کشف اجساد 68 کودک و نوزاد دفن شده در میان دیوار‌های قطور ارگ بم این پرسش را برای باستان‌شناسان ایرانی پیش آورده که این کودکان در میان خشت و گل حصار‌های بلند چه اسرار هولناک و سر به مهری را در سینه‌‌های کوچک خود پنهان کرده‌اند؟

شبکه ایران:  کشف اجساد 68 کودک و نوزاد دفن شده در میان دیوار‌های قطور ارگ بم این پرسش را برای باستان‌شناسان ایرانی پیش آورده که این کودکان در میان خشت و گل حصار‌های بلند چه اسرار هولناک و سر به مهری را در سینه‌‌های کوچک خود پنهان کرده‌اند؟


باستانشناسان تخمین زده‌اند اجساد این کودکان تا حدود 200 سال پیش در دیوار‌های ارگ بم دفن شده‌اند و چند سال پیش هنگام حفاری به اسکلت‌‌های از هم پاشیده آنها برخورد‌ه‌اند که در میان خشت‌‌های دیوار‌ها یا لابه‌لای آنها دفن شده بودند.

بطور رسمی نخستین بار نرگس احمدی (باستان‌شناس) در گزارشي به کشف این اسکلت‌‌ها اشاره کرده که پس از زلزله‌ برای بررسی میزان تخریب به ارگ رفته بود. این باستان‌شناس می‌گوید: یکی از کارشناسان هنگام بررسی متوجه می‌شود که لابه‌لای آوار دیوارها، استخوان‌‌هایی ریخته که استخوان حیوانی نیست و در ادامه پیگیری‌‌ها روشن شد که همه استخوان‌‌ها متعلق به انسان است و همه اجساد کودکانی بوده‌اند که در میان دیوار‌ها دفن شده‌اند. در مراحل بعدی تعداد دیگری از بچه‌‌ها را در بخش بالای دیوار پیدا می‌کنند که بخشی از بدن‌شان ریخته و بخشی سر جایش باقی مانده است.

فرزاد فروزانفر کارشناس ارشد سازمان میراث فرهنگی که برای انجام تحقیقات در این باره به بم اعزام شده بود، می‌گوید:
- حصار بم که فرو ریخت، بخشی از اسکلت‌‌ها از قسمت‌‌های جنوبی و شرقی خارج شد و من برای بررسی اسکلت‌‌هایی که در آنجا پیدا شده بود، سفر‌هایی به بم کردم و به تحقیقاتی پرداختم و گزارش تهیه شده را به دکتر مختاری رئیس طرح آن زمان بم دادم.

تكذيب وجود اجساد تازه کودکان

مدیر امور فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان گفت: خبر کشف اجساد تازه کودکان در ارگ تاریخی بم کذب محض است. محمدمهدی افضلی خبر منتشر شده روی یکی از سایت‌های خبری با عنوان کشف اجساد تازه کودکان در ارگ تاریخی بم را تکذیب کرد و اظهار داشت: ادعای این سایت خبری مبنی بر دفن مخفیانه اجساد کودکان در سال‌های پس از زلزله 82 بم بی‌پایه و اساس است. وی با رد کشف اجساد کودکان آن هم با گیره پلاستیکی بند ناف و پارچه بیمارستانی در ارگ بم عنوان کرد: این یک دروغ بزرگ است که با برداشتی اشتباه از سوی یکی از سایت‌های خبری انتشار یافته است. افضلی با بیان اینکه پس از وقوع زلزله سال 82 بم و تخریب حصار بیرونی ارگ بم تنها بقایای اسکلت تعدادی نوزاد کشف شد، افزود: بقایای اسکلت‌های کشف شده نیز متعلق به دوران معاصر نیست. وی تصریح کرد: در همان زمان بعد از انجام کار مطالعاتی، مستندنگاری و نمونه‌برداری مشخص شد به دلایلی که امکان دفن در خارج از محوطه ارگ وجود نداشته، در داخل حصار بیرونی دفن شده است. افضلی با اشاره به اینکه کماکان در حال بررسی‌های باستان‌شناسی در حصار پیرامونی ارگ تاریخی بم به بقایای اسکلت نوزادان برخورد می‌شود، خاطرنشان کرد: به طور کلی هیچ کدام از بقایای به جا مانده از اسکلت نوزادان در حصار بیرونی ارگ بم متعلق به دوران معاصر و یا پس از زلزله سال 82 نیست.


این کارشناس در توصیف اجساد گفت: همه اسکلت‌‌ها متعلق به بچه‌‌هایی از یک ساله تا پنج - شش ساله بوده‌اند و اگر اجازه به ادامه بررسی می‌دادند خیلی راحت می‌شد فهمید که دوره دفن بچه‌‌ها چه زماني بوده است.

