تحقیقات برای دستگیری اعضای این باند تبهکاری از چندی قبل پس از اقدام به خودکشی یک دختر جوان آغاز شد. گروهی از ماموران که برای بررسی علت خودکشی این دختر به بیمارستان رفته بودند دریافتند او به خاطر مشکلی که در محل کارش پیش آمده بود تصمیم گرفت به زندگی اش پایان بدهد.
از آنجا که دختر جوان به موقع به بیمارستان منتقل شده بود تلاش پزشکان برای مداوای وی با موفقیت همراه بود و او از مرگ حتمی نجات یافت.
در پی این ماجرا از آنجا که انگیزه دختر جوان به درستی مشخص نشده بود وی تحت بازجویی قرار گرفت و از یک ماجرای شوم پرده برداشت. او که به تازگی از یکی از شهرستان ها برای تحصیل به تهران آمده بود ماجرا را این طور شرح داد؛ چند ماهی پس از اینکه در تهران ساکن شدم تصمیم گرفتم برای تامین هزینه های تحصیلم کار کنم. به عنوان اولین اقدام یک روزنامه تهیه کردم و در بخش آگهی ها به دنبال شغل مناسب گشتم. بعد از تماس با چند شرکت شرایط کاری یکی از آنها که مدیر آن مدعی بود در زمینه صادرات- واردات فعال است مرا به خود جذب کرد و باعث شد فردای آن روز برای بررسی شرایط به دفتر شرکت بروم. پس از گفت وگوی چنددقیقه یی با مدیر شرکت که یک مرد جوان بود با او به توافق رسیدم و از فردای آن روز به عنوان منشی در آنجا مشغول به کار شدم. این دختر ادامه داد؛ یک هفته بدون هیچ مشکلی در آنجا کار کردم و از کارم راضی بودم اما مدیر شرکت به طور ناگهانی موضوعی را مطرح کرد که من را شگفت زده کرد. او مرا به اتاق خودش دعوت کرد و پس از چند دقیقه مقدمه چینی از من خواستگاری کرد. من هم که از این خواسته هیجان زده و خوشحال بودم پیشنهادش را قبول کردم و از آن پس رابطه ام صمیمی تر شد.تا دو ماه من هم به عنوان منشی و هم به عنوان نامزد مدیر به آن شرکت می رفتم تا اینکه نامزدم بدون هیچ توضیحی مرا اخراج کرد و گفت دیگر نمی خواهد من را ببیند. وقتی اعتراض کردم و گفتم از او شکایت می کنم مرا تهدید کرد و گفت در این مدت از من فیلمبرداری کرده و ممکن است فیلم ها را در شهرستان محل سکونتم یا در دانشگاه پخش کند. پس از این ماجرا من نه می توانستم از نامزدم شکایت کنم و نه جرات رویارویی با خانواده ام را داشتم. در چنین شرایطی وقتی تمام راه ها را به روی خودم بسته دیدم تصمیم گرفتم خودکشی کنم.برای همین مقدار زیادی قرص خریدم و همه را با هم خوردم تا بمیرم ولی دوستانم که متوجه ماجرا شده بودند من را به بیمارستان رساندند و از مرگ نجات پیدا کردم.به دنبال اظهارات این دختر پرونده یی در این رابطه تشکیل و به دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد. دادیار پرونده با توجه به حساسیت موضوع و از آنجا که این احتمال وجود داشت متهم با افراد دیگری نیز چنین کرده باشد کارآگاهان پلیس آگاهی را موظف کرد با تحقیق در این باره متهم را دستگیر کنند. با آغاز بررسی ها افسران پرونده دریافتند شرکتی که شاکی در آنجا مشغول به کار بود یک شرکت صوری است و چهار جوان با راه اندازی آنجا دختران جوان را به بهانه اشتغال فریب می دهند و از اعتماد آنها سوءاستفاده می کنند. ماموران در پی اطمینان از صحت این اطلاعات در عملیاتی غافلگیرکننده چهار متهم را بازداشت و شرکت را پلمب کردند. هنگامی که بازجویی ها از متهمان آغاز شد آنان با پذیرش اتهامات شان گفتند؛ به بهانه استخدام منشی در روزنامه ها آگهی می دادیم. هر بار یکی از ما خودش را به عنوان مدیر شرکت معرفی می کرد و به منشی استخدام شده پیشنهاد ازدواج می داد تا رابطه مان با او نزدیک تر شود. اما با گذشت مدت کوتاهی وقتی از دختر اغفال شده تصاویر غیراخلاقی ضبط می کردیم او را به بهانه یی از آنجا اخراج می کردیم. متهمان همچنین اعتراف کردند تاکنون با این شیوه 12 دختر جوان را به دام انداخته اند. با توجه به این اعترافات 11 طعمه دیگر متهمان نیز شناسایی شدند و همگی چهار متهم را شناسایی کردند.بنابر این گزارش به دنبال تکمیل تحقیقات پرونده با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست برای تصمیم گیری نهایی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و قرار است به زودی اعضای این باند پای میز محاکمه بروند.
