پدر و مادرم به من می گویند از پیش ما برو!!!!
پسری ۱۵ ساله هستم. پدرم ۵۰ و مادرم ۴۰ سال دارد.رفتارشان با من به کلی تغییر کرده است و انگار کلا از من متنفر شده اند به طوری که می گویند زود داماد شو و از پیش ما برو.

سوال کاربر :

پسری ۱۵ ساله هستم. پدرم ۵۰ و مادرم ۴۰ سال دارد. پدر و مادرم در یکی از شبکه های اجتماعی عضو هستند و از آن طریق دوستی دارند که پسری، حدود ۲۷ ساله دارد که با ما رفت و آمد دارد. من با این کار به شدت مخالفم وقتی او به خانه ما می آید، من را بیرون می‌کنند. رفتارشان با من به کلی تغییر کرده است و انگار کلا از من متنفر شده اند به طوری که می گویند زود داماد شو و از پیش ما برو. بارها فکر فرار به سرم زده است. چه کنم؟

 

پاسخ کارشناس : رضا زیبایی، روان شناس بالینی

مواردی را که گفته اید، قدری دور از ذهن است که مادر و پدری با فرزندشان این گونه رفتار کنند. جالب است نحوه طرح موضوع شما نشان از سوگیری نوجوانانه شما نسبت به والدین تان دارد که در این سن چندان غیر طبیعی نیست. البته این بدان معنی نیز نیست که والدین شما بی نقص و بی عیب هستند و فقط شما مشکل دارید.

 

در نگرش تان به والدین تان بازبینی داشته باشید

شما در طرح موضوع نفرمودید که علت مخالفت شما با رفت و آمد خانواده مورد نظر چیست؟ چرا والدین شما را بیرون می کنند و چرا از شما متنفرند و از همه جالب تر و عجیب تر چگونه از یک پسر 15 ساله انتظار دارند سریع داماد شود و آن ها را ترک کند؟ همان گونه که می بینید بسیار بعید است که والدینی با فرزند خود آن هم در سن 15 سالگی چنین رفتاری داشته باشند، البته باز هم تاکید می کنم قصد من توجیه برخی رفتارهای اشتباه والدین نیست بلکه تشریح کیفیت نگرش شما به قضایا و به دنبال آن شکل دادن احساسات اشتباه نسبت به آن هاست؛ برای مثال ممکن است به دلیل  توجه متاسفانه افراطی والدین به خانواده یادشده و به خصوص جوان آن ها، شما احساس تبعیض کنید و مخالف این رفت و آمد هستید و باز ممکن است به دلیل مخالفت شکل گرفته، بروز بی توجهی و احیانا بی ادبی شما در حین حضور آن ها، والدین تان به نوعی شما را از بودن در جمع یاد شده پرهیز دهند که به بیرون کردن از سوی شما تعبیر شده است. در مجموع درباره این که چرا چنین روابط متقابلی بین شما و والدین و خانواده مورد نظر شکل گرفته، فرضیه های زیادی وجود دارد ولی بعید است که فرضیه های شما صحت داشته باشد زیرا هیچ والدی در شرایط هنجار چنین احساسات و رفتاری با فرزند خود ندارد مگر در موارد نادر که به آن اشاره می شود.

 

واکاوی رفتارهای والدین تان

اگر والدین شما در بقیه مسائل زندگی نیز دچار افراط و تفریط هایی نامتعارف هستند حق با شماست مثلا وجود اعتیاد، بیماری های جدی روان شناختی و شخصیتی، تهدید به خودکشی یا اقدام نافرجام به آن، دعوا و مرافعه های مداوم و مکرر و حتی فحاشی به یکدیگر و به شما و دیگر اعضای خانواده، بی قیدی و بی بند و باری در اصول اعتقادی و رفت وآمدها و میهمانی ها، بی توجهی دائم و آسیب زا به نیازهای یکدیگر و از جمله فرزندان، انزوا و قهر بودن با اقوام وخویشان و حتی وجود چالش های بی شمار با اقوام، همسایگان و همکاران و مواردی از این قبیل که البته وجود کم و کیف آن ها از فردی به فرد دیگر متفاوت است و ممکن است برخی از این علائم در فردی شدید و برخی ضعیف یا در فرد دیگر بالعکس باشد که در نهایت به نامتعارف شدن و از بین رفتن کارکردهای فردی و بین فردی منجر شود. حال اگر والدین شما شامل موارد یاد شده نمی شوند پس دقت کنید آنچه در ابتدا ذکر شد مد نظر قرار گیرد و حتما از فرد خبره ای درباره چرایی شکل گیری آن کمک بخواهید تا روابط شما و والدین تان بیش از این به دلیل مسائل واهی دچار آشفتگی نشود.

 

دلایل نگرش های خاص در نوجوانی

حال به چند موضوع در شناخت شناسی نوجوانان و به دنبال آن، چرایی نگرش های خاص آن ها در این سن اشاره می‌شود: شما در شرایطی هستید که نیاز مبرم به توجه و تایید دارید، در این سن افراد منتظر تاییدجویی برای تثبیت هویت خود هستند که رفتاری طبیعی است، ولی زود رنجی، حساسیت های گوناگون و نسبتا بالا به واکنش های دیگران و به ویژه والدین و اعضای خانواده نیز خاص این دوره از زندگی است. بی تردید شما در برداشت ها و تعبیر و تفسیرهایتان از پدیده های رفتاری روزمره دچار افراط و تفریط می شوید، شاهد من بر این امر به احتمال خیلی زیاد مخالفت اکنون تان با همین عقیده است که طرح شد، اشکالی ندارد تعجب نکنید این خصوصیت نقادی و خودمحوری یک نوجوان است. اگر این گونه نباشد، غیر طبیعی است، پس نگران نباشید آنقدر ها هم که شما فکر می کنید پدر و مادر بدی ندارید مگر این که موضوعات غیر طبیعی در میان باشد که باز هم شما مقصر نیستید. 

نکته بعدی که باید مد نظر شما و هر فرد دیگری که شرایط مشابه شما را دارد قرار گیرد این واقعیت است که « وظیفه و نقش من در بهبود حداقلی روابط چیست؟» معمولا فرد برای کاهش اضطرار، نگرانی و کوتاهی خود، توپ را به زمین دیگری می اندازد و به عبارتی نقش و وظیفه خود را انکار می کند، تردید نکنید که شما نیز در هر رابطه آشفته ای نقش و وظیفه ای داریدکه متاسفانه خودخواهانه از آن شانه خالی می کنید. «آیا ممکن است من نیز به دلیل ندانم کاری و از روی سهو باعث بدتر شدن ماجرا شده باشم؟» جواب این سوال مهم است، اما مهم تر از آن طرح شدن آن برای شماست، این که به ذهن شما بیاید و بخواهید واقعا کاستی های خود را شناسایی کنید و به ترمیم آن بپردازید. این فرایند در واقع نشانه جدی رشد و شکل گیری شخصیت شماست البته از شما در این سن انتظار داریم در حد سنتان رفتار کنید نه در حد یک فرد مثلا 40 ساله. شما آرام آرام به تجربه درک می کنید و یاد می گیرید از خودمحوری یا همان خودشیفتگی به سمت دیگرمحوری و توجه به نیازها و توقعات دیگران حرکت کنید، شما کم کم فرا می گیرید چگونه دیگران را همان گونه که هستند، بپذیرید نه آن‌گونه که شما انتظار دارید، باشند. این فرض غلط است که «او رفتارش را درست کند تا من هم درست کنم».

 

 

گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
seemorgh.com/lifestyle
منبع : khorasannews.com