جوانان و والدين شان مدام از رفتار همديگر ايراد مي گيرند. والدين اغلب فکر مي کنند هر گونه کنترل يا تاثيري را بر فرزند خود از دست داده اند. جوانان مي خواهند پدر و مادرشان مقررات و محدوديت هاي يکسان و يکنواختي داشته باشند اما در عين حال به شدت از محدود شدن آزادي و تصميم گيري براي خودشان مي رنجند.

 

جوانان و والدينشان مدام از رفتار همديگر ايراد مي گيرند. والدين اغلب فکر مي کنند هر گونه کنترل يا تاثيري را بر فرزند خود از دست داده اند. جوانان مي خواهند پدر و مادرشان مقررات و محدوديت هاي يکسان و يکنواختي داشته باشند اما در عين حال به شدت از محدود شدن آزادي و تصميم گيري براي خودشان مي رنجند.
اما آيا اگر اختلاف نظرها معمولي باشد باز هم جاي نگراني هست تجربه نشان داده اگر پدر و مادرها ندانند فرزندشان کجاها مي رود خطر بيشتري آنها را تهديد مي کند. پس والدين هوشيار بايد بدانند فرزند جوانشان کجا مي رود و مي خواهد چه کار بکند.


مشکلات تحصيلي

ترک تحصيل در جوانان ممکن است به علت مشکل جدايي از والدين، زندگي خانوادگي آشفته، جدايي يا مرگ زودهنگام يکي از والدين يا الگوي جا افتاده در خانواده اتفاق بيفتد. بعضي ها هم آنقدر کمال طلب هستند که از اينکه عملکرد شايسته اي ندارند سرخورده مي شوند. بعضي ها هم مدرسه گريز هستند. اينها معمولا در خانه غمگين و در مدرسه ناموفق هستند و ترجيح مي دهند روزهايشان را با کساني بگذرانند که احساسي شبيه به آنها دارند.
مشکلات عاطفي معمولا روي عملکرد درسي تاثير مي گذارد. نگراني براي کسي يا اينکه در خانه چه مي گذرد تمرکز روي درس ها را مشکل مي کند. معمولا والدين و آموزگاران به جوانان فشار مي آورند که درس هايشان را خوب بخوانند و امتحانات را با موفقيت بگذرانند اما جوانان معمولا خودشان به اين فکرها هستند و خودشان تلاش مي کنند. غرزدن هاي بيش از حد ممکن است نتيجه معکوس داشته باشد.
امتحان مهم است اما نبايد اجازه داد زندگي را تحت کنترل بگيرد يا باعث ناراحتي شود. زورگويي به جوان ها هم همين نتيجه را دارد. از هر 10 دبيرستاني، يکي مورد زورگويي قرار مي گيرد و از هر 20 نفر يکي در هفته مورد زورگويي قرار مي گيرد. جوانان کوتاه قد بيشتر در معرض زورگويي هستند. اگر نگران اين موضوع هستيد با مسوولان دبيرستان صحبت کنيد.


مشکلات با قانون

معمولا جوانان قانون شکني نمي کنند و اگر هم بکنند پسرها اين کار را مي کنند آن هم فقط يک بار. اما اگر والدين مشکل قانون شکني را موردي مهم و خاص تلقي نکنند تعداد تخلف هاي جوان بيشتر و بيشتر مي شود. نارضايتي يا اضطراب هم به رفتارهايي منجر مي شود که سروکار جوان را به پليس مي اندازد. اگر جواني مدام دچار چنين مشکلاتي مي شود بايد درباره احساساتش هنگام قانون شکني از او سوال کنيد.


مشکل تغذيه

وزن براي جوانان موضوع مهمي است. اگر جواني چاق باشد و براي همين او را مسخره کنند يا مدام سرزنش بشود بيشتر از خودش بدش مي آيد و افسرده مي شود که خود منجر به کم تحرکي و بيشتر غذا خوردن مي شود که بدتر از مشکل چاقي است.
رژيم گرفتن هم معمولا اوضاع را خراب تر مي کند. مهم ترين مسئله اين است که جوان تاييد بگيرد تا از خودش راضي باشد حالا چه چاق باشد چه لاغر. خيلي از جوانان رژيم مي گيرند و خوشبختانه تعداد کمي از آنها دچار اختلال تغذيه جدي مي شوند تنها يکي از هر يکصد جوان، بي اشتهايي مرضي مي گيرد و يکي از هر 50 جوان، پرخوري مرضي.
به هر حال اين بيماري ها در جواناني که رژيم هاي سخت مي گيرند، خيلي کم به خودشان فکر مي کنند، تحت فشار رواني هستند يا از بچگي چاق بوده اند، شايع تر است.


