انتقام‌ گیری پدر از عشق پنهانی دخترش
پدری که بعد از فاش‌شدن عشق پنهانی دختر نوجوانش، پسر مورد علاقه او را ربوده و مورد ضرب‌وجرح قرار داده‌ و سپس از او اخاذی می‌کرد، پای میز محاکمه رفت.

فاش‌شدن عشق پنهانی دختر نوجوان

مدتی قبل مردی به مأموران پلیس خبر داد فردی را که از مشتریانش به نام او اخاذی می‌کرده‌، شناسایی کرده‌ است.  این مرد گفت: مدتی بود که مشتریانم با من تماس می‌گرفتند و می‌گفتند فردی از طرف من با آنها تماس گرفته و خواسته تا پول واریز کنند؛ درحالی‌که آنها اصلا به من بدهکار نبودند. وقتی موضوع را پیگیری کردم، آنها شماره تماسی به من دادند و گفتند از آن شماره با آنها تماس گرفته شده‌ است.
 
شماره را که بررسی کردم، متوجه شدم شماره‌تلفن پسرم است. از‌آنجایی‌که تلفن پسرم دزدیده شده ‌است، متوجه شدیم شخصی به شماره تماس‌های او دسترسی پیدا کرده و از مشتریان من اخاذی می‌کند.
 
مرد شاکی درباره اینکه چطور توانسته سارق را شناسایی کند، گفت: من با شماره‌تلفن پسرم تماس گرفتم و گفتم مشتری هستم و می‌خواهم پول واریز کنم و شماره‌حساب لازم دارم. مردی که پشت خط بود، شماره‌حساب و اسم خودش را داد و من هم موضوع را به پلیس گزارش دادم.  مأموران از پسر مرد شاکی بازجویی کردند تا متوجه شدند سرقت چطور انجام شده ‌است.
 
این در حالی بود که پسر جوان سرقت موبایلش را به مأموران اعلام نکرده‌ بود. سؤالات متعدد مأموران باعث شد پسر جوان جزئیات را توضیح دهد و گفت: مدتی قبل با دختری ١٥ساله دوست شدم و با هم تلفنی ارتباط داشتیم. یک شب او به من گفت می‌خواهد من را ببیند و با هم قرار گذاشتیم. فردای آن روز دو مرد در محل قرار حاضر شدند. آنها من را به زور سوار ماشین کردند. به محل خلوتی بردند و حسابی کتکم زدند و بعد هم تلفن همراه و وسایلم را گرفتند. من از این اتفاق خیلی شرمنده‌ بودم و اصلا نمی‌خواستم آبروی خانواده‌ام برود؛ به‌ همین‌ خاطر موضوع را به پلیس نگفتم و حتی برای پدرم هم تعریف نکردم چه اتفاقی افتاده‌ است. با خودم گفتم حالا که ارتباطم با آن دختر قطع شده است، موضوع هم ختم می‌شود؛ اما بعد متوجه شدم پدر دختر از مشتریان پدرم اخاذی می‌کند.
 
با توجه به شکایت مطرح‌شده و اطلاعاتی که مأموران به دست آوردند، تحقیقات گسترده‌ای دراین‌باره انجام شد و در نهایت متهم بازداشت شد. او در اعترافات خود گفت: به خاطر اینکه وضعیت جامعه مناسب نیست، اجازه نمی‌دادم دخترم تلفن همراه داشته‌ باشد؛ اما یک روز متوجه شدم دخترم پنهانی گوشی و سیم‌کارت خریده و عضو شبکه‌های اجتماعی شده‌ است. وقتی تلفنش را گرفتم و چک کردم، متوجه شدم با پسری ارتباط دارد و عصبانی شدم. به دخترم گفتم باید با آن پسر قرار بگذارد تا من او را ببینم.
 
دخترم ١٥ سال بیشتر نداشت و من از اینکه وارد چنین رابطه‌ای شده‌ است، خیلی ناراحت بودم. متهم گفت: روز قرار به‌جای دخترم من و یکی از دوستانم رفتیم و پسر را دیدیم. او هم خیلی جوان بود. من به کاری که کرده ‌بود، اعتراض کردم و کتکش زدم و بعد هم وسایلش را از او گرفتم. من گفته‌های این پدر و پسر را قبول ندارم و اخاذی هم در کار نبوده است. بعد از پایان گفته‌های متهم و وکیل مدافع او، کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده ‌شد. روز گذشته با توجه به اینکه متهم با قرار آزاد بود، در جلسه دادگاه حاضر نشد و وکیل مدافع او در در دادگاه حضور یافت.
 
در ابتدای جلسه رسیدگی، شاکی جزئیات شکایت خود را مطرح کرد و مدارکش را ارائه داد. سپس نوبت به وکیل متهم رسید. او گفت: موکل من آدم‌ربایی را که مرد شاکی مدعی‌ است، قبول ندارد؛ چراکه اصلا چنین اتفاقی نیفتاده و پسر جوان با میل خودش سوار ماشین موکل من شده ‌است.
 
البته موکل من قبول دارد او را به خاطر رابطه با دخترش کتک زده ‌است. همچنین تماس با مشتریان و گرفتن وجه از آنها را نیز قبول ندارد.  با پایان جلسه رسیدگی، هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند و در نهایت متهم را به تحمل حبس و پرداخت دیه محکوم کردند.

 

گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: isna.ir