مبتلا به پارانوئید هستم
به همه شک دارم و به هیچ کس اعتماد ندارم و به همه بدگمان هستم.آیا به اختلال پارانوئید مبتلا هستم؟

پارانوئید یا اختلال شخصیت بدگمان, علائم و دلایل

صدای این افکار برایتان آشناست ؟ 

-آیا دیگران، در باره من حرف میزنند ؟ 

-آیا کسی دارد مرا نگاه میکند ؟ 

- آیا وجود من هم دروغی است ؟ 

تفکر درباره چیزهایی شبیه به اینها، ممکن است معمول باشد. اما، در صورتی که شما توانایی داوری کردن را ازدست داده باشید، میتوانند نشانه ای از بیمارشدن روان شما باشند، حتی اگر به نظر رسد، درست هستند. هرکسی ممکن است در زمانی، این اندیشه ها را داشته باشد. شما ممکن است فردی را با این اندیشه فردی مبتلا به پارانوئید، بخوانید . بنا به گفته دکتر توماس رودباگ ( Thomas Rodebaugh ) دستیار یک روانشناس در دانشگاه واشینگتون در سنت لوئیز :  شما به راستی ممکن است اندیشه های اضطراب آور داشته باشید.

اغلب افراد از واژه پارانوئید، برای شرح یک موقعیتی که با شک یا ترس همراه است، استفاده میکنند، موقعیتی که میدانند منطقی و واقع بینانه نیست.البته بنا به گفته کارشناسان، این حالت، شامل یکسری افکار مداوم است. این افکار شامل باورهای حقیقی افراد است که از طرف دیگران، دروغ و غیر منصفانه برداشت میشود. برای اینکه بهتر متوجه شویم در پاراگراف بعدی، مختصری در باره اختلال شخصیت پارانوئید آمده است : 

بنا به تعریف عام آن، مشخصه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت بدگمان ( پارانوئید به انگلیسی:(Paranoid personality disorder (PPD)، شکاکیت و بی اعتمادی دیرپا به همه افراد است. مسئولیت این احساسات از نظر آنها نه به عهده خود آنها، که بر دوش دیگران است. این بیماران اغلب متخاصم، تحریک پذیر و خشمگین اند. افراد متعصب و جزم اندیش، کسانی که مدارکی دال بر تخلف دیگران از قانون جمع می کنند، افرادی که به همسر خود سوءظن دارند، و اشخاص بدعنقی که اهل دعوا و مرافعه اند، اغلب دچار اختلال شخصیت پارانوئید هستند.

البته بنا به گفته دکتر سیمون رگو (Simon Rego)، مجری آموزشهای روانشناسی دانشکده آلبرت اینشتین، این بسیار نادر است، اما ممکن است دلواپسی ها و یا نگرانی های شما که به عنوان علائم پارانوئید شرح داده اید، برای شما دردسر ساز شوند. اما در بسیاری از موارد، شما میتوانید با برداشتن قدمهایی، این اندیشه ها را کمتر کرده و یا در مجموع، از آنها پرهیز کنید.

 

اگر می خواهید بیشتر بدانید : افراد پارانوئیدی چه کسانی هستند؟

 

دلایلی که باعث میشود تا شما احساس کنید، مبتلا به پارانوئید هستید :

1-خواب بسیار کم 

گذراندن یک شب نا آرام یا بیقرار، به احتمال قوی، محرک اندیشه های شکاکانه و یا توهمی نیست، اما محرومیت از خواب منظم، درست فکر کردن را برای شما سخت خواهد کرد. چنانچه برای یک مدت طولانی، خواب کافی نداشته باشید یا نخوابید، شما در حقیقت گرفتارهذیان گویی خواهید شد. اگر به راستی خسته هستید، بیشتر احتمال دارد که با دیگران جرو بحث کرده و دچار سوءتفاهم نسبت به آنها شوید. این نیزبه نوبه خود، ممکن است باعث شود تا شما فکر کنید که آنچه دیگران میگویند، فکر میکنند و یا انجام می دهند، به نفع شما نیست.

پس این نکته، بهترین دلیل هوشمندانه ای است که حداقل 7 ساعت در شب، باید چشمان شما بسته باشد. البته چنانچه فکر میکنید خواب شما کافی است، اما هنوز احساس خستگی یا توهم دارید، بهتر است با دکترتان تماس بگیرید.

 

2-استرس

استرس

استرس شدید، میتواند شانس بدگمانی و احساس پارانویا را در شما افزایش دهد. مشخص نیست چرا، اما بنا به گفته کارشناسان، تنش باعث افزایش، تغییرات سلولی و شیمیایی که مغز شما را در بهترین حالت نگه می دارد، می شود. حتی ممکن است در زمان داشتن استرس مثبت نیز احساس تردید یا بدگمانی داشته باشید. بطور مثال وقتی درحال تدارک ازدواج خود هستید نیز، ممکن است دچار تردید و بدگمانی شوید.

برای آسان تر کردن این تنش و نیز پاک کردن ذهن خود از آن، به طور مرتب ورزش کنید، به دیدار دوستان بروید و البته زمانی را نیز به تمدد اعصاب خود اختصاص دهید

 

3-اضطراب

بسیاری از افراد، برای آنچه میخواهند بگویند و یا کاری را که در صدد انجام آن هستند، نگرانند و به خاطر آنچه که در باره آن، قضاوت خواهند شد، دستپاچه میشوند. کارشناسان این احساس را اضطراب اجتماعی نامیده اند. این اضطراب، میتواند شما را به سوی اندیشه هایی سوق دهد که شما آن را پارانوئید تفسیر کنید.