مواد مخدر و
روان گردان ها

بعضي جوانان به سراغ تجربه مواد مخدر يا الکل مي روند اما استفاده منظم از اينها در اين سنين کمتر اتفاق مي افتد. مصرف حشيش براي جوانان، مشکلات ذهني به وجود مي آورد و خطر ابتلا به شيزوفرني را دو برابر مي کند. الکل مهم ترين ماده اي است که براي جوانان مشکل ساز مي شود. اگر والدين متوجه تغيير ناگهاني يا شديد در رفتار فرزند جوانشان بشوند حتما بايد احتمال مصرف مواد مخدر يا الکل را در نظر بگيرند. پس پدر و مادرها بايد در اين زمينه ها اطلاعات کافي داشته باشند.
اما اگر پدر يا مادري زماني اين مواد را مصرف مي کرده بايد چه جوابي به فرزند جوانش بدهد؟ صادق باشيد و خطرات اين مواد را شرح بدهيد و نيز تاکيد کنيد مواد شيميايي که اين روزها توليد مي شوند اثري به مراتب مخرب تر بر جسم و ذهن مصرف کنندگان مي گذارند.


سوءرفتار

بدرفتاري جسمي، عاطفي يا جنسي ممکن است براي نوجوانان و جوانان رخ بدهد که خود ممکن است منجر به يکي از مشکلات پيش گفته بشود. اگر چنين مشکلي در خانواده اي وجود داشته باشد حتما نياز به مشاوره تخصصي است.


بيماري هاي ذهني

کمتر اتفاق مي افتد که تغييرات رفتاري يا حالات روحي سرآغاز اختلالات جدي روانپزشکي باشد. با اينکه رايج نيست اما جنون و شيزوفرني ممکن است نخستين بار در سال هاي اوليه جواني خود را نشان بدهد. انزواي بيش از حد ممکن است نشانه شيزوفرني باشد البته معمولا براي چنين رفتاري در اين سنين توضيحات ديگري هم هست. والديني که نگران چنين احتمالاتي هستند بايد با پزشک مشورت کنند.
شوک والدين

وقتي والدين تازه با رفتار هاي خاص دوران جواني برخورد مي کنند، وقتي بگو مگوها آغاز مي شود و جوان بيشتر زمان خود را بيرون از خانه و با دوستان و هم سن و سال هايش مي گذراند، پدر و مادرها براي نخستين بار احساس مي کنند مهم ترين فرد زندگي فرزندشان نيستند. اين حس ناخوشايند گذرا است ولي مدتي مي گذرد تا والدين به شرايط جديد خو بگيرند.
اما خبر خوب اينکه تحقيقات جديد نشان داده اغلب جوانان، به رغم رفتارهايشان، والدين خود را دوست دارند و فکر مي کنند روابطشان با آنها به مرور بهتر خواهد شد.


توصيه هاي مهم
حسود نباشيد

ممکن است اوقات خوش و فرصت هايي که جوانان دارند باعث شود پدر و مادرها احساس پيري بکنند.
قدرت جسمي آنها درست وقتي زياد شده که قدرت شما در حال کاهش است. ممکن است سوخت پنهان تمامي  مشاجره ها و مشکلات شما حسادت باشد.


خانه را امن کنيد

جوانان به دنبال کشف زندگي هستند اما نياز به پايگاهي دارند که برگردند. خانه بايد جاي امني باشد که جوان دوست داشته باشد به آنجا برگردد، جايي که از او حمايت مي شود، از او مراقبت مي شود و او را مهم مي شمارند.
حمايت دوجانبه

پدر و مادر بايد پيش از هر چيز بين خودشان درباره ارزش ها و مقررات اوليه به تفاهم برسند و بعد در اجراي آنها يکديگر را پشتيباني کنند.
جوان معمولا از پدر و مادري که مدام با هم درگير مي شوند و همديگر را تخريب مي کنند حساب نمي برد.
دام متداولي که پدر و مادرها گرفتار آن مي شوند همدست شدن با فرزندشان عليه ديگري است. اين کار معمولا منجر به مشکلات دائم مي شود.


مهارت گوش دادن

بزرگسالان بايد چشمه پند و اندرز، همدلي و امنيت باشند. جوان بايد مطمئن بشود پدر يا مادرش يک دفعه براي قضاوت، انتقاد يا يک نصيحت ساده از کوره در نمي رود. گوش دادن نخستين مهارت لازم است.


