در زندگی زناشویی، یکی از مهم ترین شیوه های ارتباط موفق آن است که زن و شوهر بتوانند به خوبی با یکدیگر گفت وگو کنند. یکی از زیباترین راه های موفقیت در این خصوص، داشتن توانایی درست صحبت کردن و خوب گوش دادن است؛ یعنی ابتدا باید بدانیم طرف مقابلمان با چه زبانی با ما سخن می گوید؛ آیا با صراحت و به طور مستقیم خواسته هایش را بیان می کند یا مبهم و غیرمستقیم سخن می گوید؟ در واقع گاهی زنان و مردان برای بیان احساسات و خواسته های خود، طوری حرف می زنند که طرف مقابل احساس می کند نمی تواند مفهوم واقعی آن ها را به خوبی درک کند. در این موقع چه باید کرد و چطور می توان به زبانی مشترک و ارتباطی موفق دست یافت؟ ژاله افشاری منفرد، روان شناس و روان کاو در گفت وگو با «موفقیت» نکاتی در این باره مطرح کرده است که در ادامه بخش هایی از آن را می خوانید:
بیشتر بدانید : حرف های ممنوعه در رابطه با همسر!
بیان و شناسایی احساسات
یکی از ابزارهای بیان احساسات هر شخص، استفاده از گفتار و برقراری ارتباط از راه کلام است، اما معمولاً وقتی از موضوعی ناراحت هستیم یا ناکامی هایی داریم و یا به اصطلاح زورمان به طرف مقابل نمی رسد، از واژه هایی استفاده می کنیم که گاه جنبه کنایه آمیز دارند؛ یعنی در این مواقع به جای این که با صراحت حرف خود را بیان کنیم، با تکه پرانی یا کنایه، به نوعی اعتراضمان را اعلام می کنیم. نظر بسیاری از روان شناسان و تحلیلگران رفتار آن است که باید احساساتی که پشت کلمات می آید، به خوبی شناسایی شود؛ بنابراین معمولاً ما از کلمات به طور مستقیم یا غیرمستقیم استفاده می کنیم.
ابراز احساسات
روان شناسان روی این موضوع تأکید دارند که برای داشتن روابط موفق، بهترین کار این است که آنچه را واقعاً در درونمان می گذرد، به طرف مقابل ابراز کنیم؛ ولی با توجه به فرهنگ، تعلیم، تربیت و اصول بازدارنده سنت ها و عرف جامعه، ابراز احساسات، درجات متفاوتی دارد؛ یعنی اگر از مادر یا اقوام همسرمان ناراحت باشیم، آن را حس می کنیم، ولی معمولاً درجه ابراز کردن یا شدت آنکه بتواند به درستی حق مطلب را ادا کند با آنچه اتفاق افتاده است، هماهنگ نیست؛ در واقع این موضوع به این بستگی دارد که خانواده شما در کودکی ابراز احساسات را چگونه به شما آموخته باشند.
مدل سازی واژه ها
کاربرد واژه ها با توجه به نوع فرهنگ هر خانواده متفاوت است؛ در واقع مدل سازی از کودکی ناخودآگاه در فرهنگ رایج خانواده استفاده می شود. واژه ها می توانند احساسات ما را اعم از خشونت، تنفر یا عشق به طرف مقابلمان منتقل کنند. این که پدر یا مادر در خانواده واژه هایی خاص را برای بیان احساساتشان به کار بگیرند، تأثیر مستقیمی بر کاربرد واژه ها در کودکان برای بیان احساساتشان خواهد داشت؛ اما گاهی افراد از کلامی استفاده می کنند که موجب تضعیف روحیه طرف مقابل می شود و همراه با توهین است.
مشکلات تربیتی
گاهی در یک خانواده شاهد اختلاف تربیتی میان فرزندان هستیم؛ افراد برای بیان راحت احساسات خود هم نیاز به دیده شدن و هم احتیاج به آموزش دارند و اگر نتوانند به خوبی از عهده این کار برآیند، هر دو طرف و در واقع رابطه آن ها با مشکل روبه رو خواهد شد. بهترین راه برای جلوگیری از این وضعیت آشنایی افراد از زمان کودکی است که معمولاً با دخالت والدین به خوبی انجام نمی گیرد؛ مثلاً اغلب بازی ها و ارتباطات آن ها را داوری می کنند و نمی گذارند خود بچه ها با نظارت غیرمستقیم آن ها، مشکلات خود را حل کنند. مثلاً اگر دختر بچه ای نمی تواند آنچه را می خواهد به درستی بیان کند و فقط گریه می کند، از همان بچگی باید یاد بگیرد که به جای گریه کردن، بهتر است خواسته اش را مطرح کند.
