مردی که زنش را وادار به تن فروشی می کرد!
بعد از آن عباس جسد را به حمام برد و تكه تكه كرد. درون چند نایلون سیاه كیسه زباله ریخت. كیسه‌ها را در ماشین مقتول گذاشت و به جاده ورامین رفتیم. آنجا با بنزین كیسه‌ها را آتش زدیم و برگشتیم.

ساعت ١٠:٤٥ صبح دیروز، جلسه رسیدگی به پرونده عباس و مهتاب، متهمان قتل فجیع اصغر ٦٧ ساله با حضور خانواده مقتول در شعبه ٧١ دادگاه كیفری استان تهران كلید خورد.در این پرونده، عباس كه همسرش مهتاب را مجبور به تن فروشی كرده و به ازای آن پول می‌گرفت متهم است كه سه سال پیش و در شب حادثه، به دلیل اختلافات مالی با مقتول، با فشار دادن طناب به دور گردنش او را خفه كرده و به قتل رسانده است. همسر او مهتاب نیز كه در شب حادثه با اطلاع عباس، در خانه خودشان با مقتول تنها بود، به اتهام زنا و مشاركت در قتل از زندان به دادگاه آورده شده بود.

با آغاز جلسه دادگاه و پس از قرائت كیفرخواست، مهتاب به جایگاه احضار شد. مامور همراه دستبندش را باز كرد. مهتاب چادرش را جمع و جور كرد و پشت جایگاه ایستاد. در لحن صدا و لرزش دست‌هایش دیده می‌شد كه هنوز تصویر آن شب برایش تازگی دارد؛ همان شبی كه اصغر را كشتند، جسدش را مثله كردند و به آتش كشیدند.

 او از اتهام زنا شروع كرد و گفت: «من اتهام زنا را قبول ندارم اما بعضی وقت‌ها عباس من را مجبور می‌كرد كه برای پول این كار را انجام دهم. اصغر از آشنایان دور ما است. شب حادثه اصغر به خانه ما آمده بود. من تنها بودم. عباس هم همه‌چیز را می‌دانست. بعد از یك ساعت عباس به خانه آمد. نمی‌دانم چه شد كه ناگهان با هم دعوای‌شان شد. عباس یك لیوان وایتكس كه روی طاقچه بود را برداشت و ریخت روی صورت اصغر. درگیری بالا گرفته بود.

من هم كه ترسیده بودم یك چاقو را برداشتم و به پهلوی مقتول زدم. او روی زمین افتاد اما هنوز زنده بود. عباس طنابی را كه با خود آورده بود دور گردن اصغر پیچید و فشار داد. بعد رو فرشی را هم روی دهان او گذاشت و آنقدر فشار داد تا خفه شد.»

 اما داستان این قتل هنوز ادامه دارد. آنها جسد اصغر را به حمام بردند و مثله كردند.  مهتاب ادامه داد: «بعد از آن عباس جسد را به حمام برد و تكه تكه كرد. درون چند نایلون سیاه كیسه زباله ریخت. كیسه‌ها را در ماشین مقتول گذاشت و به جاده ورامین رفتیم. آنجا با بنزین كیسه‌ها را آتش زدیم و برگشتیم.» فرزندان مقتول مدام روی صندلی‌های‌شان جابه‌جا می‌شدند. تصویر كشته شدن، مثله شدن و سوزانده شدن پدرشان جلوی چشم‌شان ویراژ می‌رفت اما آنها یك چیز را فراموش كرده بودند؛ مقتول پیش از این با مهتاب ارتباط نامشروع داشت و در ازای آن به عباس پول می‌داد؛ موضوعی كه وقتی رییس دادگاه بر آن تاكید كرد، آنها سكوت كردند.

بعد از مهتاب، عباس كه در جریان بازجویی‌ها و در دادگاه قبلی، به قتل اصغر اعتراف كرده بود در این جلسه اظهارات قبلی خود را پس گرفت و همسرش را عامل اصلی قتل معرفی كرد. او در جایگاه ایستاد. صورتش مثل گچ سفید شده بود. متهم ردیف اول پرونده درباره روز حادثه گفت: «زن من وقتی می‌گوید كه من او را مجبور به تن فروشی می‌كردم، باید برود بمیرد. من فقط می‌دانم كه مقتول با خانم من حساب و كتاب داشت اما رابطه‌شان پدر و دختری بود. یعنی من این‌طور فكر می‌كردم» اما خانواده مقتول هم «رابطه پدر و دختری اصغر و مهتاب را باور نداشتند.»

عباس ادامه داد: «دو روز قبل از حادثه مقتول با برادر خانم من دعوایش شده بود و پای من هم وسط آمد. بعد از آن دیگر او را ندیدم تا شب حادثه وقتی به خانه رفتم دیدم اصغر بدون لباس آنجاست. من از موضوع خبر نداشتم وگرنه زنگ می‌زدم و می‌گفتم كه این كار را نكند. آنجا با هم درگیر شدیم. من یك لیوان وایتكس كه روی طاقچه بود را برداشتم و روی صورتش ریختم كه ناگهان مهتاب با چاقو به پهلوی اصغر زد. او روی زمین افتاد اما وقتی من روفرشی را روی صورتش گرفته بودم جان نداشت.»

عباس هیچ حرفی از فشردن طناب دور گردن مقتول نگفت. همان طنابی كه در بازجویی‌ها به خرید آن قبل از ارتكاب به قتل اعتراف كرده بود. او ادامه داد: «بعد از اینكه دیدم اصغر مرده، به پدر خانم و برادر خانمم زنگ زدم و موضوع را تعریف كردم. آنها كه آمدند گفتند باید جسد را مثله كنیم تا بتوانیم از خانه بیرون ببریم. من رفتم كارتن بخرم كه اعضای بدن اصغر را درون آن بیندازیم و پدرخانم و برادرخانم من هم جنازه را به حمام بردند و همانجا مثله كردند. اعضای بدن را درون كارتن و كیسه‌های زباله ریختیم. با ماشین مقتول به جاده ورامین رفتیم. آنها گفتند كه نباید هیچ اثری باقی بماند. برای همین كیسه‌ها را هم آتش زدیم و برگشتیم. » با ثبت حرف‌های دو متهم، آنها برای آخرین دفاع دوباره پشت جایگاه ایستادند اما هركدام قتل را به دیگری نسبت دادند و سرجای‌شان نشستند.

 

گردآوری:گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع:etemaad.ir