بر اساس این گزارش؛ علاوه بر کشف اسکلت 68 کودک دفن شده در ميان دیوار‌های خشت و گلی، تصاویر تازه‌ای هم به دست آمده که خبر از کشف اجساد تازه‌ای از کودکان در ارگ بم می‌دهد. البته به نظر می‌رسد این اجساد متعلق به کودکانی بوده‌ که احتمالاً در سال‌‌های پس از زلزله سال 1382 دفن شده‌اند و در جریان زلزله زیر آوار مانده بودند.

فروزان‌فر می‌گوید: البته دفن این کودکان ربطی به اسکلت‌‌های کشف شده چند صد ساله ندارد و به​نظر مي​رسد این اسکلت‌‌ها چند صد سال پیش در میان دیوارها دفن شده‌اند.

دکتر اسکندر مختاری (کارشناس باستان‌شناسي) نیز که در آن سال‌‌ها رئیس طرح بین‌المللی بم بوده می‌گوید: در آغاز کار 12-10بچه پیدا شد تا کم‌کم تعدادشان به 64 کودک رسید. وی با اشاره به پژوهش‌‌های خانم نرگس احمدی می‌گوید: آخرین عددی که به خاطرم مانده 64 بچه است.
دکتر مختاری وجود بچه‌‌های تازه را بی‌اساس می‌داند ولی یکی دیگر از کارشناسان پیدا شدن چند جسد از زمان وقوع زلزله در بم را تأیید می‌کند.
به گفته لیلا پاپلی یکی از کارشناسان تعداد 68 بچه پیدا شده بود که32 مورد آنها توسط او بررسی شده است.

دکتر پاپلی همچنین با انجام آزمایش دی‌ان‌ای روی شماری از بچه‌‌ها متوجه شده که همه آنهاپسر بوده‌اند.

بچه‌‌ها چگونه دفن شده‌اند
یکی از کارشناسان (سالومه پورحسینی) در گفت‌وگو با قانون می‌گوید: «بر اساس گزارش‌‌های پژوهشگران پیشین و عکس‌‌های موجود می‌توان گفت بچه‌‌ها به سه شکل دفن شده بودند؛ بچه‌‌های کوچکتر به طور کامل در چینه‌ دیوار جا گرفته‌ بودند و بدن‌شان طوری در خشت قرار گرفته بود که دیگر جدا نمی‌شود؛ طوری که انگار خشت تابوت بچه است.

نوع دیگر طوری دفن شده‌اند که گویا مقداری از روی خشت‌‌ها برداشته‌اند تا فضایی ایجاد شود و بعد بچه را لابه‌لای خشت‌‌ها گذاشته‌اند. نوع سوم هم تدفینی است که در گودی‌‌های پس از تخریب انجام شده است. این نوع تدفین احتمالاً مربوط به دوران بعد از ترک ارگ بم و تخریب حاصل از غيرمسکوني شدن آن انجام شده است.

نمونه‌اش هم همین بچه‌‌هایی است که تازه دفن شده‌اند.» بچه‌‌های تازه دفن​شده به گفته او برخلاف نمونه‌‌های قبلی که بالای دیوارند، پای دیوار قرار گرفته‌اند و آنها را روی هم گذاشته‌اند و نه کنار هم. کمی هم رویشان پوشانده شده بود که باعث شده دیرتر پیدا شوند.

وی قدمت دفن بچه‌‌ها را مربوط به زمانی پس از مرمت حصار در اثر حمله افغان‌‌ها تا زمان ارگ در دوره قاجار می‌داند؛ دوره‌ای که در ارگ بم درگیری‌‌ها کمتر بوده است؛ چرا که منطقی نیست فردی بچه‌اش را در جایی که ممکن است خراب شود دفن کند. او معتقد است که در کرمان آیین‌‌ها و فرقه‌‌های بسیاری بوده است که تقریباً به هیچ‌وجه در موردشان چیزی منتشر نشده است.

پورحسینی (کارشناس) وجود نقش و نگار روی یکی از کفن‌‌ها را دلیل تعلق به یک اقلیت می‌داند. به گفته وی از دیر باز در ارگ بم مردم با آئین‌‌های مختلف کنار هم زندگی می‌کرده‌اند. وی به دو جمجمه بالغ هم که دکتر پاپلی پیدا کرده اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که فقط جمجمه بوده و بدن ندارد. یکی دیگر از کارکنان هم که در حسینیه مشغول حفاری بوده سه جمجمه بالغ پیدا کرده که بدنشان پیدا نشده است و این موضوع را پیچیده‌تر می‌کند. به گفته پاپلی تعیین قدمت این جمجمه‌‌ها حتی در این حد که مشخص شود آیا جدیدند و به قتل و جنایت مربوطند یا این که باستانی هستند ممکن نبود.