مقررات

جوان هر قدر هم که رشد سريعي داشته باشد پدر و مادر بايد حامي او باشند و به همين علت بايد تصميم بگيرند که قوانين اوليه چه باشند.
درست است که ممکن است جوان با وضع اين قوانين مخالفت کند اما اينها براي امنيت او لازم هستند.
قوانين بايد واضح باشند و به همه افراد خانواده تفهيم شوند البته جايي که امکانش هست بايد با خود جوان هم توافق کرد. قوانين بايد منطقي و محکم باشند اما آن قدر سختگيرانه نباشند که جوان از آن زده بشود.
نبايد براي همه چيز قانون وضع کنيد. بعضي موارد قابل مذاکره هستند و بعضي ديگر را بايد به خود جوان واگذار کرد. تحريم هايي مثل منع خروج از خانه فقط وقتي کارساز است که از قبل به آن فکر شده باشد. اگر نمي خواهيد چنين کاري بکنيد حرفي از آن به ميان نياوريد.
برعکس پاداش براي رفتارهاي خوب در اين بين هم اهميت دارد.
مديريت اختلاف نظرها

جوانان خانواده بايد در وضع قوانين خانه مشارکت کنند. آنها هم مثل هرکس ديگر اگر دليل منطقي ببينند و کارساز بودن آن را لمس کنند، بيشتر به قانون پناه مي برند. اگر جواني نسبت به قوانيني که در خانه براي او اعمال مي شود اعتراض داشته باشد حتما بعضي قوانيني که براي خواهر و برادر کوچکش وضع شده، به نظرش مفيد مي آيد. اگر جوان در قوانين خانه مشارکت نمي کند حتما با وضع آن از طرف شما مشکل دارد و بهتر است او را هم در اين کار شريک کنيد. والدين بايد موضع گيري خود را انتخاب کنند. خيلي کارهايي که جوانان انجام مي دهند ناراحت کننده است همان طور که احتمالا کارهاي والدين آنها را ناراحت مي کند اما همه اين کارها ارزش جار و جنجال ندارند. معمولا صرف وقت براي تحسين تصميم گيري ها يا رفتارهاي شايسته و به جا بهتر است. بدترين عادت ها هم وقتي والدين به آنها عکس العمل نشان ندهند خود به خود از بين مي روند.


تنبيه بدني را فراموش کنيد

با اينکه ثابت شده تنبيه بدني کمکي نمي کند هنوز بسياري از مردم گاه گاهي بچه ها را کتک مي زنند. اگر چنين کاري را با جوانان هم انجام بدهيد به او ياد مي دهيد خشونت روش پذيرفته شده اي براي حل مشکلات است و او حتما وقتي بزرگتر هم شد اين روش را به کار مي برد. از طرفي جوان قدرت بدني بالايي دارد و تنبيه بدني در اين سن به چرخه دعوا و مرافعه تبديل مي شود، شما او را مي زنيد، او شما را مي زند و همچنان ادامه مي يابد.


الگو باشيد

درست است که جوان در اين سن مستقل تر شده است اما هنوز خيلي چيزها را درباره رفتارهايش از پدر و مادر ياد مي گيرد. اگر مي خواهيد دروغ نگويد خودتان دروغ نگوييد، اگر مي خواهيد سيگار نکشد خودتان سيگار نکشيد.
اگر مي خواهيد مهربان و بخشنده باشد خودتان اين طور باشيد. «آن کاري را که مي گويم بکن نه آن کاري را که مي کنم. هيچ اثري ندارد.


سپاسگزاري

اگر فرزند جوان شما آن قدر که انتظار داريد سپاسگزار نيست نگران نباشيد. خيلي خوب بود اگر اين طور بود اما احتمالا تا وقتي که خودش بچه دار نشود نمي فهمد کار شما چقدر سخت و دشوار بوده است.


کمک بگيريد

گاهي اوقات تمام اين توصيه ها هم کاري از پيش نمي برند و شما و فرزند جوانتان با هم نمي سازيد.
گاهي نگراني ها درباره تغييرات جسمي دوره جواني، اينکه زود اتفاق افتاده اند يا دير شده اند، يا روابط او با دوستانش تمامي ندارند. در اين جور موارد با پزشک مشورت کنيد.
اگر در خانواده اي جو خشونت حاکم است، والدين همديگر را کتک مي زنند، بچه ها همديگر را کتک مي زنند، بچه ها والدين را مي زنند يا والدين بچه ها را مي زنند حتما از مشاور خبره کمک بخواهيد. هنگامي که در تحصيل مشکلي رخ مي دهد مسلما معلم ها منبع اطلاعاتي خوبي هستند.
معلم شايد مشاوره تحصيلي را پيشنهاد کند. روانشناس تشخيص مي دهد آيا مشکل خاصي در يادگيري وجود دارد يا نه. در موارد درگيري هاي ذهني هم مشاور کمک خوبي است.
جواناني که بيش از چند ماه در معرض آشفتگي و اضطراب قرار مي گيرند يا افسردگي، اختلال تغذيه يا مشکلات رفتاري دارند نيز معمولا به کمک حرفه اي نياز دارند.
 
منبع: مردم سالاری