موفقیت در رابطه
یکی از مواردی که همیشه موفقیت در رابطه را تضمین می کند، داشتن آگاهی و اطلاعات بیشتر است؛ به این ترتیب که وقتی زن و مرد بیشتر با دنیای همدیگر آشنا باشند، قطعاً موفقیت بیشتری هم در ارتباط با یکدیگر خواهند داشت. در این خصوص حتی آگاهی های بسیار جزئی هم می تواند مفید واقع شود. مثلاً این که مردان بدانند زنان در دوره هایی از زندگی خود مانند بارداری، زایمان و... آستانه تحمل کمتری دارند یا زنان بدانند که مردان هنگام عصبانیت و ناراحتی دوست دارند تنها باشند و سکوت کنند، این آگاهی ها می تواند در رابطه موفق آن ها با یکدیگر بسیار مفید و کمک کننده باشد.
آسیب های دوران کودکی
نتایج تحقیقات نشان می دهد شخصیت هایی که در کودکی آسیب دیده اند، نادیده گرفته شده اند یا اجازه حرف زدن به آن ها داده نشده است؛ بنابراین آنان در بزرگ سالی از اعتماد به نفس کافی برخوردار نیستند که بتوانند در ارتباط با همسرشان خواسته هایشان را به راحتی بیان و در صورت لزوم مخالفت یا اعتراض کنند. بسیاری از زنان اعتماد به نفس و به نوعی شجاعت لازم را برای ابراز عقاید خود ندارند و همان گونه که در بیان خواسته های خود از پدرانشان می ترسیدند، از همسرانشان هم می ترسند و نمی توانند به خوبی خواسته ها و احساسات خود را بیان کنند این موارد باید حتماً در ارتباط زناشویی بررسی شود. یکی از موارد مهمی که در روابط زوجین مشاهده می شود این است که یکی از زوجین به دیگری اجازه صحبت کردن نمی دهد و همین موضوع باعث می شود او به تدریج اعتماد به نفسش را از دست بدهد.
عوامل موفقیت در رابطه
* یکی از مهم ترین عوامل موفقیت در رابطه، داشتن صبر و شکیبایی است؛ یعنی به طرف مقابلمان اجازه ابراز علایقش را بدهیم و بگذاریم وی حرف ها و خواسته هایش را بیان کند.
* هنر گوش کردن و توجه داشتن به طرف مقابل هم یکی دیگر از عوامل موفقیت در رابطه است؛ در واقع بزرگ ترین هنر زوجین این است که بتوانند به موقع به یکدیگر توجه کنند.
* توجه به استفاده از واژه ها هم می تواند باعث موفقیت بیشتر ما در رابطه شود. بهترین کار در این خصوص این است که از کلمات به ساده ترین شکل ممکن استفاده شود و با صراحت کامل آن ها را بیان کنیم و صفت خاصی را به طرف مقابل نسبت ندهیم و از داوری های بی مورد دوری کنیم.
* فراموش نکنیم اگر ناراحتی ها و کدورت هایمان نسبت به یکدیگر زیاد شده و در واقع روی هم تلنبار شده است، مقصر خودمان هستیم که زودتر آن ها را حل و فصل نکرده ایم. در واقع بزرگ ترین اشتباه ما این است که مانند بشکه ای از باروت، خشم های خود را انبار می کنیم؛ ضمن این که نمی توانیم انتقادپذیر باشیم. فرد سالم کسی است که منطق سالم پشت حرف هایش باشد و بپذیرد که گاهی دچار لج بازی های کودکانه و زورگویی می شود. اگر نپذیریم که خود ما هم اشتباه می کنیم و دائم دیگران را مقصر بدانیم، نمی توانیم رابطه موفقی داشته باشیم.
* نگاه ما به ارتباط خیلی مهم است؛ برای این که ارتباط موفقی داشته باشیم، باید بتوانیم به خوبی از آن ها نگهداری کنیم و برای نگهداری از آن باید تلاش کنیم و هر لحظه چیز بیشتری بیاموزیم. فراموش نکنیم که ذات ارتباط و ازدواج، پاک است؛ اما این خود ما هستیم که با رفتار نادرستمان آن را خراب می کنیم.
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
seemorgh.com/lifestyle
منبع : khorasannews.com
