌نفس خود را به پیشرفت‌های‌تان نسبت دهید، از واقع‌بینانه بودن اهداف خود مطمئن شوید.

 

2. سبك تفكر كامل گرایانه خود را شناسایی و مهار نمایید و بكوشید با خود این‌گونه صحبت نكنید:

نباید اشتباه كنم.  باید بتوانم تمام كارهایم را درست انجام دهم.  نمی‌توانم آن را انجام دهم.  هر قدر تلاش كنم فایده‌ای ندارد. به جای آن اینگونه با خود سخن بگویید:  حداكثر توان خود را به كار خواهم گرفت.  از اشتباهات خود عبرت می‌گیرم.  باید كارها را به قسمت‌های كوچك تقسیم كنم

 

3. در اهمیت دادن به خطاهای كوچك خود اغراق نكنید.

تقریباً تمام اشتباهات كوچك شما پس از مدت كوتاهی كاملا فراموش می‌شوند. بی‌جهت خود را ناراحت نكنید. منصفانه نیست با اصرار بر اینكه تمام جزئیات باید در جای خود قرار گیرند، خود را آزار دهید. مشكلات بسیار مهم را جدا كنید و بقیه مسائل را كنار بگذارید. برای مسائل بی‌اهمیت خود را نگران نسازید.

 

4. به جنبه‌های مثبت توجه كنید

وقتی بی‌جهت خود را مضطرب می‌بینید، از موضوع فاصله بگیرید و كانون توجه خود را از افكار منفی به مثبت سوق دهید.

 

5. اهداف واقع‌بینانه انتخاب كنید.

اهداف شما باید به گونه‌ای باشد كه در شما علاقه و چالش ایجاد كند و دست‌یافتنی باشد. اهداف خود را قطعی و مسلم فرض نكنید و آنها را با واقعیت‌ها منطبق كنید.

 

6. زمانی از وقت خود را به تفریح اختصاص دهید.

 

7. رویكردی تسلط‌گرا نسبت به زندگی برگزینید.

 

8. سعی كنید از زندگی لذت ببرید.

 

9. از هر كار و هر موقعیت به نفع خودتان استفاده كنید.

به عبارت دیگر، هر كاری را با این نیت آغاز كنید كه برای خودتان انجام می‌دهید.

 

دكتر پروانه صفایی مقدم؛ روانشناس بالینی


گردآوری: گروه سلامت سیمرغ
seemorgh.com/health
منبع: zendegionline.ir