برای مثال: اگر شما به یک میهمانی بروید که هیچکس را در آن نمی شناسید، شاید عکس العمل اولیه شما این فکر باشد که همه در اینجا میدانند که من تنها هستم. چنانچه نگرانی های اجتماعی شما بسیار قوی و پایدار باشد، ممکن است اختلال اضطراب اجتماعی داشته باشید که به نام فوبیای اجتماعی نیز نامیده میشود.وقتی شما به هر دلیلی واقعا احساس اضطراب دارید، حتی در خارج از موقعیتهای اجتماعی، پس در حقیقت، شما اندیشه هایی دارید که واقعی نیستند، اما تغییر دادن آن نیز برایتان سخت است.

ممکن است درمان شناختی – رفتاری به شما کمک کند. در این نوع از درمان، شما میتوانید تشخیص بدهید و دارای شناخت خواهید شد و در نتیجه قادر به تغییر اندیشه های خود خواهید بود و این نیز به نوبه خود باعث میشود تا احساس بهتری داشته باشید . این نوع درمان، به همه انواع اضطراب و استرس نیز کمک میکند.

 

4-اختلال روانی

اختلال روانی

شاید دلیل اندیشه های شما، یک بیماری ذهنی باشد که اختلال شخصیتی پارانوئید نامیده میشود. فردی با این شرایط ممکن است همه اندیشه های پارانوئیدی خویش را باور نداشته باشد، اما به این بدگمانی نسبت به دیگران و یا چگونگی تفکر دیگران نسبت به خودش، عادت کرده است.

اختلال مغزی جدی دیگر اسکیزوفرنی است که، موجب پارانویا ( در تعریف عام آن، حالتی است که شخص در آن با اهمیت فوق‌العاده و خارج از اندازه‌ای که به سلامت جانی و مالی خود می‌دهد، خود را شکنجه می‌دهد) و جنون می شود. فرد مبتلا به این بیماری، قادر به تشخیص آنچه واقعی است، نمی باشد. بیشتر اوقات، افراد مبتلا به اسکیزوفرنی، از اندیشه های پارانوئیدی خویش آگاه نیستند. اغلب، این دوستان و یا خانواده فرد مبتلا هستند که تشخیص می دهند، عزیزشان افکار تحریک آمیز اضطرابی دارد.

حتی اگر احساس می کنید افکار پارانوئیدی دارید، بعید است که اختلال روانی، باعث آن شرایط شده باشد. البته در نظر داشته باشید که اگر نگران هستید، با یک دکتر روانشناس یا روانپزشک صحبت کنید.

 

5-مصرف دارو 

برخی داروهای شامل ماری جوانا، ممکن است حاوی مواد شیمیایی باشند که با مصرف آنها برای مدتی کوتاه، عده ای از افراد احساس پارانوئیدی داشته باشند. این افکار بطور معمول به سهولت و با قطع مصرف دارو، از بین می روند. چنانچه شما مستعد بیماری روانی باشید، استفاده از این داروها، ممکن است شانس ابتلای شما را به اختلال روانی، که می تواند شامل پارانویا باشد، بالا ببرد. 

 

6-ازدست دادن حافظه 

ازدست دادن حافظه

بیماری آلزایمر و بقیه اشکال جنون که از تغییرات مغزی در فرد ناشی می شود، میتواند در عادتها و اندیشه های حاوی بدگمانی هم، مشارکت داشته باشد. اگر کسی را که دوستش دارید، جنون دارد، تغییراتی شبیه به اعمال و گفته های پارانوئیدی در وی، ناشی از بیماری اوست. 

 

چگونه ذهن خود را آزاد کنید 

اگر شما نگران از دست دادن واقعیات هستید، فوری و بلافاصله با یک متخصص سلامت روان ملاقات کنید. اما اگر فقط گاهگاهی، ترس هایی دارید که پارانوئیدی به نظر می آید، تلاش کنید تا روش صحبت کردن با خودتان را تغییر دهید.

بطور مثال، بجای اینکه بگوئید : من مبتلا به پارانوئید هستم، بگوئید : من در باره چیزی نگران هستم که به احتمال زیاد درست و یا واقعی نیست. به افکار خود برچسب پارانوئیدی نزنید، چون ممکن است کمتر منفی بنظر برسند و شاید به شما کمک کنند تا تصمیمی بگیرید که چه کار کنید. چنانچه هر نوع افکاری دارید که معمولا، جلوی شما را برای قدم گذاشتن در راهی که میخواهید، می گیرد، حتما به یک مددکار اجتماعی بالینی، روانشناس و یا روانپزشک مراجعه کنید.

به یاد داشته باشید که این کار، به معنی این نیست که شما اختلال روانی دارید و یا اینکه مشکلی وجود دارد. به عکس، این کار، به این معنی است که شما میخواهید بیشتر و بیشتر در مورد نگاه کردن به اطراف خود، انعطاف پذیر و قابل تغییر باشید. این را بدانید که انجام این کار، حتی در لحظات استرس واقعی و یا موقعیتهای دشوار دیگر، به کمک شما خواهد آمد و باعث می شود تا در برابر این لحظات، احساس راحتی بیشتری داشته باشید. 


تهیه و تدوین:گروه سلامت سیمرغ
seemorgh.com/health
اختصاصی سیمرغ