از آنجا که دختر جوان به موقع به بیمارستان منتقل شده بود تلاش پزشکان برای مداوای وی با موفقیت همراه بود و او از مرگ حتمی نجات یافت.
در پی این ماجرا از آنجا که انگیزه دختر جوان به درستی مشخص نشده بود وی تحت بازجویی قرار گرفت و از یک ماجرای شوم پرده برداشت. او که به تازگی از یکی از شهرستان ها برای تحصیل به تهران آمده بود ماجرا را این طور شرح داد؛ چند ماهی پس از اینکه در تهران ساکن شدم تصمیم گرفتم برای تامین هزینه های تحصیلم کار کنم. به عنوان اولین اقدام یک روزنامه تهیه کردم و در بخش آگهی ها به دنبال شغل مناسب گشتم. بعد از تماس با چند شرکت شرایط کاری یکی از آنها که مدیر آن مدعی بود در زمینه صادرات- واردات فعال است مرا به خود جذب کرد و باعث شد فردای آن روز برای بررسی شرایط به دفتر شرکت بروم. پس از گفت وگوی چنددقیقه یی با مدیر شرکت که یک مرد جوان بود با او به توافق رسیدم و از فردای آن روز به عنوان منشی در آنجا مشغول به کار شدم. این دختر ادامه داد؛ یک هفته بدون هیچ مشکلی در آنجا کار کردم و از کارم راضی بودم اما مدیر شرکت به طور ناگهانی موضوعی را مطرح کرد که من را شگفت زده کرد. او مرا به اتاق خودش دعوت کرد و پس از چند دقیقه مقدمه چینی از من خواستگاری کرد. من هم که از این خواسته هیجان زده و خوشحال بودم پیشنهادش را قبول کردم و از آن پس رابطه ام صمیمی تر شد.تا دو ماه من هم به عنوان منشی و هم به عنوان نامزد مدیر به آن شرکت می رفتم تا اینکه نامزدم بدون هیچ توضیحی مرا اخراج کرد و گفت دیگر نمی خواهد من را ببیند. وقتی اعتراض کردم و گفتم از او شکایت می کنم مرا تهدید کرد و گفت در این مدت از من فیلمبرداری کرده و ممکن است فیلم ها را در شهرستان محل سکونتم یا در دانشگاه پخش کند. پس از این ماجرا من نه می توانستم از نامزدم شکایت کنم و نه جرات رویارویی با خانواده ام را داشتم. در چنین شرایطی وقتی تمام راه ها را به روی خودم بسته دیدم تصمیم گرفتم خودکشی کنم.برای همین مقدار زیادی قرص خریدم و همه را با هم خوردم تا بمیرم ولی دوستانم که متوجه ماجرا شده بودند من را به بیمارستان رساندند و از مرگ نجات پیدا کردم.به دنبال اظهارات این دختر پرونده یی در این رابطه تشکیل و به دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد. دادیار پرونده با توجه به حساسیت موضوع و از آنجا که این احتمال وجود داشت متهم با افراد دیگری نیز چنین کرده باشد کارآگاهان پلیس آگاهی را موظف کرد با تحقیق در این باره متهم را دستگیر کنند. با آغاز بررسی ها افسران پرونده دریافتند شرکتی که شاکی در آنجا مشغول به کار بود یک شرکت صوری است و چهار جوان با راه اندازی آنجا دختران جوان را به بهانه اشتغال فریب می دهند و از اعتماد آنها سوءاستفاده می کنند. ماموران در پی اطمینان از صحت این اطلاعات در عملیاتی غافلگیرکننده چهار متهم را بازداشت و شرکت را پلمب کردند. هنگامی که بازجویی ها از متهمان آغاز شد آنان با پذیرش اتهامات شان گفتند؛ به بهانه استخدام منشی در روزنامه ها آگهی می دادیم. هر بار یکی از ما خودش را به عنوان مدیر شرکت معرفی می کرد و به منشی استخدام شده پیشنهاد ازدواج می داد تا رابطه مان با او نزدیک تر شود. اما با گذشت مدت کوتاهی وقتی از دختر اغفال شده تصاویر غیراخلاقی ضبط می کردیم او را به بهانه یی از آنجا اخراج می کردیم. متهمان همچنین اعتراف کردند تاکنون با این شیوه 12 دختر جوان را به دام انداخته اند. با توجه به این اعترافات 11 طعمه دیگر متهمان نیز شناسایی شدند و همگی چهار متهم را شناسایی کردند.بنابر این گزارش به دنبال تکمیل تحقیقات پرونده با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست برای تصمیم گیری نهایی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و قرار است به زودی اعضای این باند پای میز محاکمه بروند.
گردآوری :گروه خبر سيمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:etemaad.ir