پاپلی قدمت بچه‌‌ها را تا اواخر دوران تیموری عقب می‌برد، اما تأکید می‌کند که این گمانه‌زنی با تردید بسیار همراه است. به گفته او حفاری در لایه‌‌های قدیمی‌تر احتمالاً مسئله مربوط به قدمت را حل خواهد کرد اما در شرایط کنونی امیدی به این اقدام نیست.

به اعتقاد فروزانفر؛ جسد بچه‌‌ها مربوط به دوران شکوفایی ارگ بم بوده که در آن زمان ارگ به عنوان زیستگاه و یک شهر کوچک محصور، دایر بوده و بعد با توجه به شرایط تاریخی، در زمان حمله فیروزخان قاجار که یک سال ارگ در محاصره بوده، شرایط برای ساکنین ارگ اضطراری می‌شود، چرا که گورستان بیرون از ارگ بوده و اینها نمی‌توانسته‌اند از ارگ خارج شوند. به همین دلیل مجبور شدند که بچه‌‌ها را روی تیغه دیواره‌‌ها دفن کنند.

فروزانفر در پاسخ به این پرسش که برای دفن افراد بالغ چه می‌کرده‌اند ابراز بی‌اطلاعی می‌کند و می‌گوید: «نمی‌دانم! از این که بزرگسالان را چه می‌کرده‌اند خبری نداریم. ما اثری از بزرگ‌تر‌‌ها ندیدیم. فقط بچه‌‌ها را دیدیم که روی رأس دیواره و رو به قبله دفن شده بودند.
این بچه‌‌ها کوچک بوده‌اند و عرض دیواره‌‌ها هم زیاد بوده است. بچه‌‌ها همه داخل کفن بودند و همه شواهد نشان می‌داد که تدفین‌‌ها اسلامی بوده است.»

اما كارشناس مختاري مي‌گويد: این تدفین‌‌ها مربوط به آخرین محاصره ارگ بم در زمانی است که آقاخان محلاتی به ارگ بم پناهنده شده بود و ارگ توسط سپاهیان حکومت مرکزی محاصره شده است؛ این محاصره طولانی می‌شود و بچه‌‌های بم می‌میرند.

با این حال دکتر محمد مرتضایی می‌گوید که سال 1372 وقتی در ارگ مشغول مطالعه بوده، خودش دیده است که نیرو‌های نگهبانی جلوي در، خانم‌‌هایی را گرفته بودند که قصد تدفین بچه‌ها در ارگ را داشته‌اند.
به این ترتیب مشاهدات مرتضایی همراه با بچه‌‌های تازه پیداشده بُعد پیچیده دیگری به ماجرا می‌دهند که هنوز جای کار بسیار دارد.

سرانجام بچه‌‌ها چه شدند؟
به اعتقاد مختاری، اگر همه نظرات را کنار هم بگذاریم به اجماعی نمی‌رسیم. وی با اشاره به گزارش دکتر پاپلی که همه بچه‌‌ها پسر بوده‌اند می‌گوید: شاید این یک رسم پسرکشی در قدیم بوده است.

او در پاسخ به این که مگر بچه‌‌ها پیش از دفن نمرده بوده‌اند می‌گوید: «اصلاً کسی نمی‌تواند در این مورد نظر بدهد. شاید یک بیماری عارض شده و شاید هم رسم کهنی است که وقتی بچه‌ای می‌مرده می‌آوردند روی دیوار ارگ دفن می‌کردند. حالا چرا در گورستان بیرون ارگ دفن نمی‌کردند نمی‌دانیم؟ محل دفن بعضی از آنها خیلی منظم است و این طور نیست که با عجله جایی را کنده باشند و این اتفاق در اضطرار افتاده باشد.»

خانم سالومه پورحسینی درباره این که آیا بچه‌‌ها قبل از دفن مرده بودند یا نه می‌گوید فقط یک مورد هست که به زنده بودن مشکوک است و آن هم عکسی است که در آن دستی از کفن بیرون آمده و به نظر می‌آید بچه کفن را پاره کرده است. پاپلی نیز می‌گوید: «دو مورد بود که شما حقیقتاً حس می‌کردید اینها هنگام تدفین زنده‌ بوده‌اند. یکی با دستش خاک را چنگ زده بود و دیگری حتی کفنش را پاره کرده بود و این دو مورد می‌تواند فرضیه دکتر مختاری را تأیید کند.»

پورحسینی تصریح می‌کند که در بازدیدی که سال 1389 همراه با دکتر پاپلی داشته، کارگران از بچه‌‌های جدید اظهار بی‌اطلاعی می‌کرده‌اند.


گردآوری:گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع :inn.ir

 
مطالب داغ سایر بخشها:
پشت پرده حمله‌های احمدی نژاد به دستگاه اطلاعاتی کشور چیست؟
دست و پا زدن عربستان برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه
میزان افزایش حقوق کارمندان مشخص شد
توزیع برنج 1800 تومانی آغاز شد
حذف دوره كاردانی از واحدهای دانشگاه آزاد